به گزارش مشرق، سیدعباس صالحی چهره محبوب این روزهای اهالی فرهنگ و ادب است، مردی که اگرچه 4 سال پیش که به عنوان معاون فرهنگی وزارت ارشاد معرفی شد، کمتر به عنوان یک چهره سیاسی و رسانهای شناخته شده بود، اما اکنون به واسطه فعالیتش در سمت معاونت فرهنگی و در فضای مجازی به ویژه توئیتر به یک چهره شناخته شده مبدل شده است.
شاید بتوان گفت، موفقترین معاونت وزارت ارشاد دولت یازدهم معاونت فرهنگی است و مهمترین دلیل این موفقیت نیز به خود شخص سیدعباس صالحی وابسته است، صالحی از زمره مدیرانی که تغییر را از افراد آغاز میکنند، نبود،او به تغییرات زیربنایی اندیشید و تلاش کرد تا ساختار فرهنگ را در معاونت مطبوعه خود اصلاح کند، از همین روست که صالحی در این روزها که به عنوان گزینه وزارت ارشاد معرفی شده است، حمایت اهالی قلم، نشر، چاپ، سینما، تئاتر و .. را با خود به همراه دارد.
در گفتوگوی زیر تلاش کردهایم تا افق چشمانداز صالحی به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی را بررسی و برخی ابهامات و چالشهایی که در سر راه او برای وزارت است را برطرف کند.
چرا پیشنهاد وزارت را پذیرفتم
*در چند ماه اخیر شنیده شده بود، شما قصد رفتن از وزارت ارشاد را دارید و میگفتند برای اینکه بمانید باید به شما حجت شرعی شود، در مصاحبهای نیز گفتهاید که برآیند نظرات این بود کسی از داخل وزارت وزیر شود، آیا این موضوع حجت را برشما تمام کرد؟ یا به عبارتی پذیریش پیشنهاد وزارت ارشاد برای شما حجت شرعی بوجود آورد؟
آن چیزی که در این فاصله دو سه هفته اخیر موجب شد، پیشنهادی که مطرح شده بود را من بیشتر فکر کنم و به این نتیجه برسم، این نگاه بود که از یک طرف کارهای در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی شروع شده بود که باید ادامه پیدا میکرد و به نظر میآمد، روی گزینههایی که مطرح شده بودند یا میتوانستند مطرح شوند، به توافق روشنی رسیده بودند و از طرفی با توجه به تجربه هایی که در این 4 سال گذشته در فضای معاونت فرهنگی پدید آمده بود، این امکان وجود داشت که برخی از این حرکتها تداوم یافته و ریکردها ادامه پیدا کند، در حالی که نیاز به تغییرات و تکاملها و پارهای از تجدیدنظرها نیز وجود دارد، اما رویکردهای مثبت را بتوان به وجود آورد، این یکی از استدلالهایی بود که دوستان پیشنهاد دهنده مطرح کردند.
نکته دوم، توجه به فرصتی بود که میتواند برای گفتوگوهای عرصه فرهنگ و هنر پدید آید با توجه به سابقههایی که در ارتباط با من هم در محیطهای دانشگاهی هم درمحیطهای حوزوی و هم فعالیتهای فرهنگی و سازمانهای فرهنگی فعال در کشور وجود دارد، همانطور که میدانید یکی از مشکلاتی که شاید در حوزه فضای فرهنگ و هنر گاهی دیده میشود، این است که مجموعهها و نهادهای فرهنگی متعددی وجود دارند که در یک همکاری و همافزایی کامل حرکت نمیکنند و این یکی از نقدها یا نقصهایی است که در حوزه فرهنگ و هنر دیده میشود.بنابراین ما با توجه به ارتباطات و اعتمادهایی که وجود دارد، بتوانیم خط اتصالی باشیم برای حرکات اهالی فرهنگ تا یک تبادل و تعامل بهتری صورت گیرد.
استدلال سومی هم که مطرح میشد، این بود که اعتمادی که کمابیش نسبت به بنده در حوزههای دینی، روحانیت، مراجع دینی و پاره ای از نهادهای دیگر وجود دارد، بتواند به کمک این بیاید که در یک تعامل و تفاهم فعالتری مسائل پیش رود و به نحوی که هم دیدگاهها به هم نزدیکتر شود و هم در عمل چالشهای کمتری در این حوزه داشته باشد، این ادله و ادلههای مشابه موجب شد من در فضایی به این موضوع نزدیکتر شوم و بالاخره این معرفی اتفاق افتاد.
* رهبر انقلاب اسلامی اخیرا انتقاداتی از بخش مدیریت فرهنگی در کشور داشتند و حتی از تعبیر آبی از آن گرم نمیشود، استفاده کردند. به نظر شما این انتقادات قابل رفع شدن است؟ برنامه شما برای آن چیست؟
رهبر معظم انقلاب از دو زاویه طبعاً نگاهشان در حوزه فرهنگ اهمیت دارد، یک زاویه جایگاه رسمی ایشان است، به اعتبار شخصیتی که به عنوان ولی فقیه سیاستهای جمهوری اسلامی در همه حوزه ها از جمله فرهنگ مسئولیت و نگرش هایی دارند و به تبع چون انقلاب اسلامی ما انقلابی است که هویت فرهنگی داشته، ولی فقیه چه در زمان امام و چه در زمان حضرت ایشان، مسئولیتهای مضاعفی در تبیین و پیگیری این سیاستهای کلی دارد. اما در کنار این مسئله ایشان به عنوان یک شخصیت فرهنگی و آشنا و مسلط به حوزههای مختلف از حیطههای فرهنگی هم تعلق خاطر دارند، به همین دلیل پیگیری دیدگاهها و نظرات ایشان اهمیتی مضاعف پیدا میکند.
طبعا حوزه فرهنگ حوزهای است که در حد انتظار نیست و ایشان هم با تعابیر مختلف این نقص و نقد را بیان کردهاند، اما همان طور که میدانیم و روشن است، در حوزه فرهنگ هم در سیاستگذاری و هم در برنامهریزی و حوزه اجرا مجموعههای متنوعی دخالت و حضور دارند، طبعاً در حوزه سیاستگذاری مجموعه های متنوعی مثل شورای انقلاب فرهنگی، مجلس شورای اسلامی، در گروههای برنامهریزی و اجرا نیز نهادهای دیگر حضور دارند، ولی طبعا این مسئله سهم وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی را هم نفی نمیکند، سهمی در این اتفاقات فرهنگی وزات ارشاد دارد که ما تلاش میکنیم آن را ایفا کنیم.
تلاش میکنیم دغدغههای رهبری در حوزه فرهنگ را جدیتر دنبال کنیم
عمدتاً چند دغدغه ایشان در حوزه فرهنگ به نحو عام، دارند که از جمله دغدغههای اصلی ایشان است، امیدواریم در این دوره بتوان این دغدغهها را به شکل جدیتری دنبال کرد هم با مسئولیتها و اختیاراتی که وزارت ارشاد دارد و هم از طریق هم افزاییهایی که میتواند اتفاق بیافتد و کمک کند به اینکه سرعت بیشتری در مسیر اجرا داشته باشیم.
مورد اول که جزو دغدغههای ایشان بوده و هست تولید سالم و مفید محتوای فرهنگی است. اینکه ما در حوزه فرهنگ از لحاظ تولید محتوا با قالبهای مختلف چه مکتوب چه تصویری و چه مجازی، محتوای سالم و مفیدی را در اختیار جامعه بگذاریم، همانطوری که این انتظار در حوزه غذاهای مادی یک دغدغه است در حوزه غذاهای معنوی هم این انتظار است که محتوای سالم و مفید در اختیار جامعه قرار داده شود.
دغدغه تولید حداکثری محتوای مفید و سالم
این دغدغه طبعاً بخش سلبی دارد، اما بخش مهمش دغدغه ایجابی ایشان این است که راهبردی باشد برای تولید حداکثری محتوای مفید و سالم. به نظر میآید که هم مقدورات خود وزارت ارشاد و هم از طریق مزیت نسبی که برخی دوستان معتقفد بودند میشود در دوره من داشت یعنی هم افزایی با دستگاهها و نهادهای فرهنگی دیگر چه در سطح تصمیمسازی و چه در سطح اجرا ما بتوانیم حرکت کنیم، به طرف یک جهش در تولید محتوای مفید و سالم. این دغدغه نخست ایشان است.
دغدغه ادبیات و هنر فاخر
دغدغه دومی که طبعاً ایشان داشتند و دارند، دغدغه ادبیات و هنر فاخر است، اینکه فرم متناسب برای محصولات سالم و مفید پدید آید چه در حوزه فرهنگ مکتوب و چه در حوزه فرهنگ غیرمکتوب. این دغدغه جدی ایشان بوده و هست و ما هم تلاش میکنیم با استعداد داخلی وزارت ارشاد و هم افزایی که با مراکز دیگر خواهیم داشت،در پدید آوردن محتوای سالم و مفید و استفاده از فم فاخر و ادبیات متناسب با محتوا نزدیک تر و فعالتر شویم.
دغدغه عدالت فرهنگی و دسترسی عادلانه به مصرف فرهنگی
نکته سوم که در دغدغههای ایشان بوده و هست عدالت فرهنگی و دسترسی عادلانه به مصرف فرهنگی است، این 3 دغدغه به نظر میرسد در کنار دغدغههای دیگر اهم دغدغههای حضرت ایشان است که ما تلاش میکنیم هم از مقدورات داخل ارشاد و هم با مسیری برای هم افزا کردن دستگاه هایی که در این مسیر به کمک خواهند آمد نگاه و منظر ایشان را بیشتر تامین کنیم.
در دیپلماسی فرهنگی احتیاج به توانمندسازی داریم
* در چهار سال گذشته شما دو کلیدواژه دیپلماسی فرهنگی و شفاف سازی را مدنظر داشتید، براین اساس برنامه تان برای دیپلماسی فرهنگی درحوزههای مختلف از جمله سازمان فرهنگ و ارتباطات که نوک پیکان دیپلماسی قرار دارد چیست؟ با توجه به انتقاداتی که به ساختار سازمان فرهنگ و ارتباطات مبنی بر مرده بودن آن و خنثی بودن رایزنیها میشود.
من با برخی از واژه هایی که شما بکار بردید، همراهی خاصی ندارم و نظرم با این واژگان نیست، اما اینکه ما در دیپلماسی فرهنگی احتیاج به توانمندسازی خود داریم، با شما کاملا موافقم، سازمان فرهنگ و ارتباطات هم پارهای از مشکلات و مسائل خود را دارد که به نظر میآید در آنجا هم ما نیاز به این داریم که اگر این مشکلات در کوتاه مدت از نظر منابع مالی و مسائل دیگر از این جهت در کوتاه مدت قابل حل نباشد از همافزایی سایر دستگاهها استفاده کنیم، ابتدا مقدورات خود ارشاد به نحوی در بحث دیپلماسی فرهنگی تجمیع شود و سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی به عنوان خط مقدم این ارتباطات و تعاملات از مجموعه ای از امکاناتی که در اختیار وزارت ارشاد است برای دیپلماسی فرهنگی استفاده کند. امکاناتی که هم در معاونتهای ارشاد است و هم در سازمانها.
در این مدت دیدید که درمعاونت فرهنگی اتفاقاتی پیش رفت با این نگاه که اگر ما برنامهای داشته باشیم در هر حوزه به تناسب آن حوزه میتوان به قدمهای رو به جلو فکر کرد، برای ارتباطات کوتاه مدت و ارتباطات پایدار. اتفاقی که در نمایشگاه کتاب تهران به عنوان بحث مهمان ویژه مطرح شد و ... مدل هایی را میتوان در هر معاونت فکر کرد برای یکی از مراودههای پایدار و طبعاً سازمان ارتباطات هم نقش خود را در خطهای اتصال بازی میکند.
باید نقشهای برای دیپلماسی فرهنگی داشته باشیم
در کنار این استفاده از مجموعه مقدورات داخلی وزارت ارشاد، بحث هم افزایی هم مهم است. ما استعداد قابل توجه داخلی داریم که اگر خطهای تماس را ا برقرار کنیم در حوزه خارجی خود را ظاهر میکنند، همین اتفاقی که در ارتباط با مهمان ویژه شدن ایران در نمایشگاه کتاب مسکو و اکنون پکن پیش آمده است.بخش زیادی از نهادهای داخل کشور را درگیر کرد، میشود با توجه به ظرفیت و تولید محتوایی که در داخل صورت میگیرد در دانشگاهها، موسسات عمومی، وزارتخانههاو... اگر نقشه ای برای دیپلماسی فرهنگی داشته باشیم، میتوان به شکل عام و بعد به شکل منطقهای و بعد به شکل کشوری به دیپلماسی فرهنگی مناسب دست یافت، ظرفیتهای قابل توجهی در فضای ملی وجود دارد که می توان با ظرفیت وزارت ارشاد ترکیب کرد و مسیر رو به جلو در پیش داشت.
*درباره ظرفیتهایی که همراهان انقلاب در خارج از کشور دارند، هم اندیشیدهاید؟
این نکته درستی بود که من در صحبت هایم به آن اشاره نکردم، اما در برنامههایم است یک ظرفیت هم ظرفیت همراهان ایران، اسلام و تشیع در جهان است. در این فضایی که ما در اسلام شناسی، شیعههراسی یا ایران هراسی داریم، همراهان ما در جهان اندک نیستند، اینکه ما این ظرفیت فراملی را هم در کنار این ظرفیت ملی به کمک دیپلماسی فرهنگی قرار دهیم، یکی از این برنامههاست.
ارتباط وثیقتر سازمان حج و زیارت و بعثه بهرهبرداری حداکثری ازحج را رقم خواهد زد
*یکی دیگر از مصداق های دیپلماسی فرهنگی حج است که در دو سه سال گذشته با چالش مواجه شده است برنامه شما برای توسعه دیپلماسی نظام از طریق حج چیست؟
حج یک فرصت عظیم ارتباطی ایران تشیع و جهان اسلام با یکدیگر است و یکی از فرصتهای جهان اسلام همان طور که گفته شده در کنار اینکه حج، یک مناسک عبادی است، یک فرصت زیست اجتماعی برای مسلمانان است و این فرصت از این جهت فرصت بیبدیلی است، حتی نمیتوان گفت کم بدیل، واقعا بی بدیل است از این نظر که از جهان اسلام در قارههای مختلف در کشورهای مختلف حضور دارند و امکان دیدن یکدیگر و ارتباط پدید میآید. از این زاویه بحث حج در حوزه دیپلماسی فرهنگی اهمیت زیادی پیدا میکند. در این قسمت از لحاظ ستاد اجرا، سازمان حج و زیارت و بعثه مقام معظم رهبری هستند، که به نظر میآید ارتباط وثیقتر این دو مجموعه با یکدیگر که در این دوره بیش از گذشته خواهد بود، میتواند کمک کند که ترکیب سازمان حج و زیارت و بعثه مقام معظم رهبری که در صف این اتفاق هستند، با نقشه و برنامه روشنتری برای بهرهبرداری حداکثری از این فرصت عمل کنند، هم چنین در کنار این دو مجموعه فضای حج را میشود با پارهای از فرصتهای حاشیهای و پس از آن نیز ترمیم و تکمیل کرد.
استفاده از فرصتهای حاشیهای حج ، فضای این مناسک عبادی را ترمیم و تکمیل خواهد کرد
فضای علما و مراجع حوزه های علمیه چه شیعی چه اهل سنت، یکی ازاین فرصتهای حاشیهای است، اگر کارهایی از قبل صورت گیرد، این هم فرصت دیگری است که میتواند کمک کند به اینکه دیپلماسی فرهنگی جمهوری اسلامی هم در جهان تشیع و هم در فضای جهان اسلام از طریق علمای مسلمان بتواند مسیر روشن تر و مشخصتری را پیدا کند.
اهتمام جدیام شفافسازی در همه معاونتهاست/ فهرست گنجینه موزه هنرهای معاصر منتشر میشود
* شفاف سازی دیگر کلیدواژه شما بوده است، ما در ساختارهای وزارت ارشاد به جز معاونت فرهنگی و تاحدودی معاونت مطبوعاتی، کمتر با شفافسازی مواجه بودیم، در معاونت سینمای و معاونت هنری نیز روال به همین صورت بود. نمود بارز بحث این قضیه در موضوع موزه هنرهای معاصر و انتشار فهرست گنجینه موزه است، شما چه برنامهای در این خصوص دارید؟
همان طور که اشاره کردید هم در سیاستها و هم در اعتقادات قلبی و باورهای جدی من است که شفافیت میتواند به جلوگیری از فساد و نظارت بیشتر بیرونی کمک کند. به همین جهت این مسیر در معاونت فرهنگی در 4 سال گذشته قدم به قدم جلو آمد و امسال در رویکردهای سال 96 این قرار گرفت که هر حمایت مالی، هر قرارداد و هر نوع موضوعی که در حوزه معاونت فرهنگی میخواهد اتفاق بیفتد، باید در سایت معاونت درج شود، این موضوع حتی در قراردادهای مالی با اشخاص حقیقی نیز لحاظ شده است تا شفافیت کامل و همه جانبه در همه اتفاقات معاونت فرهنگی رخ دهد که امسال یکی از آخرین مراحل این بود که ما هیچ قراردادی را نداشته باشیم که فقط در بخش اداری مالی ما ثبت شود، بلکه باید همه قراردادها در سایت بیاید.
این کمک میکند به اینکه اعتماد اجتماعی ارتقا پیدا کند، سوء تفاهمها به حداقل برسد، رانتخواریها کمتر شود و زمینه فساد کاهش یابد. این نگاه جدی و اعتقاد مصمم بنده است به همین دلیل در همه معاونتهای وزرات ارشاد نیز این نگاه دنبال خواهد شد.
*یعنی فهرست گنجینه هنرهای معاصر منتشر میشود؟
من وقتی کلی عرض کردم با این نگاه بود هر چیزی که به نحوی مربوط به فعالیتهای ارشاد باشد قابلیت انتشار را دارد، اگر این فهرست تا الان منتشر نشده باشد، منتشر خواهد شد.
بهبود فضای کسب و کار در حوزه فرهنگ نخستین اولویت فرهنگی
* در برنامهای که ارائه کردید افق 1404 را مدنظر داشتید، تا رسیدن به سال 1400 که پایان دوره 4 ساله دولت دوازدهم است، عاجلترین و مهمترین اولویت فرهنگی کشور را چه میدانید و چه مسائلی باید حل شود؟
چند حوزه وجود دارد که به نظر من اولویت است، که در 3 تا 4 اولویت اول میگنجد و حتما در برنامههای اصلی به آن توجه میشود. مورد اول، بهبود فضای کسب و کار در حوزه فرهنگ و هنر در چهارچوب اقتصاد مقاومتی است. ما معتقدیم که اقتصاد مقاومتی با مولفههایی که دارد، دانشبنیان و خانواده محور است. اینکه وضعیت کسب و کار بهبود در چهارچوب اقتصاد مقاومتی بهبود یابد و فضای تولید و اشتغال رونق نسبی پیدا کند، جزو اولویتهای من است و باید روی آن اهتمام بیشتری داشت.
نکته دیگر، تحکیم حقوق مادی و معنوی اصحاب فرهنگ و هنر است. اینکه اصحاب فرهنگ و هنر در ابتدا از حقوق مادی به شرایط مناسبتری نزدیک شوند، حق تنوع فرهنگی و قومی، برخورداری از حق مالکیت اثر، امنیت و منزلت، هویتهای صنفی و فعالیتهای صنفی و مقولاتی از این قبیل در سیاستهای چهار سال آینده به صورت جدی دنبال میشود.
نکته سوم گسترش حضور در ارتباطات فرهنگی و دیپلماسی فرهنگی ایران است که در حقیقت ایران با فرهنگ و هنرش بیشتر معرفی شود. ایران با نفت، ایران نبوده است، بلکه همواره با فرهنگ و هنرش ایران بوده و هست و خواهد بود. اینکه ما ایران را با این نگاه در ارتباطات منطقهای و جهانی نشان دهیم، و اگر با این عنوان معرفی شود، هم اقتصادش رونق بیشتری مییابد و هم امنیتش پایدارتر خواهد بود.
ارتباط اندک حوزه هنر با حوزه فرهنگ آسیب زده است/ نگاه اعتدالی را باید در فضای هنر و سینما پدید آورد
* در چهار سال اخیر یک سری فیلم ها و تئاترها مجوز ساخت و اکران گرفتند که محتوایشان شایسته نظام نیست برنامه شما برای اصلاح این مسائل در سازمان سینمایی چیست؟
نکتهای که در گفتوگوهای قبلی هم به آن اشاره کردم، این است که برای رسیدن به نقطه اعتدالی، «گفتوگو» راه حل قضیه است. بین حوزه هنر و حوزه فرهنگ باید ارتباط جدیتری برقرار شود. اجمالاً در هنر ما_ نمیخواهم قضاوت کلی کنم_ میتوان این نقص را دید که به خاطر اینکه گاهی کمتر با اصحاب فرهنگ مرتبط بوده، گاهی کممایگی در آن ممکن است دیده شود و از آن طرف چون اصحاب فرهنگ ما با اصحاب هنر ارتباط کمتری داشتند، ممکن است گاهی از خلاقیتهای عرصه هنر محروم ماندند. گفتوگوی اصحاب فرهنگ و هنر با کنشگران دیگر اجتماعی هم لازم است. باید ارتباط بیشتری برقرار کنند، هم با اصحاب دین، هم با اصحاب سیاست، هم با اصحاب امنیت و... . به نظرم در این گفتوگوها آن نقطه تعادل که بتواند یک تعادل پایدار ایجاد کند، نه یک تعادل موقت، قابل شکلگیری است. احتمالاً اعتمادهای اولیه در آن پدید میآید و بعد نگرشهای نزدیک به هم میشود. این رویه کمک میکند که هنر ما در یک فضا و زمینه مستعدتر و سالمتر و پادارتری حرکت کند. فکر میکنم این نگاه اعتدالی را میتوان از فضای هنر و به ویژه سینما پدید آورد.
* در حوزه تئاتر و موسیقی نیز به این گفتوگوها امیدوارید؟
بله حتما. کل حوزههای هنری.
* آقای صالحامیری درباره ناکارآمدی شورای توسعه فرهنگ قرآنی و لزوم تأسیس یک سازمان فراگیر قرآنی برای کشور سخن گفته بودند، شما با این نظر موافقید؟
در این حوزه در جلسات کمیسونهای مربوط به شورا که به صورت فصلی برگزار میشود، حضور داشتهام. اما در پاسخ به این پرسش که راه خروج از این مشکل موجود چیست، باید گفت که هم طبعاً باید پیشنهاد ایشان بررسی شود و هم پیشنهادات دیگری که ممکن است وجود داشته باشد. اما در اصل این مطلب که نیاز به این هست که شورا کارآمدتر شود و منابع مالی و غیر مالی که شورا میتوانست داشته باشد و به اندازه کافی استحصال نشده و ظرفیتهایی که دارد، باید ارتقا دهد، توافق نظر وجود دارد، اما راهحل آن را باید اجازه دهید که گفتوگوهای بیشتری صورت بگیرد و نظرات قبلی و نظرات دیگر را بررسی کنیم تا جمعبندی شکل بگیرد.