به گزارش مشرق به نقل از المنار، مراسم دومین سالگرد شهادت فرمانده جهادگر حزب الله شهید مصطفی امین بدر الدین معروف به "سید ذوالفقار" در مجتمع تربیتی شاهد در منطقه ضاحیه در جنوب بیروت آغاز شد.
جنگندههای رژیم صهیونیستی دو سال پیش در جریان حمله به محل اقامت مصطفی امین بدر الدین در نزدیک فرودگاه دمشق ، این فرمانده مقاومت را به شهادت رساندند.
مهمترین محورهای سخنان نصرالله به این شرح است :
یکبار دیگر شهادت شهید مصطفی بدرالدین را به تک تک اعضای خانواده او تسلیت و تهنیت عرض میکنم.
هنگامی که سید مصطفی به سوریه رفت بسیاری از فرماندهان حزب الله نیز با او رفتند و وظیفه من امروز این است که بگویم یکی از این فرماندهان اصلی که به سید مصطفی بدرالدین پیوست، "حاج ابوحسن بیز" است.
آغاز کار جهاد در میدان است و برخی از برادران شهید شدند و برخی دیگر در قید حیات هستند و ما به خاطر حفظ امنیت آنها، معمولا نامشان را ذکر نمیکنیم.
شهید بدرالدین نقش اصلی در تشکیل گروههای عراقی برای مبارزه با اشغالگری آمریکا در این کشور ایفا کرد. در سوریه نیز از روز اول تا آخر مسئولیتهایی را بر عهده گرفت که از همه آنها سربلند بیرون آمد. او در سوریه فقط در عرصه نظامی نجنگید، بلکه برای خنثی سازی شبکههای تروریستی در سوریه به صورت جدی تلاش کرد تا این گروهها نتوانند خودروهای بمبگذاری شده را به لبنان ارسال کنند.
سید بدرالدین در پیروزی عراق که به خروج آمریکاییها انجامید و نیز در پیروزی اخیر علیه گروه تروریستی داعش نقش آفرینی کرد.
ارتش عربی سوریه در حال انجام آخرین نبردهای خود در الیرموک، محله القدم، است و به برقراری امنیت کامل پایتخت نزدیک شده است.
پیروزی واقعی در سوریه در درجه اول به دست خود سوریها رقم خورد و همپیمانان نیز به تحقق این پیروزی کم کردند.
اقدامات دولت آمریکا در منطقه و افتتاح سفارت این کشور در قدس که امروز شاهد آن هستیم، باید سبب شود که ما ملت لبنان و ملت فلسطین عبرت بگیریم و ببینم که دولت آمریکا چگونه رفتار میکند. خیانتهای آمریکا بار دیگر ثابت میکند که آنچه برای آمریکا در دنیا مهم است در درجه اول منافعش و در درجه دوم منافع اسرائیل است. برای حکومتهای پی در پی آمریکایی ارزشهای انسانی و قوانین بین المللی هیچ اهمیتی ندارد. امروز فلسطینیان در نوار غزه و کرانه باختری تظاهرات میکنند و دهها نفر شهید و هزاران نفر زخمی میشود. آمریکا برای وتوی هرگونه محکومیتی علیه این اقدامات، آماده است.چ
بزرگترین کشور دنیا به قوانین بینالمللی و قطعنامههای بینالمللی پایبند نیست و این در حالی است که آنها از ما میخواهند که به آن پایبند باشیم. آمریکا هر گاه که بخواهد برای یک توافق تلاش میکند و هرگاه نیز که بخواهد از آن خارج میشود. آنها به هیچ عهد و پیمانی وفادار نیستند و کسی نمیتواند به تعهدات آمریکاییها اعتماد کند.
امروز به رئیسجمهور کره شمالی میخندند. به او میگویند که ما به شرکتها اجازه سرمایهگذاری میدهیم به شرطی که سلاحهای هستهای خود را منهدم کنی.
ما نمیتوانیم به وعدههای آمریکا اعتماد کنیم و تجربه پیش روی ما است و ما با چشمانمان میبینیم که دولت آمریکا به همپیمانان خود و منافعشان احترام نمیگذارد. امروز منافع اقتصادی اروپا در گروی توافق هستهای است، اما برای آمریکا این منافع مهم نیست.
هر کس در منطقه ما که سرنوشتش را به آمریکا گره بزند و گزینههای خود را از طریق اعتماد به تعهدات آمریکا بگیرد، در اشتباه است.
هنگامی که ترامپ قدس را پایتخت اسرائیل اعلام کرد، مذاکره کننده فلسطینی گفت که وی گفتوگو با میانجیگری آمریکا را نمیخواهد و خواستار مذاکراتی شبیه به ۱+۵ شد. من به او میگویم، همان کاری که آمریکا با توافق هستهای ایران کرد، با او نیز این کار را انجام خواهد داد.
رویارویی اخیر بین سوریه و دشمن صهیونیستی در جولان که چند روز قبل رخ داد، اهمیت بسیار بالایی دارد. ما دیدیم که اسرائیل برای وارونه جلوه دادن حقایق تلاش کرد و رسانههای عربی نیز تلاش کردند با فریبکاری حقایق را تغییر دهند و پیروزی(محور مقاومت) را به شکست تبدیل کنند. رسانههای کشورهای عربی خلیج فارس گفتند که ۲۳ شهروند سوری و ایرانی در حملات اسرائیل به شهادت رسیدند که این صحت ندارد.در نتیجه این رویارویی فقط سه سوری به شهادت رسیدند.
۵۵ موشک به مواضع رژیم صهیونیستی در جولان اشغالی شلیک شد و انفجارهای پی در پی برجا گذاشت که برخی از شهرکنشینان صهیونیست را مجبور به فرار به سمت پناهگاهها کرد.
شلیک این ۵۵ موشک به جولان اشغالی توسط ارتش سوریه حاوی این پیام برای اسرائیل بود که امکان ندارد این رژیم حمله کند و پاسخی نبیند.
حمله موشکی منحصر به فرد به مواضع رژیم صهیونیستی در جولان یکی از اشکال واکنش به تجاوز مستمر اسرائیل به سوریه است.
حمله موشکی منحصر به فرد به مواضع اسرائیل در جولان، سرآغاز مرحله جدیدی در نبرد با این رژیم به شمار میرود.
حمله موشکی منحصر به فرد به مواضع اسرائیل در سایه تهدیدهای مستمر این رژیم صورت گرفت.
اسرائیل جرأت نکرد که واکنش نشان دهد، زیرا فهیمد که دومین مرحله حملات موشکی، مرکز فلسطین اشغالی را هدف قرار خواهد داد.
پیام این حملات موشکی این بود که اسرائیل بداند اگر گمان میکند میتواند حمله کند و بکشد، اما با واکنشی روبرو نخواهد شد، در اشتباه است، زیرا واکنش در زمان و با شیوه مناسب صورت خواهد گرفت.
رژیم صهیونیستی نتوانست مانع رسیدن موشکهای بیشتر به مواضع خود در جولان شود. جبهه داخلی اسرائیل آماده جنگ نیست و به همین دلیل فورا خواستار آرامش شد.
آنچه اخیرا رخ داد هیبت و اقتدار اسرائیل را در هم شکست و حملات موشکی به دنیا میگوید که ما سوریه را تنها نخواهیم گذاشت.
نکبت(سالروز اشغال)فلسطین لکه ننگی بر پیشانی دنیا است که از هفتاد سال قبل تاکنون ادامه دارد.
ما در برابر تهدید بزرگی به نام معامله "قرن" قرار داریم که میخواهد به دنیا تحمیل شود.
وزیر خارجه بحرین که از حق اسرائیل در دفاع از خود حمایت کرد، خائن است.
معامله قرنی که ترامپ به دنبال آن است را به طور خلاصه میتوان به فراموشی سپردن نهایی مسئله فلسطین دانست.
از مستلزمات معامله قرن، فشار بر ایران است که امروز در عرصه سیاسی و اقتصادی به اوج خود رسیده است.
اوج فشار بر ایران با خروج آمریکا از توافق هستهای(برجام) و تهدید به تحریمهای جدید را شاهد هستیم.
مشکل آنها با ایران بیشتر به خاطر حمایت ایران از مقاومت اصیل است تا موشکها
غزه امروز با وضع فاجعهباری روبرو است و نزدیک است اوضاع آن مثل یمن شود.
بدترین چیزی که برخی از کشورهای عربی خلیج فارس انجام میدهند فراهم کردن پوشش دینی و مشروعیت بخشی برای تسلیم شدن در برابر اسرائیل است.
مصیبت این است که عربستان وارد خط فراهم کردن پوشش دینی برای تسلیم شدن و عادیسازی روابط با اسرائیل شده است.
عربستان امروز منطقه را علیه یک دشمن ساختگی خود که همان ایران است هدایت میکند و میخواهد اعراب را به سمت جنگ با ایران سوق دهد.
هرگونه دل بستن به رژیمهای عربی یا سازمانهای حقوق بشر سراب است و ما باید به مقاومت و ملتها دل ببندیم.
باید از تحقق معامله قرن جلوگیری کرد و هیچ فلسطینی نباید این قرارداد را امضا کند.
امروز انتفاضه ملی فلسطین باید در راستای به شکست کشاندن معامله قرن باشد.
محور مقاومت (کشورها، احزاب، و ملتها) باید مقاومت کنند حتی اگر تهدیدها و ظلم بیشتر شود.
پروژه کنونی سه ضلع دارد که عبارتند از ترامپ، نتانیاهو و بن سلمان و سقوط یکی از آنها این پروژه را کاملا از بین میبرد. تمام پروژههای این سه ضلع شکست خورده است.
ریاست پارلمان برای نبیه بری است و مصلحت ملی در لبنان این است که دولتی حقیقی در فضایی از همکاری و توافق و تفاهم تشکیل شود.
احیای درگیریها(در لبنان) یعنی تباه کردن کشور و همه باید با یکدیگر همکاری کنند و به اوضاع داخلی توجه کنند و همه تحولات منطقه را مورد توجه قرار دهند.