میلیون ها کارگر قربانی رشد چند درصدی اقتصاد چین شدند و رسانه ها نیز با مشاهده این رشد چهره مدرن فقر را در جامعه ای صنعتی پنهان نمودند؛ اما این تناقض تا مدت کوتاهی قابل پوشش است.

گروه فرهنگی مشرق - سیاست هایی که از دهه ی 1970 با استراتژی کوچک سازی دولت و خصوصی سازی فزاینده در همه عرصه های دولتی پدید آمد نئولیبرالیسم نام دارد. سیاست های نئولیبرالی نسخه ای بود که سیاستمداران امریکایی و بریتانیایی در اوایل دهه 1980 در اجماع واشنگتن بر ضرورت اجرایی آن برای کشورهای جهان تاکید داشتند.

آنان معتقد بودند برای خروج از بحران لیبرالیسم درونی شده و رکود اقتصادی سال ها 1930، نئولیبرالیسم تنها راه است آنها در حالی این مدل را بر کشورهای دچار رکود اروپا، آسیا و امریکای جنوبی در نظر گرفتند که خود هیچ اعتقادی به آن نداشتند، در این خصوص ایالات متحده پس از رونالد ریگان مستقیما مدل اقتصاد جان مینارد کینز اجرا نمود - و سراغ مدل فون هایکی و فریدمنی کمتر رفت - و بریتانیا با تحمیل حوزه یورو برای کشورهای اتحادیه اروپا با زیرکی واحد پولی خود را در حوزه پوند نگاه داشت، مهمترین دستاورد این عمل برای امریکا و بریتانیا اولا اتکا به تولید داخلی منتها با استفاده از نیروهای کار ارزان آسیای شرقی و مواد خام کشورهای امریکای جنوبی و مبدل نمودن کشورهای دنیا به بازار مصرفی شد دوما مدل اقتصادی کینزی با اتکا به سرمایه انباشت شده از استعمار نوین عرصه تولید،به امریکا اجازه اتخاذ سیاست های اصلاح درونی و حمایت از اقشار ضعیف را در عرصه هایی چون بیمه درمانی و افزایش قدرت خرید اعتباری می دهد، این عامل به تنهایی میتواند از بحران فزاینده نئولیبرالیسم جلوگیری کند. لذا امریکا و بریتانیا در خصوص اشاعه نئولیبرالیسم همانند کسانی عمل کردند که در یک قایق در حال غرق سرنشینان خود را به دریا می اندازد.

در این مقاله نگاهی به نئولیبرالیسم چینی می اندازیم تا بدانیم که از سال های 1978 با قدرت گیری دنگ شیائویینگ چه بر سر اقتصاد چین آمد.

چین از این سال فرایند اصلاحات اقتصادی را آغاز نمود، تا پیش از آن حضور بخش دولتی موجب سود آوری و در عین حال امنیت شغلی طیف وسیعی گردیده بود که از مزایای بیمه درمانی و بازنشستگی استفاده می نمودند (که سیاست "کاسه برنج آهنی" معروف بود) روستا ها که در وضعیت معلقی بسر می بردند توسط شوراهای داخلی اداره می شدند؛ اما پس از قدرت گیری شیائویینگ روستاها به طور کامل نابود گردید، شوراها از بین رفت و 114 میلیون کارگر مهاجر از روستاها به شهر آمدند. این مهاجرت اجباری مطابق آمار تا سال 2020 به 300 میلیون و سپس به 500 میلیون کارگر خواهد رسید.

بدین ترتیب نیروی کار عظیمی به شهرهای نیمه صنعتی آمدند اما سیاست های نئولیبرالی شیائویینگ از سال 1983 هر گونه استخدام رسمی و مزایای بیمه درمانی و بازنشستگی را برای این کارگران ممنوع کرد. بدین ترتیب پدیده ای شکل گرفت که مهم ترین عامل در متوسط تولیدات کالایی چین شد و آن "نیروی کار ارزان" بود. توسط این نیروها بسیاری از شرکت ها که دائما در حال خصوصی شدن بودند توانستند مازادی بیشتر از هدف تعیین شده را تولید کنند و به قیمت آزاد بفروشند و صاحبان سهام های خود را متمول سازند. از طرفی شرکت های دولتی مقروض شدند و بانک های دولتی به دادن وام مشغول شدند. حجم وام های بازپرداخت نشده از شرکت های دولتی افزایش یافت و در نتیجه  خصوصی سازی موجب ورشکستگی شرکت های تولیدی دولتی در سال 1998 شد.

نئولیبرالیسم و بحران خصوصی سازی در چین

شمار طبقات کارگری چین در این سالها به 350 میلیون رسید و 100 میلیون کارگر در بخش خصوصی هیچ گونه امنیت شغلی نداشتند. این در حالی بود که 27 میلیون کارگر با کاهش شرکت های دولتی پیرو سیاست های نئولیبرالی در سال 2004 کاملا بیکار شدند.راه حل دولت برای رفع بدهی بانک ها استعمار بیش از پیش طبقه ی کارگر و کاهش دستمزدها بود زیرا این امر موجب می شد تا دولت 45 میلیون دلار از ارز خارجی را که می بایست از عایدات کارگران باشد از آن خود بگیرد و برای رفع بدهی به بانک ها بدهد.

از طرف دیگر در قلب ناحیه صنعتی شمال شرقی شن یانگ بین سال 2001 تا 1996  23 درصد کارگران شاغل عقب افتادگی دستمزد و 25 درصد از بازنشستگان عقب افتادگی مستمری داشتند و تعداد کارگرانی که دستمزد بازپرداخت نشده دارند از 2.6 میلیون در سال 1993 با 14 میلیون در سال 2000 رسید و 12 میلیون دستمزد معوقه به وجود آمد. این آمار ها نشان می دهد که تولیدات صادراتی کالا در چین برای تسخیر بازار های خارجی چه بهایی برای نیرو کار داخلی داشت. از طرفی شکل گیری این مناسبات نئولیبرالی موجب نابودی تحمیلی اقتصاد ژاپن شد (زیرا بازار های چین برای سرمایه گذاران خارجی جذاب تر بود) به طوری که میزان عدم اشتغال تولیدی در ژاپن از 5.7 میلیون در 1993 به 13 میلیون در 2000 رسید. چین در 2003 30 درصد از زغال سنگ و 55 درصد از سیمان مصرف داخل را وارد کرد و به طور مستقیم کشورهای مقروضی همچون آرژانتین را مجبور به خام فروشی و عدم تولید کرد.

نئولیبرالیسم و بحران خصوصی سازی در چین

همه این وقایع نمایانگر سلطه ی یک نظام استعماری با شعار توسعه در چین است که در سال 1989 و 1986 موجب تظاهرات عظیمی در میدان تیان آنمن شد که دولت وقت دست به کشتار مسقیم کارگران معترض زد و همچنین در سال 2011 موجب تظاهران در هنگ کنگ شد که خواهان جدایی از حکومت چین بودند (هنگ کنگ نقش مهمی در تامین نیروی کار ارزان برای چین ایفا می کند) این سرانجام نئولیبرالیسم چینی ست.نکته مهم اینجاست که میلیون ها کارگر قربانی رشد چند درصدی اقتصاد چین شدند و رسانه ها نیز با مشاهده ی این رشد چهره ی مدرن فقر را در جامعه ای صنعتی پنهان نمودند؛ اما این تناقض تا مدت کوتاهی قابل پوشش است در حالی که رشد اقتصادی این کشور در سال 2014 به پایین ترین میزان رسیده (کاهش 4/0 درصدی) و بازار مصرفی خود را نیز از داده است.

مسعود قدیمی

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات

  • انتشار یافته: 4
  • در انتظار بررسی: 0
  • غیر قابل انتشار: 2
  • ۰۲:۱۲ - ۱۳۹۴/۰۳/۰۹
    0 0
    بله، اتفاقا بنده مقاله ای در این خصوص دارم که اقتصاد خصوصی و خصوصی سازی، در بلند مدت به ضرر امنیت ملی تمام می‌شود.
  • ۰۸:۵۲ - ۱۳۹۴/۰۳/۰۹
    0 0
    این چینی ها و ژاپنی ها لامصب عین ربات ان
  • مجید ۱۳:۲۵ - ۱۳۹۴/۰۳/۰۹
    0 0
    هیچ مدل اقتصادی به جز مدلی که بر پایه ی قوانین اسلامی باشه پایدار نیست
  • IR ۲۲:۰۶ - ۱۳۹۹/۰۹/۱۶
    0 0
    مشرق از تو بعیده از چین و روسیه بد بگی، ولی بازم دمت گرم

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس