سرویس سیاست مشرق- در میان انبوهی از گزارشها و تیترهای خبری، در یک بسته کامل بانام «ویژههای مشرق» شمارا در جریان مسائل مهم و اثرگذار از نگاه روزنامههای کشور قرار میدهیم.
در این ویژهنامه، نگاهی به آخرین مواضع جناحهای سیاسی و تحولات مهم داخلی، خارجی، اوضاع اقتصادی و اجتماعی کشور انداخته میشود که مخاطبان بامطالعه آن به رهیافتهای مهم، نکات و تأملات از سیر وقایع اثرگذار دست خواهند یافت، در این بخش با ما همراه باشید.
*******
روزنامههای امروز یکشنبه ۲۷ فروردین ماه در حالی چاپ و منتشر شد که ائتلاف نفتی عربستان و روسیه، افشای ارتباط گروهک منافقین با لیدرهای اغتشتشات و مساله حجاب از مواردی است که در صفحات نخست روزنامههای امروز برجسته شده است.
اعلام روزهای اخیر فرمانده کل انتظامی کشور مبنی بر اجرای قانون عفاف و حجاب از ۲۶فروردینماه (دیروز)، علاوهبر اینکه با استقبال قشرهای مختلف جامعه و اعلام حمایت آنان از پلیس دراین مسیر همراه شد، زمینهساز تحرک تازهای در دستگاههای مختلف بهمنظور اجرای هرچه مناسبتر این قانون شدهاست. این موضوع مورد توجه بسیاری از روزنامهها قرار دارد.
روزنامه هممیهن در گزارشی به اصطلاح میدانی با این عنوان که در نخستین روز اجرای طرح جدید عفاف و حجاب چه گذشت؟ نوشته است:
نان، مخاطبان طرح جدید نیروی انتظامیاند؛ طرحی که در دورههای قبل با عنوانهای دیگری که معروفترین آن همان گشت ارشاد است، اجرا و به سرنوشتی که برای همه عیان است، دچار شد. گروه بزرگی از زنان در دو دهه گذشته بارها سر از مرکز پلیس امنیت اخلاقی درآوردهاند؛ زنانی که به دلیل کوتاهی مانتو یا عقب بودن شال و روسری، سوار ونهای گشت ارشاد میشدند، آنجا مقابل دوربین پلیس با پلاکاردهایی در گردن، از آنها عکاسی و پروندههایی برایشان تشکیل میشد. در ادامه هم با تعهد و تعویض لباس، پس از ساعتها معطلی در سالنی کوچک، آزاد میشدند.
هممیهن مینویسد:
تکرار این اتفاق، مساوی بود با پیگیریهای قضایی و پیچیدگی پرونده. از آن طرف مالکان خودرو هم که در چند سال گذشته بهطور مداوم با پیامکهای حجاب مواجه بودند، با تعهد، توقیف چند هفتهای خودرو، شرکت در کلاسهای آموزشی و... محکوم میشدند. مقابل درهای ورودی پلیس امنیت اخلاقی در خیابان وزرای تهران، همیشه صفی طولانی از این افراد دیده میشد که یا برای آزادی عزیزانشان آمده بودند یا برای آزادی خودروهایشان. حالا با این طرح شکستخورده، از روز گذشته فرمانده تازه نفس نیروی انتظامی، تصمیمات دیگری گرفته است. اینبار قرار است دوربینها ناظر باشند و با ثبت تصویر، افراد را فرابخوانند و دادگاهی کنند.
روزنامه اعتماد نیز تیتر دو خود را به مسئله حجاب اختصاص داده و از زبان سخنگوی سخنگوی ستاد امر به معروف و نهی از منکر مینویسد:
از مجلس میخواهیم که در حوزه بحث قانون عفاف و حجاب بهطور جدی ورود پیدا کنند، در صحن علنی بحث و گفتوگو کنند و نسبت به موضوع تصمیمگیری شود. خلأ قانونی در این زمینه وجود دارد و قانون موجود پاسخگو نیست و ضمانت اجرایی ندارد. این خلأ، تقابل، دوقطبی و مشکل در جامعه ایجاد میکند. اگر قانون باشد مردم بهتر رعایت میکنند و هم تکلیف مشخص است و هم ضابطین قضایی سلیقگی عمل نمیکنند و هم وقتی دستگاه قضایی میخواهد اقدام کند اقدامش در این زمینه صحیحتر است. اعتقاد ما این است که در طرح جامع عفاف و حجاب در ستاد اتفاقا کرامت بانوان در این حوزه حفظ میشود. ما احساس میکنیم براساس قانونی که کشور دارد طرح معقولی است و پاسخگو است و میتواند وضعیت عفاف و حجاب در کشور را ساماندهی کند.
روزنامه همشهری از طرح جدید ساماندهی بدحجابی استقابل کرده و در گزارشی با عنوان قانون حجاب بر مدار اجرا نوشته است:
پروژهسازی دشمنان و جریانهای معاند در ماههای اخیر برای قبحزدایی از هنجارهای اخلاقی جامعه اسلامی ایران، آنهم با هدف قرار دادن حوزه عفاف و حجاب، سبب شدهاست موضوع مدیریت مناسب ناهنجاریهای اجتماعی، بهویژه در حوزه رعایت پوشش و حجاب، به یکی از مطالبات این روزهای جامعه از مسئولان و دستگاههای متولی تبدیل شود؛ موضوعی که بارها مورد تأکید مقامهای عالی نظام نیز قرار گرفتهاست.
در ادامه این گزارش قابل توجه آمده است:
درچنین شرایطی همزمان با اعلام پلیس برای اجرای قانون عفاف و حجاب، دستگاههای اجرایی مرتبط نیز، دراین راستا اقدامهای مختلفی را در دستورکار قرار دادهاند و در روزهای اخیر شاهد نمودهای مختلفی از آن در سطح جامعه بودهایم که بازتابهای گستردهای نیز در رسانههای گروهی و شبکههای اجتماعی داشته و نویددهنده یک همگرایی ملی باهدف گسترش هنجارهای عفاف و حجاب در سطح جامعه است.
بیوطن «هیچکس» میشود!
افشای رابطه یک رپر با منافقین مورد توجه روزنامه فرهیختگان قرار گرفته است، این روزنامه نوشته است:
سروش لشکری، معروف به هیچکس، خواننده رپ ایرانی که از اولینهای این عرصه بود و روزگاری حتی برای شهدای جنگ و برای میهن میخواند و حالا در توییتر جوانان دهه هشتادی را به قتل ماموران امنیتی ایران و دزدیدن اسلحههایشان تشویق میکند، داماد خانوادهای شده که پدر و مادر، هر دو عضو فعلی و فعال مجاهدینخلق هستند. عکسهای خانوادگی سروش لشکری و پدر و مادر همسرش جایی برای انکار باقی نگذاشته بود و او به توییتر آمد و بعد از اینکه مجاهدینخلق را یک فرقه اسلامگرا و کمونیستی خواند، گفت همسرش معمولا تلاش میکند که والدینش را از عضویت این گروه منصرف کند. یعنی بله، پدر و مادر همسرم عضو مجاهدین هستند اما خودم این کار را قبول ندارم. چرا کسی باید حرف سروش لشکری را باور کند؟
چرا همه شما بهطور اتفاقی یک فامیل، یک پدر، پسرعمو، پدرزن یا دوست در بین اعضای این گروهک دارید و در عین حال ارتباط سیستماتیک خودتان با آنها را نفی میکنید؟ مگر چند درصد مردم ایران فامیل نزدیک یا دوستی صمیمی در میان اعضای مجاهدینخلق دارند؟ چرا تراکم این اتفاقات کاملا تصادفی، در میان اپوزیسیون، خصوصا بخش خارجنشین آن تا این اندازه بالا است؟
پشت پرده متواری شدن نازنین بنیادی از سحنه آشوبها!
نازنین بنیادی اکانت توییتر خود را حذف کرده است. بنیادی که به عنوان یک بازیگر و رقاص شوهای فارسی خارج کشور شناخته میشود، در جریان آشوب های پس از مرگ مهسا امینی در کشورمان، توانست خود را به عنوان یکی از لیدرهای خارج نشین این جریان به پیاده نظام برانداز معرفی کند. او فارسی را به سختی صحبت میکند و سابقه فعالیت سیاسی هم ندارد.
روزنامه جوان درباره این لیدر اغتشاشات نوشته است:
حسین لامعی مستندساز حامی جریان موسوم به «زن، زندگی، آزادی» هم در استوری اینستاگرامش، دلیل حذف اکانت توییتر بنیادی را روشن دانسته و نوشته که «بعد از بی اعتنایی مردم به طرح وکالت رضا پهلوی (که از ۸۵ میلیون نفر، حتی ۵۰۰ هزار نفر هم امضا نکردند) و بعد بی اعتنایی کامل مردم داخل «منشور همبستگی»، همه ایدهها و برنامههای آنسوی آبیها به هم ریخت و پهلوی با فشار مشاورانش به این نتیجه رسید که باید کلا مسیرش را تغییر دهد».
جوان در تشریح این ماجرای جالب توجه مینویسد:
او سپس با اشاره به کناره گیری پهلوی از منشور همبستگی و شورای چند نفره اسماعیلیون و علینژاد و بنیادی و گلشیفته فراهانی و عبدالله مهتدی میگوید که این یعنی «پایان اتحاد آن سوی آبیها» او سپس از حمله حامیان پهلوی در فضای مجازی به سایر اعضای این شورا نوشته: «پهلویچیان گسترده و متحد به همه فحش میدهند... به اسماعیلیون میگویند مجاهد، به قمی کلایی (مصی علینژاد) میگویند نایاکی، به معتدی میگویند تجزیهطلب، به گلشیفته میگویند پرستوی آخوندها، به بنیادی هم فحشهای جنسی میدهند» او عبینژاد را همچون سلطلنتطلبها دارای «کلی لات و لوت و حامی سایبری» میداند که در این وقایع، برای زهرچشم گرفتن از پهلوی شروع به فحاشی به رضاشاه و ... میکنند. در این جنجالها، بنیادی قهر کرده میرود.