"آينده يك ملت را اين‌گونه شكل مي‌دهند؟" ، "دموكراسي را اين‌گونه پايه‌ريزي مي‌كنند؟" اينها تنها دو نمونه از سوالات رايجي بود كه پس از اقدام آمريكايي‌ها در ذهن ناظران خارجي و داخلي شكل گرفته بود.

به گزارش مشرق، حمله به عراق و اشغال اين كشور از زواياي گوناگوني از سوي تحليلگران بررسي شده است. اما اينكه تحليل خود عراقي‌ها از اين ماجرا چه بوده درهاي جديد را به روي ما مي‌گشايد.
ابوخليل، روزنامه‌نگاری‌ عراقي است كه با مرور 11 خطاي راهبردي ايالات متحده در آمريكا، اشتباهات اين كشور را پس از اشغال عراق گوشزد مي‌كند. ابوخليل به ترتيب اهميت، مشكلاتي را كه اشغالگران آمريكايي به مردم عراق تحميل كردند و به‌سادگي از آن گذشتند، جداگانه بررسي كرده است.
 
خطاي اول؛ شوراي حكومتي عراق
اين خطا يكي از بزرگ‌ترين خطاهاي ايالات متحده آمريكا از زمان اشغال به حساب مي‌آمد. آمريكايي‌ها به جاي اينكه سريعا پايه‌هاي يك حكومت دموكراتيك را در عراق پي‌ريزي كنند، به بهانه‌هاي مختلف از اين امر سر باز زدند. به دليل عواملي همچون «افزايش تهديد و ارعاب، فقدان داده‌هاي انتخاباتي و مساله بازگشت عراقي‌هايي كه جلاي وطن كرده‌اند.»
با يك گروه پنج نفره شروع كردند و درنهايت اين شورا را به هفت نفر رساندند يكي از ضعف‌هاي بزرگ ايالات متحده آمريكا بود كه زمام امور را به دست اين گروه داده و آنها در برابر خشونت‌هاي رايج آن زمان ضعف بزرگي از خود نشان دادند. آمريكايي‌ها درنهايت براي پوشاندن ضعف يك گروه كوچك ديگر با نام «نمايندگان ائتلاف استان‌ها» حكومت عراق را به دست 25 نفر سپردند و نام آنها را نمايندگان مردم گذاشتند. اين گروه شامل افرادي از گروه‌هاي شيعه، سني، عرب، كرد، تركمن، اسلامگرا، سكولاريست، كمونيست، مسلمان و مسيحي بودند. طرفه آنكه در جيب اين افراد به جاي پول رايج عراق فقط پول‌هاي خارجي مي‌توانستيد پيدا كنيد. درواقع اين گروه هنوز گرد سفر از تن نشسته بودند كه ايالات متحده آنها را به اين سمت گماشته بود.
«آينده يك ملت را اين‌گونه شكل مي‌دهند؟» «دموكراسي را اين‌گونه پايه‌ريزي مي‌كنند؟» اينها تنها دو نمونه از سوالات رايجي بود كه پس از اقدام آمريكايي‌ها در ذهن ناظران خارجي و داخلي شكل گرفته بود.
كدام كشور يا ملتي را سراغ داريد كه قدرت‌هاي خارجي براي آنها نماينده تعيين مي‌كند؟ (حتي اين امر در مورد كشورهاي دوستي كه در عين حال قدرتمند هستند روا نيست، چه برسد به اينكه آمريكايي‌ها با يك‌سري اسناد ساختگي و غيرقابل اثبات به عراق لشكركشي مي‌كنند و در نهايت نمايندگان آنها را هم تعيين كردند). بيشتر نمايندگاني كه در اين شورا عضو بودند بيش از 40 سال در تبعيد و خارج از عراق زندگي كردند. آنها از اولويت‌هاي عراق خبر نداشتند و حتي زماني كه در مورد مشكلات عراق صحبت مي‌شد آنها از كلمات خارجي در سخنراني‌هاي خود استفاده مي‌كردند. غريبگي آنها با مشكلات داخلي زماني به اوج خود رسيد كه اين شورا روز نهم آوريل را روز ملي ناميدند، در‌حالي‌كه براي بيشتر مردم اين كشور روز سقوط بغداد محسوب مي‌شد. از سوي ديگر تركيب اين شورا و صحبت‌هايي كه درون جلسات آن رد و بدل مي‌شد به گونه‌اي بود كه حس تجزيه‌شدن را در مردم عراق تقويت مي‌كرد. آنها حتي در اين راستا با تصويب قانوني مي‌خواستند دادگاه‌هاي فرقه‌اي مذهبي تاسيس كنند كه توسط «پل برومر» سفير ايالات متحده وتو شد. نمايندگان منتخب مردم در شيوه و عملكرد هم در عين اينكه از روش‌هاي صدام انتقاد مي‌كردند، در جلسات هميشه غيرعلني خود به روش‌هاي صدام حسيني متوسل مي‌شدند. آنها براي پايه‌ريزي دموكراسي ناچار به رجوع به افكار قوميت‌گرايي شده و براي هر قومي يك پستي را لحاظ كردند. حتي كار به جايي رسيد كه «اقوام‌گرايي» رشد بي‌سابقه‌اي پيدا كرد و هر وزير در داخل وزارتخانه‌اي كه مشغول به كار شده بود اقوام خود را در پست‌هاي حساسي به كار گماشته بود. با اين حال آنها انتظار داشتند كه مردم از طريق اداره پست نامه‌هاي تشكر‌آميزي برايشان ارسال كنند و در اين نامه‌ها نوشته باشند: «چه عراق تازه‌اي.»
خطاي دوم؛ استفاده از روش‌هاي صدام
- صرف نظر از قانون و به دستور سربازان آمريكايي مقررات منع آمد و شد شديدي برقرار شد؛ كاري كه حتي پسران صدام حسين هم جرأت استفاده از آن را نداشتند. آنها راه‌هاي اصلي و پل‌ها را مي‌بستند و وقت مردم را تلف مي‌كردند.
- دروغ‌ها و كوچك و بزرگ جلوه دادن برخي چيزها توسط سياستمداران و نظامي‌هاي آمريكايي (در اين خصوص مثال‌هاي فراواني مي‌توان به‌عنوان نمونه مطرح كرد. مواردي همچون اينكه آمريكايي‌ها مي‌گفتند اوضاع تحت كنترل است اما همزمان انفجارهاي بزرگي با اين ادعاها رخ مي‌داد يا اينكه در حمله تروريستي به عروسي فلوجه گفته شد كه هيچ كودك و زني در اين حمله كشته شدند، در‌حالي‌كه بيش از نيمي از كشته‌شدگان را زنان و كودكان تشكيل مي‌دادند.)
- مردم دستگير و براي مدت نامعلومي ناپديد مي‌شدند. حتي عنوان اتهامي آنها براي مدتي اعلام نمي‌شد و اگر هم اعلام مي‌شد، به قدري بدون سند و مدرك ارايه شده بود كه پس از مدتي ناچار مي‌شدند افراد دستگيرشده را آزاد كنند.
- اعطاي كيلويي درجات نظامي به پليس‌ها و نيروهاي نظامي (يكي از نظاميان، صبح در‌حالي‌كه فاقد ستاره بود، شب دو ستاره روي شانه‌هايش نشسته بود.)
- اگر خطايي از اقوام اعضاي دولت سر مي‌زد بدون هيچ بهانه‌اي آنها را از مجازات معاف مي‌كردند. از اين روش، صدام حسين هم استفاده نمي‌كرد. او چندين بار نشان داد كه در مقابل خطاي آشنايانش بي‌رحم است.
- استفاده از روش‌هاي صدام حسين براي تاسيس ارتش و سازمان‌هاي ديگر اداري.
سوالاتي كه مردم عراق مدام از خود مي‌پرسند اين است كه: «واقعا چه چيزي عوض شده است؟»
خطاي سوم؛ شكست در شناخت مردم عراق
هر ملتي در دنيا قوانين و احساسات خود را داراست كه آن ملت را از ساير ملت‌هاي ديگر متمايز مي‌كند و به نوعي اين احساسات و قوانين شناسنامه هر ملتي محسوب مي‌شود.
ايالات متحده آمريكا زماني كه قصد لشكركشي به عراق داشت، همه جوره ذهن افكار عمومي دنيا را آماده چنين حمله‌اي كرده بود. آمريكا حتي براي حمله به اندازه كافي زمان داشت. آنها فكر همه جا را كرده بودند اما در اين ميان يك چيز كوچك! مانده بود: ««پس از جنگ در عراق چه كنيم؟»
در ميان كمتر كسي اختلاف‌نظر در مورد نتيجه جنگ پيش آمده بود. عراق چه به لحاظ نفرات و چه از نظر تكنولوژي قابل قياس با آمريكا نبود. مسلم است كه نصيحت‌هايي به آمريكا شده بود كه پس از جنگ در عراق چه كند اما اين نصيحت‌ها آنقدر نحيف و دسته چندم محسوب مي‌شدند كه آمريكا از اولويت‌ها جا مانده بود. نمونه آن، اين است كه آمريكا پيرمرداني تبعيدي كه در كشورهاي غربي زندگي كرده بودند و خيلي وقت بود كه ديگر با افكار مردم عراق آشنا نبودند، آنها را وارد شوراي موقت عراق كرده بود. اين گروه نيز غافل از رنجي كه مردم در دوران صدام برده بودند در راس كار قرار گرفته بودند. همين نشناختن مردم عراق آنها را به خطاهاي بعدي رهنمون كرد. عدم درك درست مردم در عراق فاجعه‌اي بدتر از خود جنگ بود. آمريكايي‌ها همچنان كارهايي مي‌كنند كه به نوعي توهين به مردم محسوب مي‌شود.
خطاي چهارم؛ شكست در كنترل مرزها
كشور عراق مرز طولاني با كشورهاي ايران، عراق، كويت، عربستان سعودي، سوريه و تركيه داراست. ايالات متحده حفاظت از اين مرزها را برعهده نيروهاي بومي عراق گذاشت و خود را از اين مسووليت‌پذيري آزاد كرد. كافي است بدانيم كه مرزبانان از افراد ارتش منحله عراق بودند. نتيجه چنين امري را مي‌توانيد در زير ببينيد:
-بازار قاچاقي شكل گرفت كه مي‌شد از شير مرغ تا جان آدمي‌زاد در آن پيدا كرد. خريد و فروش ناياب‌ترين ماشين‌ها و وسايل صنعتي در بازار قاچاق اين كشور نتيجه ضعف در نگهداري از مرزهاست.
-هجوم مواد مخدر به عراق و روي آوردن جوانان نااميد پس از جنگ به آن كه آمادگي بالايي براي مصرف مواد پيدا كرده بودند.
-خريد و فروش اسلحه در بازار عراق كه همين اسلحه‌ها در زماني عليه خود ايالات متحده به كار گرفته مي‌شد و آمار تلفات سربازان آمريكايي در عراق را بالا برد. اما ايالات متحده چنان اين بازار را به حال خود رها كرده بود كه به‌طور غيرمستقيم اين بازار رسميت پيدا كرده بود.
-با اين آشفته‌بازاري كه عراق نام داشت و در باتلاق اين كشور گير افتاده بود، جورج بوش ناچار به استفاده از اين جمله شد: «عراق به يك ميدان جنگ تبديل شده است.»
خطاي پنجم؛ انحلال ارتش
زماني كه ايالات متحده با قواي نظامي عراق را اشغال كرد، نخستين كاري كه كرد اين بود كه ارتش عراق را منحل كرد؛ ارتشي كه در جنگ با ايالات متحده فرسوده شده بود. حتي مي‌توان در نظر گرفت كه اين ارتش پس از جنگ با ايران و جنگ اول خليج‌فارس به اندازه كافي فرسوده شده بود و ديگر تواني نداشت كه براي ايالات متحده خطري محسوب شود. تصور اينكه 300 هزار نفر از كار بركنار شوند، كمي سخت است اما نتايج آن به سادگي مشخص شد. اين اشتباه از سوي مقامات كاخ سفيد از يك سو و از سوي ديگر نگاه از بالا به پايين به افراد اين ارتش اشتباه ديگري بود كه ايالات متحده مرتكب شد. در هر حال اينها افرادي حرفه‌اي بودند كه براي رزميدن دوره ديده بودند و از مرگ هراسي نداشتند. با اين حال ايالات متحده با كم كردن مواجب حرفه‌اي‌هاي ميدان جنگ و به ديده تحقير نگاه كردن اشتباهات خود را در عراق تكميل كرد. درواقع ايالات متحده سواي اينكه به‌عنوان يك اشغالگر معرفي شده بود با اين رفتار كم‌كم مردم عراق را به اين جمله رهنمون كرد: «آمريكا دشمن است.»
دشمن شدن آمريكا نتيجه بيكار شدن برخي از قهرمانان عراقي‌ها و افراد رده بالاي ارتش عراق بوده است.
خطاي ششم؛ انحلال نيروي پليس
زماني كه رژيم صدام حسين سقوط كرد، همپاي آن نيروي پليس اين كشور هم سقوط كرد. در‌حالي‌كه براي ايالات متحده آمريكا بازسازي اين نيرو كار سختي به حساب نمي‌آمد: «نيروها حاضر بودند، ماشين‌ها از بين نرفته بودند، تجهيزات آنها كامل بود.» با اين حال آمريكا راضي به انحلال پليس اين كشور بود. اين يك اشتباه زننده از سوي ايالات متحده محسوب مي‌شد. در‌حالي‌كه رژيم صدام حسين براي هر چيزي يك نظم و مقرراتي چيده بود و حتي كودكستان‌ها قوانين مخصوص به خود را داشتند، اما ايالات متحده به‌راحتي راي به انحلال اين نيرو داد. آيا اين درست است كه بگوييم همه چيز را «پاك» خواهيم كرد و از نو مي‌خواهيم چيزي بنا كنيم. در هر حال نيروي پليس منحل شد و فرماندهان ارتش ايالات متحده حاضر به بازگشت نيروي پليس نبودند. آنها از هرج و مرج استقبال مي‌كردند تا خود و نيروهايشان امنيت بيشتري داشته باشند. وقتي هم كه نيروي پليسي وجود نداشته باشد شنيدن صداي انفجارها و تيراندازي امر غريبي نخواهد بود. انحلال چند ماهه پليس كمكي به هرج و مرج و عمليات تروريستي بود. زماني هم كه نيروي پليس تازه شكل گرفت اين نيرو در قياس با نيروهاي قبلي كمتر جرأت مي‌كردند كه خطر كنند و بيشتر امنيت خودشان را مدنظر قرار داده بودند. نگارنده دوست عزيزي را در اين دوره از دست داد. دوست 20 ساله‌ام در هواي گرگ و ميش كه براي ورزش به پارك رفته بود زمان برگشت جسد او را در خودرويش پيدا كردم كه پنج گلوله در بدنش جا خوش كرده بود. زماني كه نيروي پليس به صحنه جرم آمد، پليس گفت، مي‌شود اين ماشين به پليس هديه داده شود! در مورد پليس راهنمايي و رانندگي هم وضع به همين منوال بود. شهري با پنج ميليون سكنه، 40 مايل خيابان و چهارراه و محل تردد خودروها كه برق هم هميشه قطع بود. نه چراغ راهنمايي و رانندگي وجود داشت نه نيروي پليسي كه بتواند خودروها را هدايت كند. تصور چنين وضعي مشخص است؛ شهري كه هرج و مرج در آن موج مي‌زند.
خطاي هفتم؛ شكست در ترميم خدمات
چهارروز پس از سقوط بغداد و پايين كشيده شدن مجسمه صدام از ميادين عراق، مردم اين كشور احساس خوشبختي كرده و فكر مي‌كردند كه آمريكايي‌ها نجات‌دهنده آنها هستند. حتي برق بغداد چهارروز پس از سقوط قطع نشده بود. از روز پنجم با قطع شدن متوالي برق‌ها نارضايتي‌ها شروع شد. اين در حالي بود كه دما هم روز به روز گرم‌تر مي‌شد و مردم هم از نبود برق عاصي‌تر شده بودند. از سوي ديگر، نبود آب آشاميدني كار را براي مردم سخت‌تر كرده بود. برخي‌ها در داخل خانه اقدام به حفر چاه كردند تا به آب آشاميدني دست پيدا كنند. آب سازمان آب بغداد هم سواي قطع شدن‌هاي پي‌درپي غيربهداشتي بود و بوي نامطلوبي مي‌داد. باز‌گشت به شرايط عادي براي داشتن آب شرب طولاني شده بود و اين بر نارضايتي روزافزون مردم عراق تاثير فراواني گذاشته بود. فشار پايين آب و قطع شدن‌هاي متوالي برق يك برگشت به گذشته براي عراقي‌ها محسوب مي‌شد. خدمات پستي هم دست‌كمي از سازمان آب و برق عراق نداشت. عملا يك‌سال طول كشيد تا خدمات پستي در عراق احيا شود. وضعيت ايستگاه‌هاي بنزين هم كاملا مشخص است كه از چه وضع و حالي رنج مي‌برد. برخي ايستگاه‌ها در جنگ از بين رفته بودند و مردم براي بنزين زدن مجبور بودند كه مسافت‌هاي طولاني را براي بنزين زدن طي كنند. واقعا طولاني!
خطاي هشتم؛ همچون اشغالگران رفتار كردن
زماني كه ارتش ايالات متحده بغداد را فتح كرد مردم بغداد را با دو كلمه مي‌توان توصيف كرد: «شوك‌زده و ترسان.» ارتشي با وسايل جنگي پيشرفته و آتش‌بار سنگين.
زماني كه اين نيروها در جاهاي خودشان مستقر شدند تصويري كه مردم عراق از آمريكايي‌ها سخته بودند عوض شد. آنها يك‌سري جوان مي‌ديدند كه خودشان بسيار ترسيده بودند. زماني كه تير‌اندازي مي‌كردند با ترس و لرز اهداف را رگبار مي‌بستند و در اين بين، زنان و كودكان هم قرباني ترس و تير‌اندازي كور آمريكايي‌ها مي‌شدند. پس از آن هم زماني كه ايستگاه‌هاي بازرسي آمريكايي‌ها برقرار شد مردمي كه مورد بازرسي قرار مي‌گرفتند به‌شدت از سوي آمريكايي‌ها تحقير مي‌شدند. خشم عراقي‌ها زماني افزايش يافت كه مردان آمريكايي زنان عراقي را تفتيش بدني مي‌كردند. مردم با مقايسه رفتار اشغالگران و آمريكايي‌ها كم‌كم به اين نتيجه مي‌رسيدند كه سواي ظلم و ستم صدام، هرگز رفتارهاي اينچنيني از سوي نظام بعث عراق صورت نمي‌گرفت. يكي از كساني كه زخمي رفتار آمريكايي‌ها شده بود درخصوص رفتار آنها چنين تعريفی نقل مي‌كند:
«در يكي از شب‌هاي گرم تابستان، در نيمه‌هاي شب، سربازان آمريكايي وحشيانه به خانه من هجوم آوردند. آنها با لگد در را شكستند و با خانواده من به تندي رفتار كردند. آنها با دستبند زدن به دستانم مرا پيش خانواده‌ام تحقير كردند. پس از آن هم مرا بارها لخت كردند و رفتار تحقيرآميزي داشتند. سه‌روز مرا در جايي نگه مي‌داشتند كه توالت هم آنجا نبود. پس از سه روز، رفتارشان عوض شد. آنها رفتار بهتري با من داشتند. پس از بازجويي هم مرا آزاد كردند. زني از افسران ارتش آمريكا مرا تا منزل مشايعت كرد و از همسرم عذرخواهي كرد. بدون‌آنكه بدانم اتهام من چه بوده است؟»
خطاي نهم؛ محافظت دلبخواهي
مردم عراق پس از اشغال اين كشور رفتارهاي متناقض زيادي از سوي آنها ديدند. يكي از اين رفتارهاي متناقض حراست و محافظت‌هاي گلچين‌شده اشخاص مهم عراق بود. آنها مي‌ديدند كه آمريكايي‌ها اكثر وزيران و حكومتي‌ها را بدون محافظ گذاشته‌اند اما وزير نفت عراق چندين محافظ ورزيده و دوره‌ديده آمريكايي داشت. آنها همچنين در برابر غارت موزه بغداد سكوت كردند و هيچ اقدامي براي محافظت از اين موزه كه اشياي تاريخي در آن نگه‌داري مي‌شد، به عمل نياوردند. يك تانك مي‌توانست به‌راحتي از موزه محافظت كند. از اخبار هم مي‌شد دريافت كه مشاوران جورج بوش به دليل ضعف ارتش آمريكا در نگهداري موزه يك به يك استعفا مي‌دهند.
خطاي دهم؛ هرج و مرج
زماني كه ارتش آمريكا در عراق مستقر شد نه نيروي پليسي بود نه مجلس و نه چيز ديگری. آمريكا همه را يك به يك منحل كرد. مردم از طريق اخبار هر روز شاهد تاراج و به يغمارفتن مغازه‌هاي غذايي و فروشگاه‌هاي الكترونيك بودند. حتي برخي گزارش مي‌دادند كه اموال بيمارستان‌ها هم از سوي مردم به غارت مي‌رفته و اين بيمارستان‌ها به مشكلات خدمات‌دهي‌شان افزوده شده بود. در غياب پليس، مردم احساس مي‌كردند كه اگر از اين روش براي تامين مايحتاج ايشان استفاده نكنند، كسي نيست كه اين منابع را در اختيار مردم قرار دهد. اوضاع دو روز پس از سقوط بغداد به قدري وخيم بود كه گزارشگر بي.‌بي.سي (فكر مي‌كنم پل وود) در شرح بغداد مي‌گفت: «شهري با سنگرهاي موقت.»
طنز ماجرا اينجاست كه در بغداد، شهري با پنج ميليون نفر، در نبود نيروي نظم‌دهنده و پليس و كمبود وسايل حمل و نقل، آمريكايي‌ها در تلاش بودند كه از غارت بيشتر مغازه‌ها جلوگيري كنند. اما چگونه؟
آنها با بستن سنگرهاي موقت در داخل خيابان‌ها، از پشت اين سنگرها به غارتگران اخطار مي‌دادند و گاهي هم به سويشان شليك مي‌كردند. زماني هم غارتگران را دستگير مي‌كردند، چون عملا كلانتري‌ها و ژاندامري‌ها از بين رفته بودند آنها را در مساجد زنداني مي‌كردند. زماني هم كه از رامسفلد در مورد خرابكاري‌هاي كشورش صحبت مي‌كردند وی بي‌شرمانه مي‌گفت: «از آزادي لذت ببريد.»
خطاي يازدهم؛ زندان ابوغريب
«سجن ابو‌غريب» يا زندان ابوغريب نام زنداني در ۳۲ كيلومتري غرب بغداد است. اين زندان ابتدا به دليل جنايات صدام‌حسين و رژيم بعث عراق در شكنجه و اعدام مخالفان به‌خصوص شيعيان به شهرت بين‌المللي رسيد. در سال ۲۰۰۴ ميلادي و پس از اشغال عراق توسط ايالات متحده آمريكا، با انتشار تصاويري از زندان ابوغريب در برنامه 60دقيقه‌اي شبكه تلويزيوني سي‌.بي.‌اس آمريكا و مقاله‌اي در مجله آمريكايي نيويوركر به قلم «سيمور هرش» در مورد شكنجه و آزار زندانيان عراقي توسط نظاميان آمريكايي در زندان ابوغريب، مورد توجه بين‌المللي و انتقادات فراواني از وزارت دفاع آمريكا به‌خصوص وزير دفاع وقت ايالات متحده آمريكا، دونالد رامسفلد قرار گرفت. گروه ديده‌بان حقوق بشر كه مقر آن در آمريكاست، مي‌گويد، اظهارات سربازان آمريكايي نشان مي‌دهد كه زندانيان در سال‌هاي ۲۰۰۳ تا ۲۰۰۵ به‌طور مرتب با ضرب و جرح شديد، محروميت از خواب و ديگر انواع سوءرفتار مواجه بوده‌اند. يكي از سخنگويان وزارت دفاع آمريكا، پنتاگون، گفته‌ بود، موضوع تا به حال ۱۲بار مرورشده و هيچ شاهدي از تشويق و ترويج سوءرفتار در دست نيست. همچنين سرهنگ دوم مارك بالستروس به رويترز گفته‌ بود: «رفتار با زندانيان همواره انساني بوده‌است.» اين درحالي‌است كه جان سيفتون، تهيه‌كننده گزارش ديده‌بان حقوق بشر، ادعاهاي دولت آمريكا را در اين مورد كه شكنجه زندانيان و سوءرفتار با آنان بدون مجوز صورت گرفته و موردي استثنايي بوده‌است، باطل مي‌داند.» گروه‌هاي حقوق بشر معتقد بودند، شكنجه در زندان ابوغريب و همچنين بازداشتگاه‌هايي در فرودگاه بغداد به نام اردوگاه ناما و در نزديكي فرودگاه موصل و در پايگاهي در نزديكي القيم در مرز سوريه نيز، حتي پس از افشاي ماجراي زندان ابوغريب به صورت امري روزمره در جريان است. در يادداشتي كه در سال ۲۰۰۳ به امضاي ژنرال سانچز (فرمانده كل نيروهاي آمريكايي مستقر در عراق) رسيده بود، مجوز شكنجه زندانيان عراقي در جريان بازجويي با استفاده از روش‌هاي گوناگون صادر شده‌است. ظاهرا يك‌ماه پس از صدور اين يادداشت، ژنرال سانچز پس از مشورت با مشاوران حقوقي ارتش آن را لغو كرد. اتحاديه حقوق مدني آمريكا با استناد به قانون آزادي اطلاعات در ايالات متحده آمريكا با وجود مخالفت وزارت دفاع آمريكا به اين يادداشت دست يافت. در نهايت و پس از تحقيقات بسيار، مقامات آمريكايي با اعلام اينكه يك تحقيق جديد نشان مي‌دهد كه شاهدي از عملكرد اشتباه ژنرال سانچز و سه نفر از دستياران ارشد او در دست نيست، او را از اتهامات وارده تبرئه كردند و به جاي او نظاميان رده پايين‌تري (يك سرهنگ و چند سرباز) را مقصر دانستند.
منبع: سایت Anti War

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس