به گزارش گروه جهاد و مقاومت مشرق، اولین شب وصل که اختصاص به پاداشت حمید حسام از نویسندگان کشورمان داشت در حوزه هنری برگزار شد.
براساس این گزارش، در این مراسم خانواده شهیدان علی جیتسازیان، علی خوشلفط و حسین همدانی حضور داشتند.
* عبودتیان: تنها نامی که اول مطرح میشود حمید حسام است
سیداحمد عبودتیان مدیرعامل بنیاد فرهنگی قرارگاه خاتمالاوصیا در این مراسم اظهار داشت: در جبههای که در حال جنگیدن هستید آتش سنگین است از جلو تانک میآید و زیر پا آب انداختند، پشت سر محاصره شده از بالا بمبافکنها کار خود را میکنند و رایحه شیمیایی در دشت پیچیده، در فضایی که چنین موجودیتی دارد نمیتوان به برگزاری چنین محافلی فکر کرد چرا که از هر سو خبرهایی میرسد خبر از تحولات میشنویم و کمتر فرصت میشود تا بنشینیم، فکر کنیم که با چه مهماتی میجنگیدیم ولی دود از کنده بلند میشود و هنوز کارهای افرادی چون سرهنگی، قلم گلعلی بابایی، آثار حمید حسام قلبةا را درمینوردد هنوز راشهای آقامرتضی و عکسهای رضا برجی وسط میدان است شعرها را قزوه، قیصر و سبزواریها میگویند. این نسل پررویش انبوهند، پرتکرار و پرابتکار هستند و انشاءالله مثل شما مخلص خواهند شد ضمن آموختن فنها باید دعا کنید تا نعمت افزون شود.
درباره سردار حمید حسام بیشتر بخوانیم:
خاطرات یک نوجوان بازیگوش و دردسرآفرین در جبهه + عکس
کتابی که یک سر و گردن بالاتر است + عکس
علی آقا؛ مگر مهتاب هم، گم میشود؟!
وی در پایان سخنان خود به دعای رهبر انقلاب در حق حمید حسام اشاره کرد و گفت: اینکه چرا اولین شب وصل را از حسام آغاز کردیم برای این است که اولین کسی بود که گفتن قصه موزههای دفاع مقدس را شروع کرد و اولین فردی بود که در قصه کنگره سرداران همت گماشت و در این میان جشنوارهها تنها نامی که اولینبار به میان میآید نام آقای حمید حسام است.
* سنگری: حمید حسام وجود کوثری دارد
محمدرضا سنگری از دیگر سخنرانان این مراسم بود که اظهار داشت: از توفیقات زندگی من آشنایی با این بزرگمنش بزرگوار است. وی ضمن قرائت سوره کوثر با بیان اینکه همه ما یا کوثری زندگی می کنیم یا ابتری خاطرنشان کرد: همه ما یا زیست کوثری داریم یا ابتری؛ زیست کوثری زایا، پویا و پایا است. اینها حداقل ویژگیهایی است که میشود برای کوثر مطرح کرد اما رهبر انقلاب در مورد این مسئله فرمودند کوثر زنده، زاینده و فزاینده است. ایشان در تفسیر واژه کوثر اینطور بیان فرمودند: نقطه مقابل ابتر است یعنی کسی که زایش ندارد. یکی از خصوصیات حمید حسام وجود کوثری ایشان است این را زمانی میتوان یافت که مجموع آثار ایشان را از نخستین آن تا امروز طی یک سیر مداوم بررسی کرد. زایایی را در فکر و اندیشه و تکاپویی دانش را در حسام میتوان یافت.
به گفته این محقق یکی از خصوصیاتی که در قلم آقای حسام دیدم این است که ذهن او نظاممند است به حدی که من عرصه دفاع مقدس را میبینم متوجه شدهام که بخشی از به سمت مسخ دفاع مقدس و به سمت تحریف برخی ارزشها در حال حرکت هستند اما در این میان عرصه خاطرهنگاری ما عرصه امیدبخشی است که حقیقت دفاع مقدس را در خویش آینه کرده است و این ویژگی را در آثار استاد حسام میتوان دید.
وی ضمن اشاره به دیگر ویژگیهای استاد حسام تصریح کرد: فربه بهترین گونه ادبی ما حوزه خاطرهنگاری است. وقتی آثار ایشان را مطالعه میکنم از کتاب «آب هرگز نمیمیرد» تا «دلیل و وقتی مهتاب گم شد» وقتی همه را میخواندم آرزویم این بود کاش در مورد شهید چیتسازیان مطلبی نوشته میشود. نمیدانم چند بار جناب حسام هر کتابش را بازنویسی میکند اما نویسندگان بزرگ یک اثر را 10 تا 100 بار بازنویسی میکنند. مثلاً توتستوی جنگ و صلح را 220 بار و افلاطون صفحه اول جمهوری را 130 بار بازنویسی کردند.
وی گفت: نمیدانم آقای حسام چند بار به بازخوانی و بازنگری اثر خود میپردازند اما این چراغی است که باید فراروی ما باشد.
سنگری افزود: ای کاش ورژنهای چندگانه نگارشها و تحریرهای چندگانه یک اثر با هم بودند تا خواننده میتوانست بفهمد نویسنده از کجا آغاز کرده و چند بار متن را تغییر داده است و چه شد که ساختار نهایی انتخاب شد.
این محقق ضمن اشاره به اینکه کتاب «آب هرگز نمیمیرد» را میخواندم که متوجه شدم 306 ارجاع در آن وجود دارد، گفت: وجود 306ارجاع در یک کتاب یعنی اثری مستندسازی شده که بسیار ارزنده است اما متأسفانه امروز فقر استناد در خاطرهنگاری را شاهد هستیم. ولی این کتاب هارمونی و نظام دارد و مستند است.
وی با بیان اینکه گاهی خوب است کتابی پیش از چاپ از منظر چند صاحبنظر عبور کند، توضیح داد: یا مثلاً اگر قرار است اثری منشورگونه منتشر شود چه خوب بود که اگر وجوه منشوری آن توسط برخی کارشناسان دیده میشد اما باید از حمید حسام تقدیر کرد باید به خانواده آقای حسام تبریک گفت چرا که تردید ندارم در خلق مجموعههای یاد شده یاریگر او بودند. باید نوشتن ادبیات استانها را آغاز کنیم چرا که دیر شده است و فراموشی در حال دامنگیری است حتی در حال از دست دادن عزیزانمان هستیم ادبیات استانهای ما باید نگاشته شود تا همگان با دلاورمردان کشور آشنا شوند.
* فرزند شهید همدانی: با آقای حسام یاد پدرم میافتم/ ما فرزندان شهدا گاهی مواردی را میبینیم و دلمان میگیرد، نیاز به افرادی داریم که ادای انقلابیگری را درنیاورند و یکی از آنها همین آقای حسام است
در ادامه این مراسم وهب همدانی فرزند شهید سردار حسین همدانی طی سخنانی اظهار داشت: آقای حسام از آن دست افرادی است که حال آدم را خوب میکند خودش، نوشتههایش و رفاقت با ایشان حال انسان را خوب میکند.
وی گفت: روزی که در همدان پدرم را به خاک سپردیم شب را در منزل یکی از بستگان بودیم آقای حسام هم آمدند و گفتند میخواهد کتاب خاطرات مادر را بنویسند. همان روز جرقهای شد تا «خدا حافظ سالار» که شامل خاطرات همسر شهید همدانی است نوشته شود.
فرزند شهید همدانی با بیان اینکه آقای حسام 10 ماه زمان گذاشتند تا کتاب نوشته شود، بیان داشت: در میان نگارش ما چهار فرزند بارها ایراد میگرفتیم طبیعی بود هر کدام نظری داشتیم ولی ایشان با سعهصدر ایرادات را میپذیرفتند و تغییرات را انجام میدادند اما در ساختار و اسلوب کتاب شوخی با کسی نداشت و اینجا دقیقاً خط قرمزش بود.
همدانی ادامه داد: من با آقای حسام به یاد همه شهدا میافتم. افرادی که در کنار حمید حسام بودند و ایشان در کنار آنها بودند. به یاد پدرم میافتم، یاد حاج ستار ابراهیمی، شهید چیتسازیان، شهید علی خوشلفظ و... .
وی افزود: یادم هست در حوزه هنری روزی قرار بود از شهید علی خوشلفظ تقدیر شود به آقای حسام گفته بودند من هدیه ایشان را دریافت کنم پس از دریافت هدیه شب با آقای حسام به منزل آقای خوشلفظ رفتیم؛ شب به یادماندنی شد. سال گذشته همین موقعها بود که روایت آخر کتاب «خداحافظ سالار» که با محوریت شهادت پدر بود به نتیجه رسید.
همدانی گفت: آن روز خیلی دلم گرفته بود روزهای سختی برایم بود آقای حسام گفتند متنی را میخواهم آماده کنم هنوز تکمیل نیست باید این قسمت را تکمیل کنیم. با هم به همدان رفتیم سر مزار پدر حاضر شدیم. آقای حسام هم کنار من بود و در منزل ایشان فراز آخر کتاب نوشته شد. شب بسیار به یاد ماندنی بود آنجا هم آقای حسام حال ما را خوب کرد.
وی با بیان اینکه آقای حسام به نظرم زیباترین کاری که کرده این بود که شهدایی که نام از آنها برده نشده بود یا کمتر شناخته شده بود را معرفی کرد، گفت: او علی چیتسازیان را معرفی کرد، علی خوشلفظ و حاجستار؛ هر کدام از اینها ستارهای هستند که مسیری را طی کردند. همان مسیری که شهید حاجبابایی و شهبازیها طی کردند هرچند ما فرزندان شهدا گاهی دلمان میگیرد و مواردی را میبینیم که نیاز به افرادی داریم که ادای انقلابیگری را درنیاورند و یکی از آنها همین آقای حسام است.
همدانی افزود: موقعی که با او حرف میزنم یا کنارش هستم این حس خوب به من منتقل میشود من حتی با آثار آقای حسام به دوران کودکیام برگشتم همان روزی که با پدرم به منزل شهید ستار ابراهیمی رفته بودیم. شش ساله بودم روی پلهها نشسته بودم و نگاه میکردم. چند ما پیش از شهادت ایشان بود و من مبهوت چهره حاج ستار شده بودم از چهره او نور ساطع میشد و با آقای حسام من به این مسیرها میروم بوی نعناع را با ایشان استشمام میکنم انشاءالله برای ما باشند و بمانند و قلم بزنند و دل خانواده شهدا را شاد کنند.
* چفیه شهید خوش لفظ روی شانههای سردار قلم
در ادامه این مراسم محمدطاهر خوشلفظ فرزند شهیدعلی خوشلفظ چفیه پدرش را که حتی در لحظات پایانی عمر شریفش در بیمارستان هم به روی شانه داشت تقدیم حمید حسام کرد.
* فرزند شهید چیتسازیان: حمید حسام سردار واژههاست
فرزند شهید علی چیتسازیان هم در این مراسم گفت: بسیار خرسندم در محفلی هستم که برای سردار واژهها حمید حسام برگزار شده است ما هم به رسم ادب جانماز پدر را برای تشکر از آقای حسام به ایشان اهدا میکنیم. آقای حسام در این سالها توانستند شهدایی که ما از آنها شناختی نداریم مطرح کند این جانماز را تقدیم ایشان میکنم.
* بابایی: یکی از هنرهای آقای حسام رنگآمیزی هنرمندانه خاطرات رزمندگان و شهدا است
گلعلی بابایی از نویسندگان حوزه دفاع مقدس در سخنانی کوتاه اظهار داشت: زمان به زودی میگذرد تیرماه سال 94 بود که در همین سالن کتاب «وقتی مهتاب گم شد» رونمایی شد. و سردار شهید حاج حسین همدانی نیز حضور داشتند اما علیآقا حال خوشی نداشت. اما آقای همدانی پشت تریبون حاضر شد و تلاش کرد سرحالش کند. او پشت تریبون گفت مگر مهتاب هم گم میشود این چه نامی است که برای کتاب انتخاب کردهاید اما در ادامه این شهید بزرگوار توضیحات مفصلی در مورد نام کتاب داد. دو ما قبل از این مراسم حاج حسین همدانی در حلب به شهادت رسید و 30 ماه بعد علی خوشلفظ به شهدا پیوست.
وی افزود: سابقه آشنایی من با حسام وارد سال بیستم خود شده است. سال 76 بود که مسئول بنیاد حفظ آثار همدان بود. من هم معاون فرهنگی لشکر 27 محمدرسولالله بودم در حال تهیه کتابی بودیم بسیار حساس بودیم چرا که باید مراقب میبودیم حق رزمندگان استان همدان در آن ادا شود. و زمانی که تیپ 27 میخواست تشکیل شود یکی از سه ضلع تشکیل دهنده بچههای استان همدان بودند.
بابایی گفت: وقتی برای دو کتاب استان همدان اقدام می:ردم همانجا بود که با عظمت کارهای آقای حسام آشنا شدم. بازخوانی عملیاتهای استان همدان یکی از آنها بود. این موضوع بابی را باز کرد که طی روزهای خاص کل افرادی که در عملیاتها بودند جمع میشدند و هر هفته با موضوع خاص افرادی را جمع میکرد که دسترسی به آنها دشوار بود. اما او همه را جمع میکرد و نتیجهاش این شد که آرشیو غنی از مطالب و خاطرات رزمندگان استان همدان جمع شود که تا به امروز هم از آن استفاده میشود.
این نویسنده عرصه دفاع مقدس با بیان اینکه از کارهای شاخص ایشان برگزاری کتاب سال دفاع مقدس، کنگره شعر دفاع مقدس و شاه بیت کار ایشان برگزاری ربع قرن کتاب سال بود، گفت: تا آن زمان آقای حسام چند تألیف داشت ولی هیچیک را در جشنوارهها شرکت نمیداد ما زمانی ایشان را شناختیم که بازنشسته شده بود و در آن روز بهتر از دیروز آثار متنوعی را ارائه میداد. حسام کار خودش را بلد است میتواند آثار خوبی تألیف کند.
وی گفت: من زمانی که در بنیاد همکار او بودم به استانها سفرهایی داشتیم ولی طی سال جاری یعنی 96 با هم به دو سفر خارجی سوریه و آلمان رفتیم. سوریه در ماه مبارک رمضان و فرانکفورت برای نمایشگاه کتاب و در این مدت متوجه شدم حسام فراتر از چیزی است که در مراودات معمول با آن مرتب هستیم به لحظ سبک زندگی و اخلاق برای من الگو است ضمن اینکه در نوشتن هم سعی میکنم از ایشان الگو بگیریم.
وی در پایان گفت: یکی از هنرهای آقای حسام رنگآمیزی هنرمندانه خاطرات رزمندگان و شهدا است.
*یادی از مرحوم حسین حداد
محسن مؤمنی شریف رئیس حوزه هنری هم در سخنانی گفت: امشب برای ما شب خاطرهانگیز است. یادم هست در همین سالن برای مراسمی سردار همدانی در حال سخنرانی بودند آقای سرهنگی به من گفت سیر او را نگاه کنید اینها شهید هستند.
وی در ادامه ضمن بیان خاطرهای از همسر شهید چیتسازیان گفت: سال گذشته عدهای از اهالی قلم، خاطره و خانوده شهدا به دیدار مقام معظم رهبری رفتیم. سردار سلگی و خانواده شهید چیتسازیان در این مراسم حضور داشتتند. رهبر انقلاب به استقبال فرزند شهید چیتسازیان رفته و از ایشان تجلیل کردند و خطاب به همسر شهید چیتسازیان فرمودند من عاشق شوهر شما شدم.
وی در ادامه ضمن اشاره به اینکه انشاءالله بزرگی سرداران جنگ و دفاع مقدس به مخاطبان نمایان شود، گفت: امروز سالگرد عزیزی دیگر از همرزمان آقای حسام به نام حسین حداد است آقای حداد برای ادبیات ما بسیار زحمت کشید او مجروح شیمیایی بود و کمتر از قدرش را دانستیم ناگهان بیماری به سراغش آمد و دار فانی را وداع گفت اما هنوز پس از 10 سال جای خالی او پر نشده است.
* آقا محمدی: خوشبختانه آثار آقای حسام بدون هرگونه زیبانمایی نوشته شده است
علی آقامحمدی عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام هم در این مراسم بیان داشت: اگر به صدراسلام نگاه کنیم صحبت از ابوذر و سلمان و مقداد خواهد بود. فکر نمیکنم پس از صدر اسلام به میزان کاری که انقلاب اسلامی کرد چنین محصولی داشته باشیم. اولاً اینکه آدمها رشد کنند و همگن باشند فکر میکنیم کار سادهای است لذا در بروز اختلاف و تفاوت مشی فکر میکنم در صورتی که جمع کردن مهم است. حتی در افرادی که در حوزه تربیت امام اختلاف زیاد داشتند نگاهی بیندازید اینها از ریشه به هم وصل هستند. افتراق به نسبت به دیگر نقاط دنیا اینجا کم است آقای حسام هم همین کار را میکند سرمایهها را معرفی میکند آنها را به وضوح نشان میدهد خوشبختانه آثار آقای حسام بدون هرگونه زیبانمایی نوشته شده مثلاً در کتاب آقای خوشلفظ تمام جوانب یک فرد بیان شد از پنجه بوکس تا گرفتن حال علی چیتسازیان. تنها در این کتاب یک بخش از یک فرد نمایان نشده بلکه یک انسان کاملی شرح شده است که این بسیار مهم است آقای حسام یک واکاوی خوبی از یک مجموعه نیروی انسانی را آغاز کرد که به نظرم هنوز معادنی در استان همدان در این بخش وجود دارد که هرکدام را بنگریم متوجه میشویم که چطور به اینجا رسیدهاند.
آقامحمدی در ادامه خاطرهای از پرفسور حسابی مربوط به سال 61 تعریف کرد و گفت: سال 61 بود که روابط عمومی مجلس به من گفت که پرفسور حسابی را کسی تحویل نمیگیرد به دیدنش برویم گفتم مشکلی نیست میرویم. منزلش رفتیم استادی کراوات زده در اتاقی نشسته از سرنوشت گفت از تحولات زندگیاش اما در ادامه از من پرسید این رزمندگان و بچههایی که پیش امام میروند چند وقت یک بار امام را میبینند، گفتم اینها به حسینیه جماران میروند و امام را از دور میبینند یک مرتبه گفت چطور او یاد میدهد آن هم از راه دور و در چند دقیقه و اینها متحول میشوند. در ادامه آهی کشید و گفت کاش من در زندگی استادی مثل ایشان داشتم که میتوانست با یک نگاه انسانها را متحول کند.
وی گفت: این در ذهن ما مغفول است ما باید راه را خوب بشناسیم اگر بخواهیم راه راخوب بشناسیم باید به تربیت افراد دقت کنیم تا ضعفها را برطرف کنیم با سیستم اداری و دستوری مشکل حل نمیشود.
عضو مجمع تشخیص و مصلحت نظام با بیان اینکه در قم برای شهید علی خوشلفظ مراسم بزرگداشتی برگزار شد در آن جلسه نکته کلیدی این بود که یکی از دوستان اطلاعات عملیات گفت اینکه کسانی در همدان میشناسم در همدان گمنام بودند هر کار کردیم بالا بیایند، نشد و همه علیچیتسازیان محور است گفت: ما بسیار تلاش کردیم رزمندگان گمنام همدان را معرفی کنیم اما هر کار میکردیم نمیشد. ولی افرادی که آقای حسام در مورد آنها نوشت کسانی بودند که همیشه پنهان میکردند و این خدا بود که رهبر انقلاب را مداح اینها قرار داد تا همه بدانند آنکه باید بالا ببرد خدا است و وظیفه ما پنهان کردن است.
* حاجی بابایی: شهدا شما را برای نوشتن انتخاب کردند
حاجیبابایی نماینده مردم همدان در مجلس شورای اسلامی هم طی سخنانی ابراز داشت: من زمانی یک کار تحقیقی درباره رشد انجام میدادم اینکه رشد ازدیدگاه قرآن و روانشناسان چیست و چه فرقی دارد.
وی افزود: موضوع این بود خلقت انسان براساس قرآن برای آزمایش است سه فصل را در این بحث مطرح کردم؛اول اینکه همه انسانها بدون استثنا حتی پیامبر (ص) آزمایش میشود، دوم اینکه خدا به هیچ کس بدون آزمایش درجه نمیدهد و نکته سوم اینکه هرچه آزمایش بدهید و پیروز شوید آزمایش بعدی سختتر خواهد بود.
حاجیبابایی ضمن بیان این مطلب که اگر روزی فکر میکردیم آزمایشها کاهش مییابد و امتحانها کوچک میشود نشاندهنده این است که ما در حال کوچک شدن هستیم، گفت: من به آقای حسام عرض کردم شهید همدانی، شهید چیتسازیان و شهید خوشلفظ شما را برای نوشتن کتاب انتخاب کردند تا کتاب بنویسید.
وی افزود: قلههایی که قرار است آقای حسام طی کند قلل بزرگ و والایی است در طول دفاع مقدس سبقه جبههای بودن و همراهی با شهدا را از دست نداد آقای حسام سه دههای هست که از نزدیک میشناسم آقای حسام در نزد شهید همدانی خوب شاگردی کرد امیدوارم همه ما بتوانیم این مسیر را طی کنیم و بدانیم مهمترین ویژگی انسان امتحانات بزرگی است که براساس آن لحظه به لحظه رشد میکند و هر قدم به سوی خدا برداشته میشود به دنبالش رشد وجود دارد.
* ماجرای آشنایی محقق با حسام به واسطه مرحوم فردی
جواد محقق نیز از نویسندگان کشورمان به سالهای دور و آشنایی با حمید حسام به واسطه مرحوم امیرحسین فردی اشاره کرد و گفت: سالها پیش از این مرحوم امیرحسین فردی که به نوعی پدر ادبیات داستانی انقلاب میتوان او را معرفی کرد در مجله کیهان بچهها 15 سالی به اصرار ایشان مسئولیت داشتم.
وی گفت: مرحوم فردی روزی به من درباره کتابی از نویسندگان همدانی خبر داد. او گفت امروز کتابی برای کارشناسی به من دادند که نویسنده آن همشهری شما است و فصلی از کتاب در مورد برادر شهید شما است که بسیار هم کتاب خوبی است.
به گفته این نویسنده از آنجایی که طی سالهای انقلاب تلاش داشتم افرادی که در حوزه قلم و نویسندگی فعال هستند بتوانند در مسیر رشد و تعالی اصلی خود بیفتند برای همین در یک روز برفی به دیدن آقای حسام رفتم.
وی گفت: در حوزه شعر اولین انجمن ادبی کشور در همدان تشکیل شده بود و انتشار نخستین مجموعهها از آن بچههای همدانی بود.اما در حوزه غیر از شعرمتأسفانه موفق نبودیم. در همین روزها بود که آقای فردی خبر انتشار این کتاب را دادند و من خوشحال شدم هرچند پیش از آن دورادور از طریق برادرم آقای حسام را میشناسم. نسخهای از کتابشان را به من دادند و در همان روز برفی پای پیاده که برف سنگینی هم در همدان آمده بود راهی منزل آقای حسام شدم تا به خاطر نگارش کتاب از ایشان تشکر کنم از آن پس دیدارهای ما مکرر شد.
محقق در پایان با تأکید به برگزارکنندگان چنین مراسمهایی گفت: باید در برگزاری چنین نکوداشتهایی انتشار یادنامه و کتاب همایش در اولویت باشد چرا که پس از فوت مرحوم قصیر امینپور ما حتی 2 ثانیه فیلم هم در وزارت ارشاد یا صداوسیما همدان از او پیدا نکردیم. این جلسات با زحمات زیاد تشکیل میشود اما کجا ثبت میشوند برگزاری بزرگداشتها بدون اثرمکتوب و کتاب کاری نیمه است. من خواهش میکنم که قبل از هر چیز به فکر این باشد تا جلسات مکتوب شود و یادنامهای منتشر شود که در آن کتابهای آقای حسام ارائه شوند تا بررسی شود.
* حمید حسام: در فرهنگی زندگی کردهایم که دیده شدن جایی ندارد
حمید حسام در پایان این مراسم گفت: خدایا مرتبه و مقام مرا پیش خلق خدا بالا مبر مگر همان اندازه که در نفسم خاری ایجاد کردهای این حرف من نیست سخن و کلامی از امام صادق (ع) است از تعاریف به خدا پناه میبرند.
وی گفت: من امشب زیر آواری از مهربانی دست و پا میزنم برایم یک جلوه از قیامت است چیزی بین شوق و شرم هستم. شوق دیدن عزیزانی که اظهار رضایت دارند و شرمندگی از اینکه تا این موضوع وقتتان را به من دادهاید.
حسام گفت: در فرهنگی زندگی کردهایم که دیده شدن جایی ندارد بزرگانی که بهرهای از لطفشان بردم دلیل رستگاریشان این بود دغدغه دیده شدن نداشتند و آرمانشان این بود مزد واقعی را از خداوند حقتعالی بگیرند شاید تجربه امشب که از دست یادگاران بزرگوارانم، مرادم و همرزمانم هدیه گرفتم لذتی در من ایجاد کرد و چقدر لذت دارد در این دنیا از یادگاران شهدا انسان مزد بگیرد و در آن دنیا از خودشان.
حسام افزود: ما شب عملیات کربلای چهار و پنج و بیتالمقدس دو عادت داشتیم خوننامه مینوشتیم تا هر کسی شهید شد دیگری را شفاعت کند و بازماندگان مسیر را ادامه دهند. یادم هست در همان شبها یکی از دوستان به قرآن تفعل میزد که آیات عجیبی میآمد که ما دلخوش به آن بودیم.
وی گفت: علی خوشلفظ شهید شد من از همسرش سؤال کردم علی بامرام از من راضی بود؟ حاج حسین همدانی مرادم شهید شد از خانمشان همین سؤال را کردم امیدوارم آنها از ما راضی باشند تقاضا دارم نتیجه این جلسه این باشد تا دعا کنید عاقبت بخیر باشم.
در پایان این مراسم از سوی نهادهای انقلابی از همسر حمید حسام نیز تجلیل به عمل آمد.