سرویس سیاست مشرق - روزانه میتوان از لابهلای گزارشها و عناوین خبری رسانههای مکتوب و حتی غیر مکتوب، نکات قابلتوجهی استخراج کرد؛ موضوعاتی که میتواند برای مخاطبین قابلاستفاده و محوری برای تحلیل باشد، در گزارش روزانه "ویژههای مشرق" نکات و تأملات قابلاستخراج از رسانهها برای مخاطبین عرضه خواهد شد؛ با «ویژههای مشرق» همراه شوید.
*******
** علی مطهری:معلوم شد که برجام موهبت بوده است
«علی مطهری» نماینده حامی دولت روحانی در مجلس دهم در مصاحبه با روزنامه اعتماد گفت:«اینکه گفته میشود ما اقتصاد کشور را به برجام گره نمیزنیم، یک سیاست غیرواقعی و شعاری است، زیرا ما چه بخواهیم و چه نخواهیم اقتصاد کشور به برجام و رفع تحریمها گره خورده است... خروج نام سپاه از فهرست تروریسم امریکا خواسته بحقی است ولی وقتی صهیونیستها بایدن را متقاعد و شاید مجبور کردهاند که آن را نپذیرد تا به این وسیله برجام منهدم شود، اصرار بر آن، در جهت خواست اسراییل حرکت کردن است.»
وی افزود:«نیاز به شجاعت و بیاعتنایی به شعارهای گذشته عدهای خام و جامد فکر است که برجام را خیانت میدانستند و حالا معلوم شده که موهبت بوده است و آنها کشور را از توسعه بازداشتهاند... برای تحقق آرمانهای انقلاب اسلامی باید بنیه اقتصادی کشور قوی باشد و این جز با بهبود روابط با دنیا و رفع تحریمها رخ نمیدهد. با یک کشور فقیر که با برخی همسایههای خود نیز روابط خوبی ندارد و آنها از ترس ما به دامن اسراییل افتادهاند نمیتوان به آرمان آزادی فلسطین رسید.»
علی مطهری در اظهارات مذکور تاکید کرده است که «ما چه بخواهیم و چه نخواهیم اقتصاد کشور به برجام و رفع تحریمها گره خورده است.» نکته قابل تأمل اینجاست که بهتازگی اطلاعات ویژهای از یکی از خبرنگاران رویترز مستقر در پاریس به نام «جان آیریش» به شبکههای اجتماعی درز پیدا کرده که نشان میدهد وی جاسوس سازمان جاسوسی رژیم صهیونیستی (موساد) است.
لنی (اسم مستعار افسر موساد) طی تماسهای مکرر با جان (خبرنگار رویترز مستقر در پاریس) اطلاعاتی را علیه ایران ارسال میکند. در یکی از گفتوگوها، لنی که سعی میکند اطلاعات خود را بهصورت کنترلشده در اختیار جان قرار دهد، تاکید میکند:«جمهوری اسلامی ایران به مرحلهای رسیده که چه با برجام و چه بدون برجام، توانایی رسیدن به سوخت ۲۰ درصد و بالاتر از آن را هم دارد و این نشان میدهد تحریمها و تأثیر آن بر اقتصاد ایران، کارایی قبلی خود را از دست داده اما باید فضای رسانههای بینالمللی بهگونهای باشد که نخبگان در ایران را به این تحلیل برساند که بدون برجام، اقتصاد ایران شکست خواهد خورد.»
پیام اصلی افسر موساد به رسانه های غربی این است که به مردم ایران و به خصوص نسل جوان القاء کنید که شما نمیتوانید بدون ارتباط و اتصال با قدرتهای غربی به جایی برسید. متاسفانه این دیکته افسر موساد، دقیقا توسط جریان اصلاح طلب و رسانه های منتسب به این طیف در داخل در حال پیگیری است و این طیف به طرق مختلف به این خط، ضریب می دهد.
علی مطهری در این اظهارنظر مدعی شده است که «معلوم شد که برجام موهبت بوده است.» در تیرماه ۹۶ در دوسالگی برجام مقام ارشد سابق امنیتی رژیم صهیونیستی (کارمی گیلون رئیساسبق شینبت) در فارن پالیسی نوشت:«برجام برای اسرائیل یک موهبت بود.»
انستیتو واشنگتن نیز چندی پیش در یادداشتی با عنوان «چرا اسرائیل برای توافق هسته ای با ایران (به نوعی) دلتنگ است.» نوشته بود:«با توجه به پیشرفت های برنامه هسته ای ایران با وجود سیاست فشار حداکثری آمریکا، عده زیادی از مقامات اسرائیلی حال می گویند داشتن برجام بهتر از نداشتن آن بود ولی پیوستن مجدد آمریکا به آن کار دشواری خواهد بود.»
نشریه آمریکایی فارن پالیسی- اردیبهشت ۱۴۰۰- در مطلبی نوشته بود:«برجام در حال حاضر بهترین راه برای مقابله با ایران است و آمریکا برای به دست آوردن اهرمهای فشارش در چارچوب این توافق، باید دوباره به عضویت آن درآید. البته مقامات سابق امنیتی رژیم صهیونیستی معتقدند بازگشت به توافق هستهای و تحمیل مجدد محدودیتهای آن علیه ایران کافی نیست، بلکه باید توافقی طولانیتر و محکمتر با ایران امضا شود که جلوی برنامهی موشکی و فعالیتهای منطقهای تهران را نیز بگیرد.»
این نشریه آمریکایی در ادامه نوشته بود:« ۳۰۰ مقام ارشد امنیتی سابق اسرائیل به دولت اسرائیل توصیه کرده که بهتر است از استراتژی دومرحلهای دولت بایدن (که مرحلهی اول آن روی احیای برجام متمرکز است، و مرحلهی دوم آن روی دستیابی به توافقی «طولانیتر و قویتر») حمایت کند و در طراحی و اجرای هر دو مرحله همکاری نزدیکی با واشینگتن داشته باشید. این رویکرد دومرحلهای باید با بازگشتِ هم ایران و هم آمریکا به برجام آغاز شود.»
متاسفانه جریان غربگرا در داخل کشور که بخش قابل توجهی از آنان به طیف اصلاح طلب گرایش دارند، آگاهی بسیار اندکی نسبت به مسائل سیاست خارجی دارند. این طیف ادعا می کند که به زبان دیپلماسی مسلط است اما این ادعا هیچ نسبتی با واقعیت ندارد.
براساس مستندات موجود، جریان اصلاح طلب در مسئله برجام، با اسرائیل هم نظر و همصدا است.
نکته قابل تأمل اینجاست که نامه نگاری علی مطهری درباره برجام خطاب به رئیس جمهور همزمان با ترافیک دیدارهای دیپلماتیک دولت سیزدهم در تهران و به عبارتی دیپلماسی فعال دولت بدون برجام و FATF انجام شده است. گویا اصلاح طلبان این روند را موجب از بین رفتن حیثیت سیاسی خود می دانند. چرا که عیار ادعاهای این طیف درباره سیاست خارجی، بیش از پیش عیان می شود.
لازم به ذکر است که علی مطهری همان شخصی است که پیش از این مدعی بود که «دلیل باطل شدن سهمیه واکسن کرونای ایران، قرار داشتن در لیست سیاه FATF است.» تا 15 مرداد 1400- اتمام کار دولت روحانی- در حدود 19 میلیون دز واکسن کرونا وارد کشور شده بود. با شروع کار دولت سیزدهم به جهت تغییر ریل گذاری در امور اجرایی کشور، تا پایان اسفند 1400 مجموع واکسنهای وارد شده به کشور به حدود 158 میلیون دز رسید. یعنی در حدود 8 ماه تقریبا واردات واکسن کرونا به کشور 8 برابر افزایش یافت. در این مدت واکسنهای تولید داخل نیز به پیشرفتهای قابل توجهی رسید و در سطح انبوه تولید شده و هم اکنون به چندین کشور نیز صادر میشود.
در تابستان 1400 میزان فوتیهای روزانه کرونا به بیش از 700 نفر افزایش یافت. در ادامه با سیاستگذاریهای دولت سیزدهم و دایر شدن مراکز شبانهروزی تزریق کرونا و افزایش قابل توجه مراکز واکسیناسیون در کنار واردات گسترده و تولید داخلی انبوه واکسن کرونا، به نقطهای رسیدیم که اکنون میزان فوتیها به زیر 5 نفر در روز رسیده و رکورد صفر فوتی در روز نیز ثبت شده است. این در حالی است که در دولت رئیسی هیچ تغییری در پرونده برجام و FATF ایجاد نشد.
** از ادعای حاکمیت یکدست تا تقلا برای اختلاف افکنی میان دولت و مجلس
روزنامه آرمان در مطلبی با عنوان «هوای ابری میان بهارستان و پاستور» نوشت:«نگاهی به رویکردها و اظهارات برخی کارشناسان و چهرههای سیاسی در حدفاصل یک سال گذشته در خصوص نوع ارتباط دولت و مجلس به وضوح نشان میدهد که برخی بسیار زودتر از اینها پیشبینی میکردند که ماه عسل دولت و مجلس چندان به دراز نکشد و حتی در همان سال اول نیز با یکدیگر به اختلاف نظر بخورند. نکتهای که امروز به راحتی میتوان مؤید آن را در نوع تعامل دولت و مجلس دید. جایی که به واسطه برخی عملکردها از سوی وزرای اقتصادی بهارستاننشینان انتقادات صریح خود را نسبت به آنها ابراز میکنند و با طرح سوال از وزرا یا جمعآوری امضا برای استیضاح عزم جزم مجلس برای نظارت بر عملکرد دولتمردان را متذکر میشوند. »
در ادامه این مطلب آمده است:«به نظر میرسد مسیر برخی حامیان دولت درحال تغییر کردن است و عملکرد دولت رئیسی آنها را سمتی برده است که در کنار مردم به جمع منتقدین بپیوندند و شاید از دل این انتقادات فراکسیونی از منتقدین دولت در مجلس یازدهم شکل گیرد.»
طیف اصلاح طلب از زمان روی کارآمدن دولت رئیسی، بارها ادعای «حاکمیت یکدست» را مطرح کرده است. اینکه دولت سیزدهم به صورت طبیعی با هیچ مشکلی روبرو نخواهد شد چرا که دیگر قوا و نهادهای حاکمیتی به صورت یکدست با آن هماهنگ هستند.
اما حالا همین طیف با ذوق زدگی مدعی شده است که مجلس و دولت با یکدیگر اختلاف پیدا کرده و به حالت تقابل رسیده اند. این در حالی است که مجلس مشغول یکی از وظایف اصلی خود یعنی نظارت بر عملکرد دولت است. همان وظیفه ای که در مجلس دهم و خصوصا در فراکسیون امید تعطیل شده بود و برخی نمایندگان علنا به «وکیل الدوله» تبدیل شده بودند.
جریان اصلاح طلب همواره طیف مقابل را به داشتن «توهم توطئه» متهم می کند. اما اتفاقا این طیف اصلاح طلب است که شدیدا به «توهم توطئه» دچار است. چرا!؟ به این دلیل که این جریان سیاسی چه در انتخابات پیروز شود و چه شکست بخورد، مسئولیت این پیروزی یا شکست را به هیچ عنوان نپذیرفته و آن را به عوامل بیرونی و توطئه آمیز نسبت می دهد.
بر همین اساس وقتی این طیف در انتخابات شکست بخورد، بدون هیچ سند و مدرکی صرفا به این دلیل که نتوانسته رأی مرم را کسب کند، آن را ناشی از تقلب در انتخابات جا می زند!
همچنین وقتی این طیف در انتخابات پیروز شود باز هم بدون هیچ سند و مدرکی و براساس ادعاهای واهی، علت ناکامی خود را اختیارات محدود جا می زند.
در حقیقت این جریان سیاسی بجای پذیرش کارنامه اسف بار و غیرقابل قبول خود، ناکامی هایش را ناشی از دست های پشت پرده و توطئه دیگران قلمداد می کند.
از سوی دیگر این طیف با ادعای حاکمیت یکدست در واقع اعتراف میکند که در تمام سالهای فعالیتش هرگز به دنبال همافزایی قوای سهگانه با یکدیگر در جهت رسیدگی به مطالبات مردم و پیشرفت کشور نبوده است، بلکه حاکمیتی چندگانه و چند دسته و پیوسته در تنازع با سیاستهای کلی نظام را میپسندند. شاید به همین علت باشد که این جریان سیاسی همیشه در یک سر آشوب و فتنه ها و التهابات پس از انقلاب قرار دارد.
** به آمریکا کمک کنیم تا بحران انرژی را پشت سر بگذارد
روزنامه سازندگی در مطلبی نوشت:«شواهد نشان می دهد که دولت بایدن، تروئیکای اروپا و حتی آژانس خواهان ازسرگیری رایزنی ها با ایران هستند. چرا که همه به خوبی می دانند که گفتگو و توسل به دیپلماسی تنها گزینه باقیمانده روی میز است و هر گزینه دیگری صرفا می تواند زمینه ساز تشدید تنش ها شود.»
در ادامه این مطلب آمده است: «در شرایط کنونی و با توجه به بحران اوکراین که موجب افزایش بهای انرژی و متعاقبا تورم در آمریکا و حتی کشورهای اروپایی شده است، غرب خواهان بحران مشابهی در جغرافیای پرتنشی چون خاورمیانه نخواهد بود...امروز بیش از هر زمان دیگر درک چالش ها و مشکلات متقابل ایران و غرب بالاخص تهران و واشنگتن در اولویت قرار دارد و این گزاره ای است که عبور از آن صرفا با تکیه بر رایزنی و دیپلماسی محقق خواهد شد.»
متاسفانه برخی رسانه های اصلاح طلب رسما به «حافظ منافع آمریکا در تهران» تبدیل شده اند. این طیف با بی اعتنایی به منافع ملی ایران صرفا در پی آن هستند تا کاخ سفید بحران انرژی را در آمریکا به خوبی سپری کند.
روزنامه سازندگی که پیش از این بارها از دموکرات های آمریکایی تمجید کرده بود، در این مطلب مدعی شده که آمریکا و اروپا در پی آن هستند تا بحران در این کشورها به خاورمیانه(غرب آسیا) سرایت نکند.
این ادعا در حالی است که آمریکا به همراه انگلیس، فرانسه و آلمان پای ثابت جنایت در منطقه غرب آسیا هستند. از تجهیز صدام به سلاح شیمیایی تا حمایت از داعش و اعمال تحریم های ظالمانه علیه مردم ایران.
در حال حاضر جنگ اوکراین، آمریکا و اروپا را با بحران در حوزه نفت و انرژی مواجه کرده است. به دلایل مختلف آمریکا و همچنین اعضای اروپایی برجام شدیدا نیازمند احیای برجام هستند.سوالی که اینجا ایجاد می شود این است که آیا اکنون بهترین زمان برای احیای برجام برای طرف ایرانی نیست!؟ پاسخ منفی است. چرا که آمریکا و اروپا به عهدشکنی و بی عملی در اجرای تعهدات مشهور بوده و چنانچه برجام نیز احیا شود، هر زمان که طرف غربی به خواسته های خود رسید، یکطرفه توافق را کنار خواهد گذاشت.