طیفی که دیروز با «دروغ تقلب» رای مردم ایران را لگدمال کرد، امروز با پیشنهاد غرض ورزانه «استعفای روحانی» در پی پاک کردن صورت مسئله و از بین بردن ردپای خود در ایجاد وضع موجود است.

سرویس سیاست مشرق - روزانه می‌توان از لابه‌لای گزارش‌ها و عناوین خبری رسانه‌های مکتوب و حتی غیر مکتوب، نکات قابل‌توجهی استخراج کرد؛ موضوعاتی که می‌تواند برای مخاطبین قابل‌ استفاده و محوری برای تحلیل باشد، در گزارش روزانه "ویژه‌های مشرق" نکات و تأملات قابل‌استخراج از رسانه‌ها برای مخاطبین عرضه خواهد شد؛ با   «ویژه‌های مشرق» همراه شوید.

*******

**مذاکره با آمریکا از «خونِ حاج قاسم» مهمتر است!؟

«عبدالرضا فرجی راد» دیپلمات سابق و از حامیان برجام در یادداشتی در روزنامه آرمان با عنوان «عدم مذاکره با آمریکا ابدی نیست» نوشت: «مقامات ارشد کشورمان تصمیم گرفته‌اند که قطعا تا زمان انتخابات ریاست‌جمهوری ایالات‌متحده هیچ صحبتی با مقامات آمریکا نداشته باشند و رسما نیز اعلام شده است. بر اساس این معیار، مذاکره‌ای نیز صورت نخواهد گرفت اما این به آن معنا نیست که در آینده اگر توافقات نسبی صورت گیرد، ایران در قالب ۱+۵ با آمریکا مذاکره نکند. در قالب ۱+۵ آنگونه که مطرح شده است اگر آمریکا به برجام بازگردد و طرفین برجام بخواهند جلسه‌ای داشته باشند قطعا باید صحبت‌هایی انجام شود تا از این وضعیت فاصله بگیریم».

این روزنامه اصلاح طلب در ادامه نوشت: «بایدن اعلام کرده است که قطعا به برجام باز خواهد گشت. امروزه جوبایدن در نظرسنجی ها از ترامپ پیشی گرفته است... اگر دموکرات‌ها در انتخابات پیروز شوند، مذاکره ایران با آمریکا در قالب برجام بسیار نزدیک و محتمل‌تر خواهد بود... اما اگر این پیشی گرفتن نیز در انتخابات به سرانجام نرسد و بار دیگر ترامپ به ریاست‌جمهوری انتخاب شود، قطعا در سیاست‌های خود در قبال ایران تجدیدنظر خواهد کرد و ممکن است آمریکا در کنار سایر کشورها با ایران دیدارهایی داشته باشد و ایران نیز بپذیرد به‌عنوان یک عضو این گفت‌وگوها دیدارهایی داشته باشد».

روزی نیست که رسانه های اصلاح طلب درباره لزوم مذاکره با آمریکا مطلبی منتشر نکنند. اصلاح طلبان که مدعی «تسلط به زبان دیپلماسی» هم هستند- و البته بارها در آزمون سیاست خارجی مردود شده اند- می گویند چه ترامپ در کاخ سفید باشد و چه بایدن، تنها راه پیش روی ایران، مذاکره است.

این یعنی از نگاه طیف اصلاح طلب، آمریکا کدخداست، چه جمهوری خواه باشد، چه دموکرات. برای نمونه، «ابراهیم اصغرزاده» از فعالین اصلاح طلب صراحتا اعلام کرد که «در نگاه ایدئولوژیک به سیاست خارجی، آمریکا کاملا یکپارچه دیده می‌شود و فرقی بین دموکرات و جمهوری‌خواه نخواهد بودیکپارچه‌نگری باعث آمریکاستیزی بیشتر در ایران و تقویت جریانات محافظه‌کار، به‌خصوص محافظه‌کاران افراطی در آمریکا می‌شود».

اصلاح طلبان پیش از این در نهایت بی انصافی و غرض ورزی مدعی شدند که «شهادت سردار سلیمانی، نتیجه دخالت سپاه در امور مربوط به دولت بوده است»! فعالین این طیف صراحتا اعلام کردند که «هیچ موضوعی و حتی ترور سردار سلیمانی نیز نمی تواند مانع مذاکره ایران با آمریکا شود»!

اصلاح طلبان حتی مدعی شدند که «ایران می تواند با آمریکا درباره مبارزه با تروریسم مذاکره کند»! این ادعا که بیشتر به یک طنز شبیه است در حالی است که ساختار حاکمیتی آمریکا- دموکرات ها و جمهوری خواهان- بانی اصلی تروریسم در منطقه غرب آسیا و اقصی نقاط جهان هستند.

گروهک تکفیری تروریستی داعش و گروهک جنایتکار منافقین تنها دو نمونه از آدم کش هایی هستند که همواره مورد حمایت آمریکا بودند.

دولت تروریست آمریکا، سردار سپهبد حاج قاسم سلیمانی را بزدلانه و دزدانه به شهادت رساند. پس از این اقدام جنایتکارانه، ترامپ صراحتا اعلام کرد که این ترور بر طبق قانون اساسی آمریکا انجام شده است. جو بایدن نیز از اقدام آمریکا در ترور حاج قاسم حمایت کرد.

اصلاح طلبان در مقطع حساس مبارزه محور مقاومت- به فرماندهی سردار سلیمانی- با داعش، سربازان حاج قاسم را آماج توهین، تمسخر و تخریب قرار دادند و مدعی شدند که «سوریه و عراق هم برجام می خواهد»!

پس از پیروزی غرورآفرین مدافعان حرم و محور مقاومت بر گروهک تکفیری تروریستی داعش- نیروی نیابتی آمریکا، انگلیس، اسرائیل، آلمان، فرانسه و...- در منطقه، رسانه های اصلاح طلب در گام اول، این مسئله کم اهمیت جلوه داده و آن را سانسور کردند و در گام بعدی مدعی شدند که «شکست داعش دستاورد برجام بود»!

گویا اصلاح طلبان همچنان از حضور میلیونی و تماشایی مردم عزیز ایران در تشییع باشکوه حاج قاسم عصبانی و آشفته هستند. برای همین یکروز در مقایسه ای بی ربط و غرض ورزانه شهادت سردار سلیمانی را با افزایش نرخ دلار مقایسه می کنند و روز دیگر مدعی می شوند که حاج قاسم در پی رفع حصر سران فتنه بود و...

مردم عزیز ایران ملتی فهیم و قدرشناس هستند. برخلاف جماعتی که اصرار دارند سربازان ترامپ در ایران باشند، ملت ایران از «خونِ حاج قاسم» نمی گذرد. ایران از این جنایت نخواهد گذشت و از آمریکائی‌ها انتقام خواهد گرفت.

**اصرار اصلاح طلبان برای استعفای روحانی

روزنامه شرق در گزارشی با عنوان «رابطه متناقض اصولگرایان با دولت» نوشت: «هر دو باری که پیشنهاد استعفای روحانی از سوی یک اصلاح‌طلب مطرح شده، اصولگرایان موضع گرفته و مدعی شده‌اند که این پیشنهاد در راستای فرار از مسئولیت است. پیشنهاد اخیر و دوباره عباس عبدی به روحانی برای استعفا دوباره با همین واکنش روبه‌رو شده است».

این روزنامه اصلاح طلب در ادامه نوشت: «یک اصلاح‌طلب که زمانی حامی روحانی بود و احتمالا به او رأی هم داده است، برای خروج کشور از بن‌بست پیشنهاد استعفای رئیس دولت را مطرح کرده است، اصولگرایان که از ابتدا تاکنون مخالف سرسخت روحانی‌اند و مشکلات کشور را ناشی از تصمیمات او می‌دانند، چرا با کناررفتن او مخالف‌اند؟ مگر قرار نیست با رفتن او همه مشکلات حل شود؟ پس چرا اصرار به باقی‌ماندن مشکلات کشور دارند؟ ».

روزنامه آرمان نیز در مطلبی مشابه نوشت: «شرایط اقتصادی و معیشتی جامعه دشوار شده و همگان این مساله را از چشم دولت و رئیس‌جمهور می‌بینند. اصولگرایان و دلواپسان پیشنهاد استیضاح می‌دهند و برخی اصلاح‌طلبان نیز مجلس را در استیضاح رئیس‌جمهور توانا نمی‌بینند و پیشنهاد استعفا به حسن روحانی می‌دهند. این در حالی است که رسانه‌های دلواپس پس از پیشنهاد اصلاح‌طلبان نسبت به دولت رویکرد دوگانه پیدا کرده‌اند. چنانکه اگر تا دیروز به‌دلیل ناکارآمدی به استیضاح دولت فکر می‌کردند اکنون نه از حب دولت که از بغض اصلاح‌طلبان زبان در حمایت از دولت برای برقراری و ادامه مسیر تا آخر راه می‌گردانند و پیشنهاد اصلاح‌طلبان را زمینه‌ای برای اغتشاش می‌خوانند».

اصلاح طلبان- که بارها ثابت کرده اند به جمهوریت هیچ اعتقادی ندارند- اصرار دارند که در ماههای پایانی دولت، روحانی از سمت خود استعفا دهد. چرا!؟

«احمد زیدآبادی» فعال سیاسی اصلاح طلب در یادداشتی نوشت: «آیا اصلاح‌طلبان مسئول کارنامه اجرایی حسن روحانی هستند؟ به نظرم تا اندازه قابل‌توجهی همینطور است...البته اصلاح‌طلبان می‌توانند مدعی شوند که روحانی پس از پیروزی در انتخابات به برنامه‌های اعلام‌شده خود عمل نکرده است. این استدلال اما در قد و قواره بهانه‌جویی و مسئولیت‌گریزی است».

اصلاح طلبان مسئول کارنامه روحانی هستند، برای همین به دلیل «غیرقابل دفاع بودن این کارنامه» تصمیم دارند که زیر میز بزنند و با جرزنی از پاسخگویی و پذیرش مسئولیت وضع موجود فرار کنند.

در روزهای گذشته، «صادق زیباکلام» فعال سیاسی اصلاح طلب با انتقاد از این رفتار غیرحرفه ای همقطاران خود گفت: «پیشنهاد عباس عبدی برای استعفای حسن روحانی آدرس اشتباه دادن و بحث انحرافی است».

پیش از این «سعید حجاریان» و «عبدالله ناصری» نیز پیشنهاد استعفای روحانی را مطرح کرده بودند. سعید حجاریان در حالی چندین بار پیشنهاد استعفای روحانی را مطرح کرده که در سال ۹۶ با تاکید به رای مجدد به روحانی گفته بود: «آقای روحانی چهار سال پیش با یک کلید آمد و توانست قفل تحریم‌های هسته‌ای را با آن باز کند و برجام را رقم بزندروحانی این‌بار با یک دسته کلید آمده است...ایشان قول داده است که سایر تحریم‌ها را نیز برطرف کند و موضوعاتی چون حصر و رکود و فساد را از میان بردارد به شرط آنکه مردم زیادی به وی رأی دهند. فی‌الواقع دندانه‌های کلید روحانی مردم‌اند و اگر آنان به صحنه نیایند، از روحانی کاری بر نخواهد آمد ولو با رأیی شکننده پیروز انتخابات شود؛ "مفتاح شو،  مفتاح را دندانه شو، دندانه شو، من ۲۹ اردیبهشت به ادامه مسیر تدبیر و امید رأی می‌دهم".».

اصلاح طلبان اصرار دارند که روحانی در ماههای پایانی دولت استغا دهد. این در حالی است که استعفای روحانی منجر به «بی دولتی» در کشور می شود. شاید برخی بگویند الان هم دولت دچار قصور و تقصیرهای فراوان است. این درست است اما قطعا وضعیت «بی دولتی» از اینکه یک دولت مستقر ولو با اشکالات متعدد بر سر کار باشد، از زمین تا آسمان متفاوت است.

وضعیت «بی دولتی» ایجاد التهاب و آشوب خیابانی را به شدت افزایش می دهد. این وضعیت همچنین مسیر بزک کنندگان آمریکا در «چانه زنی برای مذاکره» را نیز هموار می کند. علاوه بر این، «بی دولتی» کارنامه دولت را نیز به کلی به حاشیه می برد.

طیفی که دیروز با «دروغ تقلب» رای مردم ایران را لگدمال کرد، امروز با پیشنهاد غرض ورزانه «استعفای روحانی» در پی پاک کردن صورت مسئله و از بین بردن ردپای خود در ایجاد وضع موجود است.

** افزایش ۹۰ درصدی قیمت مسکن در یکسال!

روزنامه اعتماد در گزارشی با عنوان «شوک ۳۴۴ درصدی نرخ ارز به بازار مسکن» نوشت: «تازه‌ترین آمار بانک مرکزی درخصوص «تحولات بازار مسکن تهران در شهریور ماه» حکایت از تدوام روند افزایشی قیمت‌ها نسبت به شهریور سال گذشته و کاهش تعداد معاملات نسبت به مرداد سال جاری دارد. براساس این گزارش متوسط قیمت هر مترمربع واحد مسکونی در شهریور ۹۹ نسبت به شهریور سال قبل افزایشی ۹۱.۷ درصدی داشته است. در بخش دیگر این گزارش بیشترین متوسط قیمت هر مترمربع واحد مسکونی معامله شده در پایتخت ۵۰ میلیون و ۷۰۰ هزار تومان و کمترین نیز ۱۰ میلیون و ۴۰۰ هزار تومان اعلام شده است».

این روزنامه اصلاح طلب در ادامه نوشت: «با مقایسه اعداد و ارقام متوسط قیمت هر مترمربع واحد مسکونی با خط فقر ۴ میلیون و ۵۰۰ هزار تومانی پایتخت، قیمت هر متر خانه بیش از دو برابر خط فقر در تهران است. براساس گزارش ایسپا که نیمه دوم شهریور منتشر شد، حدود ۴۰ درصد از خانوارهای ایرانی پس‌انداز ندارند. این آمار در کنار روند فعلی افزایش قیمت‌ها آن هم در شرایطی که قدرت خرید خانوارها تضعیف شده، می‌تواند متوسط زمان انتظار برای خانه‌دار شدن را بسیار طولانی‌تر کند که علاوه بر افزایش حاشیه‌نشینی طبقات اجتماعی را نیز تغییر می‌دهد».

چندی پیش روحانی گفت «اعتراف میکنم که دولت در بخش مسکن دچار عقب ماندگی شد». این اعتراف تلخ و دیرهنگام در حالی است که متاسفانه در دولت آقای روحانی موضوع تأمین مسکن برای اقشار ضعیف و متوسط کاملا مغفول ماند.

عدم تکمیل مسکن مهر، اجرایی نشدن طرح مسکن اجتماعی، عدم برخورد با سوداگری در مسکن، رهاشدن بازار اجاره بهای مسکن، عدم اجرای طرح مالیات از خانه های خالی، غفلت از نوسازی و بهسازی بافت روستایی و بافت فرسوده شهری، عدم مدیریت صحیح نقدینگی و...از جمله مواردی است که در سالهای اخیر به التهاب و افزایش نگران کننده قیمت مسکن و اجاره بهای مسکن منجر شد.

«عباس آخوندی» وزیر مستعفی و ناکارآمد راه و شهرسازی در دولت روحانی، یکی از متهمین اصلی وضع موجود مسکن در کشور است. وی این روزها یا مشغول انتشار مقالات درباره «صنعت سینما» است! یا در حال ایده پردازی برای کاندیداتوری در انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰!

چندی پیش یکی از نمایندگان مجلس تاکید کرد که عباس آخوندی به دلیل «ترک فعل» و قصور در اجرای وظایف خود باید محاکمه شود.

برچسب‌ها