سرویس سیاست مشرق - «وبلاگ مشرق» خوانشی است روزانه در لابه‌لای اخبار و اتفاقات کشور. ما درباره این خوانش البته تحلیل‌ها و پیشینه‌هایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم می‌گذاریم.

۷:۳۰ هر روز با بسته ویژه خبری-تحلیلی مشرق همراه باشید.

***

لبخند تحریم‌گران انتخابات به "اغتشاش"

مجید انصاری، از فعالان اصلاح طلب و عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام در بخشی از یک مصاحبه با سایت جماران در کنایه به شورای نگهبان گفته است: اندیشه های جزم‌گرا و خودحق‌پندار، دیگران را بر باطل می‌دانند و تصور می‌کنند به هر قیمتی شده باید فکر، اندیشه، انتخاب و تشخیص آنها بر جامعه تحمیل شود و اگر جامعه نپذیرفت آنها برای انتخاب آزاد مردم موانعی ایجاد کنند که جامعه ناگزیر از پذیرش سلیقه آنها شود.

او می افزاید: طبعا وقتی این نوع نگرش وجود داشته باشد هر روز ما شاهد فاصله گرفتن مردم، کاهش مشارکت مردم در انتخابات، کاهش مشارکت مردم در حل مشکلات و کاهش اعتماد آنها به قول و فعل مسئولان خواهیم بود؛ و نتیجه این می‌شود که آثارش را سنوات اخیر در برخی ناآرامی‌ها و به خصوص اعتراضات سال گذشته برای ما مشهود بود! [1]

*ما پیش از این و در موقف اقدام رسمی اصلاح طلبان در تحریم انتخابات سال 1400؛ در وبلاگ مشرق به مخاطبان محترم عرض کردیم که آنکه صندوق رأی را بر زمین می گذارد یعنی اسلحه را برخواهد داشت.

ما تصریح کرده بودیم که این اسلحه پنهان شدنی نیست و اقدام ستادی چپها در تحریم انتخابات به معنی ورود آنها به فاز طراحی اغتشاش و حتی عملیات نظامی علیه مردم و حکومت است.

گزاره هایی تحلیلی که البته گاهی با مضحکه و گاهی با تکذیب اصلاح طلبان مواجه شدند...[2]

لکن دیدیم که طی 2 سال اخیر اغتشاشاتی در کشور بوقوع پیوست که در تمام آنها علیه مقدسات و علیه نظام اسلامی شعار سر داده شد و موجبات شهادت برخی نیروهای خدوم کشور نیز فراهم آمد.

جالب آنکه در تمام این اغتشاشات نیز دیده ایم که چپهای ستادی یا همان تحریم کنندگان انتخابات و به عبارت سلیس‌تر همان "بانیان آشوب" با طعنه یادآوری می کنند که این اثر همان کاهش مشارکت در انتخابات است!

و سوال اینکه کسی که مشکل مشارکت دارد آیا پلیس را آتش می زند و به بیت المال مسلمین حمله می کند!؟ یا اینکه چنین شخصی از جانب عده ای اجیر و تشجیع شده است!؟

آقای انصاری باید علت اغتشاشات را در میان هم‌مسلکان سیاسی خود و در ستاد اصلاحات جستجو کند همانطور که باید علت کاهش مشارکت کسانی از مردم را نیز در بیانیه ستاد اصلاحات مبنی بر تحریم انتخابات بجوید.

شورای نگهبان نیز همان شورای نگهبان دهه 60 است که آقایان از ترس امام خمینی(ره) جرأت چون و چرا علیه مصوباتش را نداشتند!

بماند که انتظار بود مجید انصاری این حقیقت بدیهی را بفهمد که "گزاره‌ی خیانت‌بار تحریم انتخابات" ولو در صورت اشتباه شورای نگهبان یا جفای به یک داوطلب نامزدی هم روا نیست و چپهای ستادی مکلف بودند ولو در حالتی که هیچ نامزدی هم در انتخابات نداشتند (که داشتند!) مثل سال 92 رفتار کنند و به جای تحریم انتخابات از یک چهره نزدیک به خود مثل حسن روحانی حمایت کنند.

اما آنها سمت اغتشاش و آدمکشی را ترجیح دادند و هرکس نمی داند، بداند که اغتشاشاتی که در کشور رخ داده و احتمالا باز هم رخ خواهد داد؛ اثر انسدادی است که اصلاح طلبان به منظور داغ کردن خیابان ها در سیاست‌ورزی خویش پدید آوردند.

***

طرح کلان دشمن برای استفاده از گرانی اجاره

محمدرضا رضایی‌کوچی، رئیس کمیسیون عمران مجلس درخصوص چشم‌انداز حوزه مسکن در سال ۱۴۰۲ و اعتبارات در نظر گرفته شده برای این حوزه در سال جاری به ایلنا گفته است: متاسفانه حوزه مسکن شرایط خوبی در لایحه بودجه امسال نداشت و مورد کم‌لطفی قرار گرفته است. یکی از مظاهر این مساله هم این است که همانند سال گذشته هیچ اعتباری در لایحه دولت برای صندوق ملی مسکن پیش‌بینی نشده بود. این در حالی است که به گواه کارشناسان و فعالان اقتصادی در حوزه‌ها و صنایع مختلف هیچ برنامه‌ای مانند افزایش ساخت و ساز در کشور به ایجاد شغل کمک نخواهد کرد.

او می افزاید: بانک‌ها در قانون جهش تولید مسکن، مکلف شدند که ۳۶۰ هزار میلیارد تومان در سال اول و با افزایش سالانه متناسب با نرخ تورم از محل منابع تسهیلاتی خود، به صورت سالیانه بخشی از تسهیلات خود را به حوزه مسکن اختصاص دهند اما متاسفانه همکاری لازم را در این سال‌ها نداشتند. [3]

*مسکن و قیمت های زمین و خانه و اجاره تبدیل به قصه پر غصه ای شده است که گویا هیچ مسئول اجرایی هم متوجه آن نیست!

کار به جایی رسیده که حتی مصوبه شورایعالی هماهنگی سران قوا درباره تعیین سقف برای اجاره بها نیز عملا به دیوار کوبیده شده و دولت هم بعنوان مجری این مصوبه کأنه هیچ احساسی ندارد که دستورش بر زمین مانده و کسی آنرا اجرا نمی کند.

نرخ اجاره ها در مقطع فعلی از هیچ قاعده ای تبعیت نمی کند و همچون اسبی لجام گسیخته به هر سو که بخواهد می تازد و در این میان سفره قشر مستضعف و اجاره نشین ها است که کوچکتر می‌شود و کسی از مسئولان اجرایی هم به فکر آنها نیست.

جالب آنکه حتی مصوبه خوب مجلس یازدهم مبنی بر اخذ مالیات از خانه های خالی که می توانست به کاهش قیمت مسکن کمک کند نیز عملا از سوی دولت اجرا نمی شود و وعده انتخاباتی آقای رئیسی درباره ساخت 1 میلیون مسکن سالانه هم همچنان روی کاغذ به سر می برد.

در این باره سخن بسیار است و بایستی از خواص کشور خواست که این مطالبه به حق و معقول مردم را بر سر دست بگیرند و از یکسو دولت را مجبور به مبارزه با گرانی بیقاعده در نرخ اجاره و مسکن کنند و از سوی دیگر به مردم بگویند که چاره هیچکدام از مشاکل اقتصادی در خیابان نیست.

این گزاره نخبگانی که بر آن تأکید شد از آنرو لازم‌الاجراست که دشمن در کمین است تا با استفاده از مطالبات اقتصادی مردم دست به ایجاد "فتنه اقتصادی" بزند. حادثه ای که قبل از وقوع باید برای آن چاره ای اندیشید...

***

اسیدپاش آری، ماست‌پاش نه!

در روزهای اخیر ویدئویی در فضای مجازی پر بازدید شد و البته مورد انتقاد همه قرار گرفت که در آن یک مرد و دو زن بدون حجاب مشاجره می کنند و در ادامه مرد روی سر آن دو زن ماست می ریزد.

ویدئویی که بر اساس آن گفته شد با دستور قوه قضائیه؛ هم زنان بی حجاب حاضر در ویدئو به جرم کشف حجاب دستگیر شده اند و هم مردی که آن رفتار زشت و دون عقل را مرتکب شده است. [4]

لکن در این میان اتفاق عجیبی رخ داده و آن تقلای عده ای است برای نسبت دادن رفتارهای اینچنینی به قشر مذهبی جامعه و ملکوک کردن فریضه واجب امر به معروف و نهی از منکر!

*عده اشاره شده که در تقلا هستند مسئله ماست پاشی را به قشر متدین، به فریضه واجب امر به معروف و نهی از منکر و به سیاست های اصولی نظام اسلامی در بحث قانون حجاب ربط بدهند؛ علی الاغلب در اردوگاه اصلاح طلبان هستند.

کسانی که منطق و سیاست را به کناری نهاده و صرفا منتظر بهانه های پوپولیستی هستند تا سمت معارض مردم و نظام اسلامی را تقویت کنند.

جالب آنکه این اعراض از عقلانیت و پوپولیسم در ژنتیک اینان نهفته است و رفتار اخیر آنها در ژست نه گفتن به ماست پاشی همان رفتار دهه 60 آنها در حمایت از اسیدپاش‌هاست!

جریان جالبی که محمدرضا باهنر، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام اخیرا فاش کرد و خبر داد که موسوی خوئینی ها (از چهره های محوری جریان چپ) در دهه 60 به عنوان دادستان کشور؛ چند نفری که روی صورت تعدادی بی حجاب اسید پاشیده بودند را به این بهانه که وظیفه شان را انجام داده اند؛ از زندان آزاد کرده است. [5]

و یا مثلا شاهدیم فردی مثل اکبر گنجی بعنوان منتقد وارد قضیه ماست پاشی شده است که در دهه شصت به اکبرپونز شهره بود چون اعتقاد داشته باید در پیشانی زنان بی‌حجاب پونز فرو کرد!

دقت شود که این رفتارهای دهه 60 اصلاح طلبان نیز ناشی از پوپولیسم ذاتی آنهاست که در هر عصری منهای عقلانیت عمل می کنند.

پس بدانیم انتقاد از قضیه ماست پاشی از هرکس پذیرفته باشد از پوپولیست ها و از کسانی که سابقه حمایت از اسیدپاش ها را دارند پذیرفته نیست. ضمن اینکه مسئله اینان هم صورت بد امر به معروف یا خشونت نیست بلکه مسئله آنها حمایت از هرچیزی است که جبهه معارض مردم و نظام اسلامی را تقویت کند و بتواند مردم را به خیابان ها بکشاند.

لازم به تأکید است که مقام معظم رهبری صراحتا اعلام کرده اند که در بحث الزام اجرای قانون حجاب مخالف خشونت ورزی افراد در سطح جامعه هستند.

***

1_https://www.jamaran.news/fa/tiny/news-1589948

2_mshrgh.ir/1397665

3_https://www.ilna.ir/fa/tiny/news-1344619

4_mshrgh.ir/1476812

5_mshrgh.ir/1475449