یکی از فعالان جریان سیاسی خاص گفته است: اصلاح‌طلبان که قدرت و صندوق رای و مردم را از دست دادند باید فعلا کار جبهه ای را تعطیل و کار حزبی کنند.

سرویس سیاست مشرق - «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابه‌لای اخبار و مطالب رسانه‌های کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیل‌ها و پیشینه‌هایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم می‌گذاریم. ۷:۳۰ هر روز با بسته ویژه خبری-تحلیلی مشرق همراه باشید.

***

صوفی: قدرت، صندوق رای و مردم را از دست دادیم

علی صوفی، فعال چپ و از وزرای دولت اصلاحات در بخشی از یک مصاحبه که سایت اعتمادآنلاین آنرا منتشر کرد در اشاره به نتیجه انتخابات 1400 و چیستی فعالیت اصلاح‌طلبان در برهه کنونی گفته است: اصلاح‌طلبان که قدرت و صندوق رای و مردم را از دست دادند باید فعلا کار جبهه ای را تعطیل کنند و کار حزبی کنند.

او با تاکید بر لزوم تهیه مانیفست و بازنگری جریانی در اصلاحات اذعان کرد: امروز شرایط اقتضا می کند عملکرد چهار دوره ای اصلاح طلبان بازنگری شود چون اختلاف نظر بالا کشیده و برخی از سران اصلاحات ادامه این حرکت را مفید نمی دانند. برخی مثل آقای علوی تبار فورا استعفا دادند. برخی از اعضا دیگر در جلسات شرکت نمی‌کنند و برخی پیشنهاد انحلال جبهه اصلاحات را مطرح می کنند.

صوفی با بیان اینکه بین کارگزاران و حزب اتحاد ملت دو رویکرد جامعه محور در سال گذشته مطرح شد و این چالشی بین این دو حزب بود، گفته است: آقای خاتمی باید در چهار سال آینده حول این دو محور، انسجامی بین اصلاح طلبان ایجاد کنند و در تدوین مانیفست پیشقدم شوند.[1]

*از دست دادن قدرت، صندوق رای و مردم بصورت همزمان! اثر شهوترانی سیاسی هر جریانی است که افکارش آغشته به ناپختگی باشد. مطالعه اصولی نداشته باشد و در "مهجوریت عقلانیت" به سر ببرد.

چیزی که متأسفانه جریان سیاسی خاص در کشور ما طی 8 سال گذشته به تمام ابعاد آن آغشته شد و دست آخر نه تنها قدرت، صندوق رای و مردم را از دست داد بلکه کارنامه‌ای مشحون از ناکارآمدی و ایراد را در دامان حامیان خود گذاشت.

و البته این باید یک عبرت باشد برای تمام جریانات سیاسی... زیرا اگرچه دست به دست شدن قدرت مقتضای حکومت‌های دموکراتیک است اما تحریم انتخابات و از دست دادن مردم هرگز جزو سیاست نیست و باید از آن درس‌های بزرگی گرفت.

گفتنیست اشاره صوفی به چالش کارگزارانی‌ها و اتحاد ملتی‌ها در واقع اشاره به پروژه بزرگ ستاد اصلاحات برای "تحریم خاموش انتخابات 1400" است. پروژه‌ای که البته کارگزارانی‌ها و چند حزب و تشکل دیگر جریان چپ با آن همراه نشدند.

برخی معتقدند این چالش همانند بیماری خوره بر جان اردوگاه اصلاحات افتاده و زین‌پس بایستی به مزاج کارگزارانی اصلاحات عادت کرد زیرا اصلاح‌طلبان تحریمی به سمت آنارشیسم حرکت کرده‌اند.

***

در ضرورت شناخت ماهیت جدید اصلاح‌طلبی پس از انتخابات 1400

فعال اصلاح‌طلب: کاش انقلاب اسلامی نداشتیم!

فیض‌ا... عرب‌سرخی، فعال اصلاح‌طلب و از دستگیرشدگان فتنه 88 در بخشی از یک مصاحبه با اعتمادآنلاین گفته است: در بحث ضرورت توجه به اصلاحات و اصلاح‌طلبی تفاوتی نمی‌کند که در چه موقعیت و شرایطی قرار داشته باشیم. در واقع برای ایجاد دگرگونی در رویه، ضوابط یا افراد، ۲ راه بیشتر وجود ندارد. یعنی یا باید به زور و روش انقلابی متوسل شد یا روش اصلاحی. با این توضیح که منظور از روش اصلاحی توجه به شیوه قانونی، ‌ مسالمت‌جویانه و تدریجی است؛ در واقع این موارد ویژگی‌های اصلاح‌طلبی است. البته به این شکل نیست که فکر کنیم مثلا روش اصلاحی برای این دوره یا دوره خاصی می‌تواند کارایی داشته باشد. به هرحال چون نسل حاضر در ۵۰ سال گذشته انقلاب را تجربه کرده و هزینه‌های آن را هم متحمل شده، ‌ به نظر من به سمت روش‌های انقلابی نخواهد رفت. پس وقتی قرار بر کنار گذاشتن این شکل از روش گذاشته می‌شود، اگر طرفدار تغییر و بهبود باشیم، روشی که برای ما باقی می‌ماند، ‌ نمی‌تواند چیزی جز روش اصلاحی باشد.

او می‌افزاید:‌ در کل ویژگی روش اصلاحی این است که از چارچوب‌های قانونی خارج نمی‌شود. احیانا اگر هم بخواهد از قانون خارج شود، روش‌های مدنی را برای خود در نظر می‌گیرد و کمترین توجهی به خشونت نخواهد کرد. در چنین حالتی کسی که قانون را نمی‌بیند، ‌ می‌ایستد و مجازات تخطی از قانون را هم می‌پذیرد. بنابراین به نظر من، ما و جامعه ما راهی جز اصلاح‌طلبی ندارد.

عرب‌سرخی همچنین گفته است:

"کنار گذاشتن روش اصلاح‌طلبی و روی آورن به روش‌های خشن به طور ملموسی هزینه‌هایی فراوان دارد. در این بحث ما تجربه انقلاب خودمان را داریم و بسیاری از انقلابیون صادق، امروز آرزو می‌کنند به جای روش‌های انقلابی، به رغم انسداد سیاسی در آن دوران که یک دوره طولانی بعد از کودتا وجود داشت، به روش‌های اصلاحی روی می‌آوردند. همچنین کشورهایی اطراف ما هستند که هزینه و کشته‌های‌ زیادی دادند و حتی می‌توان گفت نابود شدند اما با استفاده از راه انقلابی دستاوردی هم به دست نیاوردند."[2]

*ما قضاوت درباره این اظهارات عرب‌سرخی که از قول افرادی موسوم به "انقلابیون صادق"! گفته است کاش به جای انقلاب 57 به روش‌های اصلاحی روی می‌آوردیم را به مخاطبان محترم واگذار و تأکید می‌کنیم که بایستی حاقّ اصلاح‌طلبی پس از انتخابات 1400 را به درستی درک کرد.

حاق و ماهیتی که در یک وجه آن تحریم انتخابات و خروج از دموکراسی قرار دارد، در وجه دیگر آن تأکید بر "مرگ اصلاحات صندوق‌محور" و ورود به فضای آنارشیستی و ضد امنیتی و در وجه بعدی هم همانطور که می‌بینیم افسوس خوردن و احساس غبن از وقوع انقلاب 57!

چه اینکه در پشت توجه نداشتن به ماهیت اشاره شده امکان وقوع فتنه اقتصادی آبان 98 در سطحی وسیعتر قرار دارد...

لازم به تأکید است که به نظر می‌رسد بخش تأکید بر روش‌های اصلاحی در اظهارات عرب‌سرخی، در اقتفای توییت اخیر سعید حجاریان مطرح شده باشد که از "مرگ اصلاحات صندوق‌محور" نوشته بود.

منظور عرب‌سرخی از "انسداد طولانی پساکودتا" انسدادهای موجود در رژیم دوم پهلوی پس از کودتای 28 مرداد است.

منظور او البته از عبارت "انقلابیون صادق" هم مشخص نیست و خوب است با روشن‌سازی بیشتر از سوی عرب‌سرخی مردم با این چهره‌های پشیمان بیشتر آشنا شوند!

***

1_ https://etemadonline.com/content/500796

2_ https://etemadonline.com/content/500752

برچسب‌ها