به گزارش گروه تاریخ مشرق؛ در خرداد 1280 شمسی در ساختمان تابستانی سفارت روسیه در زرگنده تهران، بلوایی شد. ماجرا البته از جایی شروع شده بود که امین السلطان رئیس الوزرای قجری، با زیرکی تمام روسها را در مقابل عمل انجام شده گذاشته بود، یعنی قراردادی را که سراسر لغتهای ناخوانای دوره قاجار بود و اصلاحات نافهوم آن هم با دستخط شکسته، درست زمانی به سفارت فرستاد که خبرچینها خبر آورده بودند، مترجم سفارت روسیه برای شکار رفته و دست روسها خالی است.
بلوای سفارت در هوای خوش زرگنده و در زیر درختهای سبز برای همین بود. عاقبت یکی از آدمهای سفارت توانست بندی از قرارداد را که دقیقا برای خوانده شدن نوشته شده بود بخواند. بر اساس این بند، مناطق شمالی کشور شامل خراسان، گرگان، گیلان، مازندران و آذربایجان، را که به قولی دم چک روسیه بود از دسترس انگلیسیها دور میکرد تا روسها را راضی نگه دارد. قرارداد هم البته همان قرارداد هشتم خرداد دارسی بود که انگلیسیها توانستند راحت بخوانندش، قراردادی که سالها خون ایران را در شیشه کرد و نفتش را به حلقوم بقیه ریخت و خدا میداند که اگر کارمندان سفارت روسیه آن روز میخواندنش، دو تا شاخ در میآوردند و شاید به خاطر مناقع خودشان سنگی هم در راهش می انداختند.
در این قرار داد نوشته شده:
ما بین دولت علیحضرت شاهنشاهی از یک طرف و ویلیام ناکس دارسی رانیته شهر لندن نمره 42 گرس ونر (من بعد در تمام امتیاز نامه به جای اسامی و محل توقف و ... مختصرا صاحب امتیاز قید خواهد شد ) از طرف دیگر موافق این امتیاز نامه تفاصیل ذیل مقرر شده است . فصل اول – دولت اعلیحضرت شاهنشاهی ایران به موجب این امتیاز نامه اجازه مخصوصه به جهت تفتیش و تفحص پیدا کردن و استخراج و بسط دادن و حاضر کردن برای تجارت و نقل و فروش محصولات ذیل که عبارت از گاز طبیعی و نفت و قیر و موم طبیعی باشد در تمام وسعت ممالک ایران در مدت شصت سال از تاریخ امروز اعطا می نماید.
بلوای سفارت در هوای خوش زرگنده و در زیر درختهای سبز برای همین بود. عاقبت یکی از آدمهای سفارت توانست بندی از قرارداد را که دقیقا برای خوانده شدن نوشته شده بود بخواند. بر اساس این بند، مناطق شمالی کشور شامل خراسان، گرگان، گیلان، مازندران و آذربایجان، را که به قولی دم چک روسیه بود از دسترس انگلیسیها دور میکرد تا روسها را راضی نگه دارد. قرارداد هم البته همان قرارداد هشتم خرداد دارسی بود که انگلیسیها توانستند راحت بخوانندش، قراردادی که سالها خون ایران را در شیشه کرد و نفتش را به حلقوم بقیه ریخت و خدا میداند که اگر کارمندان سفارت روسیه آن روز میخواندنش، دو تا شاخ در میآوردند و شاید به خاطر مناقع خودشان سنگی هم در راهش می انداختند.
ما بین دولت علیحضرت شاهنشاهی از یک طرف و ویلیام ناکس دارسی رانیته شهر لندن نمره 42 گرس ونر (من بعد در تمام امتیاز نامه به جای اسامی و محل توقف و ... مختصرا صاحب امتیاز قید خواهد شد ) از طرف دیگر موافق این امتیاز نامه تفاصیل ذیل مقرر شده است . فصل اول – دولت اعلیحضرت شاهنشاهی ایران به موجب این امتیاز نامه اجازه مخصوصه به جهت تفتیش و تفحص پیدا کردن و استخراج و بسط دادن و حاضر کردن برای تجارت و نقل و فروش محصولات ذیل که عبارت از گاز طبیعی و نفت و قیر و موم طبیعی باشد در تمام وسعت ممالک ایران در مدت شصت سال از تاریخ امروز اعطا می نماید.