به گزارش مشرق، میهمان یکشنبه شب برنامه تلویزیونی «چهلچراغ»، حامد عسگری شاعر جوان آیینی بود و این ترانه سرا و ذاکر اهل بیت از قصه ی دامنه دار «کربلا» گفت و برخی از اشعارش را هم خواند.
بنابراین گزارش محمدرضا شهیدی فرد در ابتدای برنامه «چهل چراغ»، شعر را موهبتی الهی دانست و از غبطه خوردن به احوال نورانی شاعر گفت و از میهمان برنامه درباره نسبت شعر با ماجرای کربلا پرسید. حامد عسگری پاسخ داد: برای شعر آیینی با موضوع عاشورا اتفاقات خوبی رقم میخورد. در کل قصه کربلا قصهای است که به قول استاد جعفری کل هستی برای رقم خوردن این جریان به وجود آمد و همه را تحت تاثیر قرار داده است. به خصوص شاعران را که احساسی تر و خیال پرورتر هستند، بیشتر درگیر میکند و هیچ شاعری نیست که کاری درباره این اتفاق نداشته باشد و یا در حسرت سرودن برای کربلا به سر نبرده باشد.
ذاکر اهل بیت که سری به ترانهسرایی هم دارد، درباره فضا و کیفیت شعر امروز آیینی گفت: در دوره فعلی با غزلها و اشعاری مواجه میشویم که حیرت آور است و نشان می دهد بانک شعر ما در دوره خوبی به سر می برد. معتقدیم که زبان موجودی زنده است و برخی مواقع پیر می شود و نیاز به پوست اندازی دارد. قطعا در شعر عاشورایی هم این اتفاق افتاده است و دوستان بسیاری هستند که با استفاده از یک زبان بکر و نو توانستند اتفاقات مانا و ماندگاری را رقم بزنند.
حامد عسگری ساده نویسی را متفاوت از دم دست نویسی دانست و گفت: شعر در دست سعدی همچون مومی است و هنر سعدی تنها در سادگی نیست؛ بلکه در چفت و بست بودن کلامش است که با سال ها تجربه و ذهن آمادهاش به دست آمده است.
میهمان برنامه «چهلچراغ»، ارتقای فهم مخاطب را نسبت به مفاهیم شاعرانه مهم دانست و در این باره گفت: مخاطب باید خودش را بالا بکشد. چه بهتر که شاعر یک حدی را انتخاب کند که سلیقه مخاطب رشد پیدا کند. من معمولا اهل روضه و منظوم کردن مقتل نبوده و نیستم، چون ادانشدن حد روضه اثرات و تبعاتی دارد. من خودم یک حد وسطی را رعایت میکنم و معمولاً هم رفقایی که مطرح هستند، بیشتر از من به این امر واقف هستند. ما باید به ساحت رسانه ای مانند روضه که مخاطب جدی دارد و خیلی موثر است و به برنامه هایی همچون اردوگاه های جهادی که خروجی خیلی خویی دارد، آگاه باشیم.
شاعر جوان اهل بم، از پدربزرگ کشاورز خود یاد کرد که در دهه محرم برنامه هایش را تعطیل و به کار عزاداری و گوش سپردن به روضه دل می پرداخت. حامد عسگری سپس خاطره ای را نقل کرد و گفت: من به کاخ موزه سعدآباد برای دیدن اثر معروف عصر عاشورای استاد فرشچیان رفتم. یک آقای 60 ساله توریست با یک خانم مترجم آنجا بودند. من از آن خانم پرسیدم که حس آن مرد آمریکایی نسبت به تابلوی عاشورا چیست و آن آقا گفت: من متخصص پوست و مو و زیبایی هستم و این اتفاق را نمی دانم چیست؛ اما وقتی بانوان استرس شدیدی می گیرند در پوست دستشان نشان داده می شود و با دیدن تابلو فقط می دانم بلای سختی بر وجود آن خانم رفته است.
حامد عسگری در بخش دیگری از برنامه «چهل چراغ» درباره حال و هوای هم آوایی با واژهها گفت: شعر پرنده ای است که بر روی شانه های شاعر می نشیند و این شعر است که ما را می نویسد. در قصه شهدای غواص که خبرش مانند بمب ترکید و با آن وضعیت اجساد که در آن هم سوگ و هم حماسه وجود داشت، به خودم مهیب می زدم که اگر برای اینها شعر ننویسم، دیگر برای چه کسی می خواهم بنویسم. شعرهای خوبی هم درباره شهدای غواص خواندم که تمثیل های خوبی داشت. نیمه شبی در خانه نشسته بودم که ناگهان یک مصرعی متولد شد و تصویری ساختم و کار را به لهجه جنوبی نوشتم. الحمدالله مورد استقبال هم قرار گرفت.
شاعر اهل بیت از نقش روضه و منبرها گفت و از داستان کربلا که برای هر گروه سنی اسطوره دارد. حامد عسگری در این خصوص بیان کرد: عاشورا سبک زندگی برای آدم ها می سازد و در هر برش و مقطعی از زندگی می توان عاشورایی شد و زن و مرد ندارد و می توان در هر مرحله ای کربلایی زندگی کرد. در روضه هم نوعی از سبک زندگی رواج داده می شود. من 11 سال پیش ازدواج کردم و همسرم در پایان غدا سلام به ائمه می فرستد و ما 11 سال است غذای نذری می خوریم. این سبک ریشه در گذشته آموزه های دینی دارد.
وی ادامه داد: اشک برای سید الشهدا (ع) معرفت می آورد. همین پروسه شور و عزاداری معرفت می سازد و اگر در آن جا اتفاقی نیفتد، نباید جای دیگر دنبالش بود. مطالعه را کتمان نمی کنم اما اگر در هیئت ها بتوانیم مفاهیم عاشورایی را با زبان و مضمون سالم به درستی منتقل کنیم و مداح نیز بتواند تصویرسازی خوبی از شعر انجام دهد، موفق شده ایم. خود سیدالشهدا هم نظر خواهد کرد.