سرویس سیاست مشرق - «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابهلای اخبار و مطالب رسانههای کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیلها و پیشینههایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم میگذاریم. ۷:۳۰ هر روز با بسته ویژه خبری-تحلیلی مشرق همراه باشید.
***
"رهبری نامقبول، انقلاب ناموفق"
روحانیون مبارز "معارض" شدند
2 تشکل چپ "مجمع روحانیون مبارز" و "مجمع مدرسین و محققین حوزه" اخیراً به بهانه سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی بیانیه مشترک و البته تندی را منتشر و در آن تأکید کردند که امروز سخن گفتن و دفاع کردن از انقلاب دشوار است!
در ادامه مهمترین بخشهای این بیانیه را به انتخاب مشرق میخوانید:
_در چهل و سومین سالروز پیروزی انقلاب، سخن گفتن از آن دشوار و ستایش از آن دشوارتر است!
_بسیاری از مردمانی که از توطئه ها و فشارهای ظالمانه خارجی و نیز اشتباه ها و ناکارآمدی های درونی رنج فراوان دیده اند، نسبت به اصل انقلاب دچار تردید و احیاناً بدبینی شده و امیدشان به آینده بهتر کمتر شده است و دشمنان ملت و انقلاب این بدبینی و نومیدی را تشدید می کنند. با این وجود، بر این باوریم که همه ی آنان که دل در گرو انقلاب و بزرگی رهبر فرهمند بنیانگذار دارند و همهی کسانی که به سرنوشت کشور و عزّت ملّت و برخورداری همگان به عنوان شهروندان صاحب حق و حرمت می اندیشند باید بکوشند تا جایگاه والای انقلاب و منزلت حضرت امام نگاه داشته شود و دریابند و به دیگران تفهیم کنند که در سایه این باور و دلبستگی است که می توان سلامت، آزادی و پیشرفت کشور را تضمین کرد.
_در اسلامی بودن انقلاب تردیدی نیست. گواه این مطلب آنست که رهبر مقبول انقلاب از برجسته ترین شخصیت های علمی و دینی و مرجعی بزرگوار بود و اکثریت آنان که به صحنه آمدند مسلمان بودند.
_امام در آغاز، هم نوا با وجدان جامعه خواستار اصلاح بودند و هنگامیکه از آن نومید شدند بر رفتن نظام شاهنشاهی و جایگزین شدن آن با نظامی که در آستانه ی پیروزی انقلاب عنوان "جمهوری اسلامی" را یافت پافشردند!
_خدمات بعد از انقلاب قابل انکار نیست ولی باید پرسید که:
اولاً اگر جمهوری اسلام هم نبود آیا بخش مهمی از این خدمت ها و پیشرفت ها به وجود نمی آمد؟ ثانیاً در مقام مقایسه کشورمان با بسیاری از کشورهای هم طراز و حتی آنها که از ما عقبتر بوده اند و امروز جلو افتادهاند، باز هم کارنامه جمهوری اسلامی یا بهتر است بگوئیم راهبردهای مدیریت جامعه را (که تقریباً در تمام این دوران به خصوص سه دهه اخیر ثابت بوده است) درخشان خواهیم یافت. ثالثاً، آنچه صورت گرفته است چه نسبتی با آرمانهای انقلاب و خواست تاریخی ملّت که در جستجوی آزادی، استقلال و پیشرفت توأم با عدالت، اخلاق و معنویت بوده است دارد؟
شاید بتوان پاسخ این پرسش ها را در افزایش میزان مهاجرت (بخصوص نخبگان و استعدادهای جوان)، کاهش سرمایه اجتماعی، خروج سرمایه های مادی، آسیب دیدن منابع تجدید ناپذیر، ناتوانی از بهره برداری بهینه فنی و علمی از آنها و تبدیلشان به سرمایه های تجدیدپذیر، وضعیت ناگوار معیشت مردم و ذهنیت آنان که در آینده اوضاع بدتر خواهد شد یافت.
_جا دارد که از آنچه در زمینه تقویت فنی، ابزاری، سازمانی و نظامی با تکیه بر نیروی علمی و فنی و ایمانی و مبنا قرار دادن سیاست بازدارندگی شده است تقدیر به عمل آید؛ آنچه از جمله ضریب نفوذ منطقه ای ایران را بالا برده است تا آنجا که دشمنان نیز به نقش موثر و توان جمهوری اسلامی در مقابله با تروریسم وحشی و عوامل تخریب در منطقه از جمله در برابر بلای داعش و سرکوب کردن آن و تأمین امنیت برای ایران و منطقه اعتراف کرده اند. ولی از نظر دور نداریم که در دراز مدت در جهان پیچیده ی امروز، تنها قدرت نظامی (که در این زمینه از مخالفان اصلی خود عقب تریم) و نیز نفوذ منطقه ای بر پایه یک عامل (به خصوص اگر تحریک کننده باشد) نمی تواند پایدار بماند و آینده ی ما را تضمین کند مگر اینکه در همان حال دارای اقتصاد محکم و پویا باشیم و نیز بتوانیم رضایت مردم را که عامل اصلی اقتدارند بیشتر کنیم. و اگر به زبان رایج سخن بگوئیم می توان گفت که "میدان"، در کنار و در ذیل یک اقتصاد قوی و رفتار عادلانه با مردم و تأمین مصالح ملی به علاوه یک دیپلماسی هوشمند و نیرومند و منطقی در عرصه بین المللی کارساز خواهد بود. ما باید منادی صلح و امنیت در منطقه باشیم و از دادن هرگونه بهانه به دیگران برای فشار و احیاناً ضربه زدن به خودمان خودداری کنیم. در غیر اینصورت آنچه عامل بازدارندگی به حساب آمده است می تواند خود به صورت عاملی علیه امنیت و ثبات و در جهت انزوای بیشتر ما کمک کند.
_آیا تبدیل یک قدرت نظامی پر افتخار با پشتوانه خون دهها هزار شهید و دهها هزار جان باز و آزاده و صدها هزار ایثارگر به یک نیروی پلیس- امنیتی که احیاناً رویاروی مردم قرار می گیرد و بازگذاشتن دست او برای به چنگ آوردن امکانات گسترده مالی، اقتصادی، سیاسی و اطلاعاتی همراه با سلاح تا جایگزین احزاب و حرکت سالم حزبی و رقابت مدنی شود و بکوشد تا ذهنیت و اراده ی نهادهائی را که باید حافظ و نگهبان جمهوری اسلامی و منافع مردم باشند و رویکرد و عملکردشان مانع افتادن نظام در دام یک خودکامگی بی مهار شود تسخیر کند، آیا این به نفع انقلاب و مصلحت جامعه و حتی به صلاح همان نهاد انقلابی است؟
_اگر می شدها و می شودها با اراده ی بالادستی حکمرانی تبدیل به (بشودها) شود گام بلندی است در جهت خود اصلاحی نظام که می تواند بسیاری از مشکلات بحران آفرین را حل کند و در درجه اول بازار مکاره ی متوهمان براندازی را بیش از پیش کساد و دشمنان اصلی را از ضربه زدن به ایران بیش از پیش نومید کند و با جهت گیری به سوی بهبود احترام آمیز وضع زندگی مردم امید و رضایت آنان را بیشتر و حرکت به سوی توسعه همه جانبه و پایدار و تأمین نیازهای مادی و معنوی جامعه و سربلندی ایران عزیز شتابان تر شود و آنان که ایران را پاره پاره و ایرانی را تحقیر شده و کشور را آشوب زده می خواهند (یا نتیجه پندار و رفتارشان چنین است) از گذشته ناکام تر شوند. (منبع: جماران)[1]
* شاهد عمق مظلومیت نظام و انقلاب اسلامی هستیم در مقابل کمربستگی و عزم راسخ عدهای که منصبدار همین نظام بوده و هستند اما امروز علیه انقلاب و دستاوردهای محرزش به خط شدهاند و از هیچ تقلایی هم فروگذار نیستند.
شوربختی بیشتر اما آنکه با جماعتی "خویش بر خواب زده" مواجهیم که اگرچه درسآموخته حوزه و دانشگاهاند اما حرفهای عوامانه میزنند و در مهجوریت عقل متوجه هیچ حقی نمیشوند.
شاهد مثال اینکه آقایان به قدرت بالای نظامی ایران اذعان و اشاره و اعتراف دارند اما این گزینه عقلانی و این سخن متواتر دانشمندان علوم سیاسی را نمیفهمند و نمیخوانند که "قدرت نظامی خاصه در حالت فرا مرزی منبعث از قدرت اقتصادی است و یک هژمون نظامی حکما یک هژمون اقتصادی نیز هست."
بله! البته ایران ما نیز همانند دیگر ملل جهان با مشکلاتی خاصّه در بخش اقتصاد مواجه است. اما آیا بین رجال مجمع روحانیون و مجمع محققین یک نفر هم نیست که در کنار این مشکلات به قدرت اقتصادی ایران در ایجاد نظام مالیاتی سبک، تکنرخیسازی بیکاری، ارزانسازی نان و کالری و افزایش دادن قدرت خرید مردم نسبت به رژیم گذشته اذعان کند؟
تنظیمکنندگان این بیانیه آنچنان مشغول طعنهزنی به سپاه پاسداران و طرح "شبهه رهبری مقبول و رهبری نامقبول" بودهاند و به القای گزینه "انقلاب ناموفق" توجه داشتهاند که از دیدن خورشید تابان دستاوردهای انقلاب غافل ماندهاند.
دستاوردهایی که باید بدانیم اگر کسی به آنها اشاره نمیکند یا نادان است یا منافق!
نادان نمیداند و باید به دنبال دانستن باشد.
اما منافق حق را میبیند و میداند ولی به آن اشاره نمیکند تا هدف نفسانی خود را پی گرفته باشد...
مجمع روحانیون مبارز، یکی از تشکلهای فعال در فتنه 88 بود که اخیرا دست به "تحریم خاموش انتخابات 1400" نیز زد.
***
چرا ایران اسلامی در صدر اخبار جهانی است؟
دو پوست موز زیر پای حجاریان!
سعید حجاریان، تئوریسین اصلاحات و از دستگیرشدگان فتنه 88 در بخشی از مصاحبه خود با شماره اخیر هفتهنامه صدا اظهار کرده است:
"من یک سؤال میپرسم. الان اخبار کشوری مثل ترکمنستان چقدر تبدیل به سرخط خبرها میشود؟ جواب را مقایسه کنید با ایران که دستکم در هفته یک headline دارد. این وضعیت زمانی حل میشود که زمین سیاست محکم شود. به این معنا که در کوتاهمدت مسئله ثبات و کارآمدی و یا بهعبارتی دیگر نرمالیزاسیون اتفاق بیفتد. الان، عربستان سعودی، پادشاهی، آن هم از نوع کاملاً بسته آن است اما مردم دستکم میدانند روزشان را چگونه شب خواهند کرد. اما، در ایران اینگونه نیست و رویهای دیگر برای خروج از برجستگی خبری در جریان است؛ اصحاب تنظیم و تحدید معتقدند بهجای آنکه نرمال بشویم باید زیر میز خبر و تحلیل مستقل بزنیم و دور کشور حصار بکشیم. اما مگر میشود؟ شما همین ماجرای سرنگون کردن هواپیمای اوکراین را ببینید! هنوز علاج نشده است. چرا؟ چون جعبه سیاه نباید باز شود. یعنی چه کاری بکنند و چه نکنند، سرخط خبرها هستند."
او در بخش پایانی همین مصاحبه نیز تصریح میکند: بهگمان من مقدمه فرآیند اصلاح فارغ از اینکه چه کسی اصلاحگر باشد این است که صفحه شطرنج سیاست و بوروکراسی ایران از نو چیده شود. یعنی، نیروهای زائد حذف شوند، رویهها مکتوب شوند و نظام گزینشی اصلاح شود، بهطور نهادی با فساد مقابله شود و بهطور کلی تکههای پازل دموکراسی تمهید و در کنار یکدیگر قرار گیرد. و یک شرط مهم دیگر؛ باید باب تعامل با دنیا باز شود. الان، شریک هویتی، سیاسی و اقتصادی ما نیروهای شبهنظامی شدهاند و اگر بپرسیم در خاورمیانه کدام گروه یا پیمان اقتصادی با ما در تعامل است، سکوت خواهد شد. یعنی، جمهوری اسلامی ایران بعد از گذشت ۴ دهه از عمر خود نمیتواند با صدای بلند از متحدان خود دفاع علنی کند یا حتی از آنها نام ببرد. حال آنکه در کشورهای توسعهیافته این قبیل حمایتها اعم از مالی و تسلیحاتی و... در قالب پیمانها صورت میگیرد.[2]
*صحبتها و استدلالات سطحی حجاریان جای تعجب دارد... رسانههای جهانی هر هفته و بسا که گاهی هر روز خبری از ایران را در headline دارند. به این دلیل ساده که ایران اسلامی هم در کنار آمریکا و چین و روسیه جزو چند قدرت تعیینکننده و برتر منطقه خود و جهان است و قابل انکار و کتمان و بیتفاوتی نیست.
آقای حجاریان با کدام مبنای عقلانی تصمیم گرفته کشورهای بیتأثیر در فرایندهای جهانی که نه تنها امنیت و اقتصاد همپیمانان که امنیت و اقتصاد خودشان را هم بدون تضمین دیگران نمیتوانند حفظ کنند را با ایران بزرگ مقایسه کند؟!
ایران بزرگی که امروز نه تنها امنیت و اقتصاد خود بلکه امنیت و اقتصاد همپیمانانش از شرق دور تا سواحل مدیترانه در غرب را نیز به راحتی تأمین میکند. (اشاره به تعریف چتر در مفهوم هژمونی)
آقای حجاریان باید به USATODAY و REUTERS حق بدهد که وقتی ایران اسلامی معضل سوخت همپیمانان خود از ونزوئلا گرفته تا لبنان را در عین تهدیدات آمریکا و اسرائیل رفع میکند؛ سرخط اخبار خود را به ایران اختصاص بدهند و از ترکمنستان چیزی نگویند!
حجاریان اکنون دو پوست موز زیر پا دارد. از یکسو برای نیل به سمت "فتنه اقتصادی" نباید به مثبتات اقتصادی ایرانِ بزرگ اشاره کند و از سوی دیگر با مفهوم علمی هژمونی مواجه است که ایران در تمامی چارچوبهای آن جا گرفته است و حجاریان نمیداند که با آن چه کند؟!
در اشاره به سؤال حجاریان مبنی بر اینکه "اگر بپرسیم در خاورمیانه کدام گروه یا پیمان اقتصادی با ما در تعامل است، سکوت خواهد شد" نیز لازم به اشاره است که متأسفانه کار برخی رجال صاحب تئوری در اصلاحات به جایی رسیده است که سؤالاتی را میپرسند که اینک حتی نوجوانان دبیرستانی هم به سادگی پاسخ آنها را میدانند!
مثل آقای تاجزاده که از رهبری خواسته بود یک کشور پیشرفتکننده در تحریم را معرفی کنند اما کتاب جواهر لعل نهرو را نخوانده بود که ایرلند از جمله این کشورهاست.[3]
و مثل آقای حجاریان که درباره سؤال خود اسامی مختلفی مثل "پیمان همکاریهای شانگهای"، "توافق راهبردی ایران و چین" و ایضا نام کشورهایی مثل ونزوئلا و بوسنیوهرزگوین و لبنان و عراق و... را نشنیده است. (البته به نظر میرسد مشکل اینجاست که نام آمریکا بین این کشورها نیست!)
ضمن اینکه حجاریان کأنه نمیداند که حمایت ایران از سازمانهای محور مقاومت و جنبشهای آزادیبخش نشانهای از قوّت اقتصادی و نظامی ایران است نه نشانهای برای یک تحقیر!
ما اگرچه در کتابخوانی و اهل مطالعه بودن امثال تاجزاده شک داریم اما حتما در کتابخواندن و مطالعهگری سعید حجاریان شک نداریم.
***
1_ https://www.jamaran.news/fa/tiny/news-1540177
2_https://telegra.ph/%D9%82%D8%B1%D8%A7%D8%B1-%D8%A8%DB%8C%E2%80%8C%D9%82%D8%B1%D8%A7%D8%B1%DB%8C-01-30
3_ mshrgh.ir/1333311