سرویس جهان مشرق - ایران بارها اعلام کرده است که در عین تلاش برای پیشرفت در حوزهی فناوری هستهای، علاقهای به ساخت سلاح اتمی ندارد. مقامات جمهوری اسلامی به روشهای مختلفی، از دلایل دینی گرفته تا استدلالهای استراتژیک، تصمیم تهران برای خودداری از تبدیل شدن به یک قدرت نظامی هستهای را شفافسازی کردهاند. در حالی که کشورهای غربی-عربی همچنان ایران را به تلاش برای دستیابی به سلاحهای هستهای متهم میکنند، شواهد زیادی وجود دارد که نشان میدهد نهتنها ایران، بلکه بسیاری از کشورهای دیگری که ظرفیتهای فنی ساخت سلاح هستهای را دارند، انگیزههای زیادی برای خویشتنداری در این زمینه دارند و چهبسا منافعِ توقف پشتِ آستانهی هستهای شدن برای آنها از منافع ساخت بمب بیشتر باشد.
نشست مشترک ایران، روسیه، چین، اتحادیهی اروپا، انگلیس، فرانسه و آلمان در وین در تاریخ ۱۷ فروردین ۱۴۰۰ با هدف تلاش برای احیای برجام؛ اگرچه اعضای باقیماندهی برجام دارند تلاش میکنند آمریکا را دوباره به توافق هستهای برگردانند، اما چهبسا برای ایران بهتر باشد که از بازگشت آمریکا به برجام جلوگیری کند (+)
مجلهی آمریکایی نشنالاینترست اخیراً طی گزارشی تحت عنوان «مذاکرات بیانگیزه: چهبسا ایران عجلهای برای سلاح هستهای نداشته باشد[۱]» به بیان برخی از دلایلی پرداخته است که احتمال دارد پشت تصمیم ایران برای خودداری از تولید یا دستیابی به ظرفیت تسلیحاتی هستهای باشند. آنچه در ادامه میخوانید، ترجمهی گزارش دوماهنامهی نشنالاینترست است.
لازم به ذکر است که مشرق صرفاً جهت اطلاع نخبگان و تصمیمگیران عرصه سیاسی کشور از رویکردها و دیدگاههای محافل رسانهای-اندیشکدهای بینالمللی این گزارش را منتشر میکند و دیدگاهها، ادعاها و القائات این گزارش لزوماً مورد تأیید مشرق نیست.
چه کسی میگوید ایران به دنبال سلاح اتمی است؟
با توجه به صحبتهای ابراهیم رئیسی، رئیسجمهور جدید ایران، دربارهی سختگیرانهتر شدن سیاست خارجی تهران[۲] [دربارهی برنامهی موشکی و فعالیتهای منطقهای جمهوری اسلامی]، احتمال اینکه مذاکرات در وین به تقویت توافق هستهای سال ۲۰۱۵[۳]، موسوم به «برنامهی جامع اقدام مشترک» (برجام)، منتهی شوند، از قبل هم کمتر شده است. پس از آنکه دونالد ترامپ، رئیسجمهور سابق آمریکا، سال ۲۰۱۸ کشورش را از توافق هستهای خارج کرد[۴] و مجدداً تحریمهای شدید اقتصادی علیه ایران اعمال نمود، تهران با غنیسازی اورانیوم[۵] در سطحی فراتر از محدودیتهای برجام و همچنین تولید فلز اورانیوم[۶] واکنش نشان داد. منتقدان توافق هستهای به دنبال توافق جدید و جامعتری به جای بازگشت به برجامی هستند[۷] که بندهایش محدودیت زمانی دارند و ایران را به صورت دائمی از دستیابی به سلاح هستهای محروم نمیکنند. با این وجود، هیچکس نباید خودبهخود تصور کند ایران آرزوی رسیدن به سلاح هستهای را در سر میپروراند[۸]. هرچه باشد، هیچکس به طور قطعی نمیداند آیا تهران واقعاً تصمیم گرفته سلاح هستهای بسازد یا نه[۹]. اگرچه ممکن است ایران بخواهد پس از انقضای برجام، یا هر توافقنامهی جایگزینی، امکان نظامیسازی ظرفیتهای هستهایش را داشته باشد، اما چهبسا وقتی این توافقنامه منقضی شد هم تصمیم بگیرد برنامهی هستهایش را تسلیحاتی نکند.
در همینباره بخوانید:
›› اندیشکده آمریکایی: ایرانیها دیگر دنبال توافق با غرب نیستند
تاریخ نشان میدهد بسیاری از کشورهایی که فناوری پیشرفتهی هستهای دارند اما فاقد بمب هستهای هستند (بهاصطلاح کشورهای بالقوه هستهای، یا در آستانهی هستهای شدن)، ترجیح میدهند در همین مرحله بمانند، نه اینکه در اولین فرصت سلاح هستهای بسازند. دلایلی برای صحت این نظریه وجود دارد که ایران نیز شاید، صرفنظر از تصمیمات آمریکا دربارهی تحریمها و حتی تا مدتها پس از انقضای برجام، تصمیم بگیرد سلاح هستهای نسازد؛ دستکم در آیندهی قابلپیشبینی. بنابراین چه بهتر که مذاکرهکنندگان آمریکایی[۱۰] محتاطانه بررسی کنند که چه مشوقهایی به تهران ارائه میدهند، و در ازای وعدههای ایران دربارهی عبور نکردن از آستانهای که خودبهخود تصمیم ندارد از آن عبور کند، امتیاز ندهند.
اولین قدرتهای هستهای، به طور خاص آمریکا و اتحاد جماهیر شوروی، با نهایت سرعتی که میتوانستند، سلاح هستهای ساختند. سیاستمداران و کارشناسانی که حامی سیاستهای منع اشاعهی هستهای آمریکا هستند، به کشورهای دیگر نیز با عینک تجربهی آمریکا و شوروی نگاه میکنند و تلویحاً تصور میکنند[۱۱] که اگر تحریمهای ضداشاعه و رژیمهای سختگیرانهی بازرسی نباشند، همهی کشورهای بالقوه هستهای در اولین فرصتی که به دست بیاورند، «سلاح غیرقابل دفاع» را میسازند. این در حالی است که در پنجاه سال گذشته، بسیاری از کشورها، چه بزرگ و چه کوچک، مسیر هستهای شدن را با سرعتی آهستهتر از آنی طی کردهاند که ظرفیتهایشان اجازه میداده است.
این کشورها در بسیاری از موارد، سالها در آستانهی هستهای شدن تأمل کردهاند یا به طور کامل متوقف شدهاند. حتی برخی از آنهایی که در نهایت به باشگاه هستهای پیوستند، مانند اسرائیل و هند، هم دربارهی هدف نهاییشان مطمئن نبودند و مدت زمان قابلتوجهی را صرف بحث دربارهی ماهیت برنامهی هستهایشان کردند[۱۲]. هند پس از آزمایش یک دستگاه هستهای در سال ۱۹۷۴[۱۳]، که البته نمونهی اولیهی سلاح اتمی نبود، ۱۶ سال روی مرز هستهای شدن جا خوش کرد و بالأخره سال ۱۹۸۹ بود که برنامهی هستهایش را تسلیحاتی کرد. کرهی شمالی اولین بمب اتمیاش را سال ۲۰۰۶، بیش از نیم قرن پس از آغاز برنامهی تسلیحاتی هستهایش، آزمایش کرد[۱۴]، در حالی که برنامهی هستهایش سال ۱۹۹۳ آنقدر پیشرفت کرده بود که تحلیلگران اطلاعاتی آمریکا تخمین میزدند[۱۵] پیونگیانگ پیشاپیش یک یا دو بمب هستهای تولید کرده است. ایران نیز ممکن است در مسیر رسیدن به بمب تعلل کند. رهبران ایران ژاپن را به عنوان یک الگو دیدهاند[۱۶] و میگویند اگر ژاپن اجازه دارد فناوری چرخهی سوخت هستهای را داشته باشد و عضو معاهدهی منع اشاعهی هستهای بماند، ایران نیز باید این امکان را داشته باشد[۱۷].
یکی از ناظران آژانس بینالمللی انرژی اتمی فرآیند غنیسازی اورانیوم در تأسیسات هستهای نطنز در ایران را بررسی میکند؛ تهران میگوید باید مانند کشورهای دیگری مثل ژاپن اجازه پیدا کند از ظرفیتهای برنامهی هستهای بومیاش بهرهمند شود و در عین حال در معاهدهی منع اشاعهی هستهای نیز عضو باشد (+)
چرا قدرتهای هستهای ممکن است سلاح هستهای نسازند؟
نمیتوان تهدید تحریمهای سختگیرانه علیه اشاعهی هستهای[۱۸] را تنها دلیل این کندی در فرآیند هستهای شدن [کشورهایی مانند ایران] دانست. حتی اگر تحریمها هم نباشند، تعلل در عبور از آستانهی ساخت سلاح اتمی احتمالاً به اعتقاد اکثر قدرتهای بالقوه هستهای از نظر سیاسی، اقتصادی و استراتژیکْ سیاست منطقیای است.
از نظر سیاسی، سلاحهای هستهای عمدتاً نشان دادهاند که به عنوان یک ابزار اعمال قدرت چندان مفید نیستند[۱۹]، زیرا تهدید استفاده از چنین قدرت مخربی باورپذیر نیست، مگر در واکنش به تهدیدهای شدید امنیتی. از طرف دیگر، ایستادن در آستانهی ساخت بمب هستهای و همزمانْ حفظ یا ارتقای فناوریهای مربوطه میتواند اهرم چانهزنیای در اختیار کشورها بگذارد که اغلب بسیار قویتر از قابلیتهای واقعی آنهاست. به نظر میآید به همین دلیل هم باشد که ایران دارد دست به فعالیتهایی در حوزهی هستهای میزند که هیچ توجیه غیرنظامیای ندارند.
حتی یک کشور کوچک هم، که در شرایط عادی در صحنهی جهانی خیلی به حساب نمیآید، با تهدید به هستهای شدن میتواند بر قدرتهای بزرگی که مخالف اشاعهی هستهای هستند، فشار بیاورد و در ازای خودداری از ساخت سلاح هستهای، از آنها امتیاز بگیرد. کرهی شمالی در قالب «چارچوب مورد توافق [آمریکا و کرهی شمالی]» سال ۱۹۹۴[۲۰]، وعدهی تأمین تأسیسات رآکتور آب سبک و سالیانه نیم میلیون تُن نفت سنگین رایگان را به عنوان امتیاز دریافت کرد. ارزش چنین امتیازهایی صرفاً مادی نیز نبود: موضع قوی گاهوبیگاه پیونگیانگ در مقابل قدرتهای بزرگ به شکل گستردهای به عنوان یک ابزار تبلیغاتی برای مشروعیت بخشیدن به خاندان «کیم» در کرهی شمالی مورد استفاده قرار گرفته است. این در حالی است که تمایل آمریکا به جلوگیری از اقدام متحدانش، مانند ژاپن و کرهی جنوبی، به ساخت سلاح هستهای برای خودشان، معمولاً به عنوان دلیل اصلیِ تعهدات گستردهی امنیتی واشینگتن و اعزام گستردهی نیروهای آمریکایی با هدف حفاظت از این متحدان ذکر میشود[۲۱].
ایران که یکی از بزرگترین زرادخانههای موشکی منطقه را در اختیار دارد، بارها اعلام کرده است که برای تأمین بازدارندگی نیازی به سلاح هستهای ندارد (+)
از نظر اقتصادی، ساخت و نگهداری از زرادخانهی هستهای برای اکثر کشورها فوقالعاده پرهزینه است. کارشناسان آمریکایی حوزههای هستهای و جنوب آسیا میگویند[۲۲] هند و پاکستان تا اوایل دههی ۲۰۰۰ هر کدام بیش از ۵ میلیارد دلار برای نیروهای هستهایشان هزینه کردهاند. قدرتهای هستهای، علاوه بر هزینههای اولیهی ساخت سلاح، تا سالهای سال نیز باید مدام هزینههای هنگفتی برای حفظ و مدرنسازی تسلیحات هستهای و سامانههای حملکنندهی آنها بپردازند؛ و این هزینهها بهسرعت روی هم انباشته میشوند. قدرتهای هستهای منطقهای، مانند اسرائیل[۲۳]، هند و پاکستان، سالانه ۱ تا ۳ میلیارد دلار در همین زمینهها هزینه میکنند[۲۴]. نیروی هستهای نسبتاً کوچک فرانسه سالی حدود ۶ میلیارد دلار هزینه روی دست پاریس میگذارد[۲۵].
علاوه بر این، زرادخانههای هستهای معمولاً باعث صرفهجویی در هزینهی نیروهای متعارف نظامی نمیشوند. اکثر قدرتهای هستهای همزمان با بهبود ظرفیتهای نظامی هستهایشان همچنان به نگهداری و ارتقای قابلیتهای متعارف خود نیز ادامه میدهند[۲۶]. تا وقتی یک کشور با تهدیدات امنیتی موجودیتی قریبالوقوع مواجه نباشد، بعید است بتوان اینگونه سرمایهگذاریها و فرصتسوزیهای متعاقب آنها را توجیه کرد؛ بهخصوص با توجه به رقابت حوزههای سیاستی مختلف بر سر منابع کمیاب ملی.
رآکتورهای هستهای در تأسیسات نطنز در ایران؛ از نظر بسیاری از کشورهایی که در حال حاضر سلاح هستهای ندارند، هزینههای هنفگت و ادامهدار نظامیسازی برنامهی هستهای قابلتوجیه نیست (+)
از نظر استراتژیک، سلاحهای هستهای لزوماً امنیت یک کشور را تضمین نمیکنند؛ مگر اینکه همراه با ظرفیتهای مستحکم و مقاوم [مثلاً در برابر موشکهای رهگیر] برای حمل مؤثر آنها تا اهداف ارزشمند در عمق خاک مهاجمِ احتمالی باشند و خودشان در معرض نابودی در صورت حملهی پیشدستانهی دشمن نباشند. کشوری که به تازگی به سلاحهای هستهای مجهز شده است، اگر سامانههایی با مقاومت کافی برای حامل آنها نداشته باشد، معمولاً خود را در دو راهی «استفاده یا دور انداختن» سلاحهای اتمیاش میبیند؛ و چهبسا در صورت وقوع یک بحران، نسبت به کشورهای بالقوه هستهای، بیشتر در معرض خطر حملات پیشدستانه باشد. این دو راهی زمانی تنگتر میشود که هستهای شدنِ آن کشور باعث شود یک کشور متخاصم نیز دست به ساخت سلاح هستهای بزند (چنانکه در صورت عبور ایران از آستانهی ساخت سلاح هستهای، احتمالاً عربستان نیز چنین سلاحی را خواهد ساخت[۲۷]). برزیل و آرژانتین نیز در مقطعی به نظر میرسید در آستانهی گرفتار شدن در یک مسابقهی کابوسوار بر سر تسلیحات هستهای باشند، اما این دو قدرت آمریکای جنوبی آنقدر عاقل بودند که با هم از بروز این خطر جلوگیری کنند[۲۸].
کشورهای بالقوه هستهای از طریق داشتنِ پتانسیلِ فنیِ ساخت سلاح اتمی و در عین حال خودداری از ساخت بمب، میتوانند هم از تجاوز یا فشار نظامی کشورهای متخاصم جلوگیری کنند و هم اهداف وسوسهانگیزی برای حملهی پیشدستانه در اختیار آنها نگذارند. به عبارت دیگر، کشورهایی که در آستانهی دستیابی به سلاح هستهای هستند، میتوانند در مواجهه با تهدیدات یک مهاجمِ احتمالی، تهدید کنند که در واکنش به هرگونه حملهای از این آستانه عبور خواهند کرد و به این ترتیب امنیت یا موضعِ قدرتِ طرف متجاوز را در آینده تضعیف خواهند نمود. «یاسوهیرو ناکاسونه» نخستوزیر سابق ژاپن، میگفت[۲۹] ضرورت دارد که توکیو ظرفیتهای بالقوهی هستهایش را به نمایش بگذارد تا کشورهای همسایه دست به رفتارهای تجاوزکارانه علیه ژاپن نزنند. اکبر هاشمی رفسنجانی، نامزد انتخابات ریاستجمهوری سال ۲۰۰۵ ایران، که چهارمین رئیسجمهور ایران بین سالهای ۱۹۸۹ و ۱۹۹۷ هم بود، همان سال ۲۰۰۵ در عین تأکید بر اینکه ایران به دنبال سلاح هستهای نیست، به دکتر «جورج پرکوویچ» مدیر برنامهی سیاست هستهای [اندیشکدهی آمریکایی] «موقوفهی صلح بینالملل کارنگی»، گفته بود: «به محض اینکه چرخهی سوخت هستهای را تکمیل کنیم، حساب کار دستِ همهی همسایگانمان خواهد آمد.»
سید ابراهیم رئیسی، رئیسجمهور جدید ایران، میتواند با اتخاذ رویکردی متفاوت با دولت قبل، امتیازات لازم را در مذاکرات هستهای از طرفهای مقابل بگیرد (+)
چگونه آمریکا ممکن است ایران را وادار به ساخت سلاح اتمی کند؟
کشورهای بالقوه هستهای به خاطر همهی این دلایل، اغلب به این نتیجه رسیدهاند که به نفعشان است در ساخت سلاحهای هستهای عجله نکنند. ایران نیز به احتمال زیاد عجلهی زیادی برای تبدیل ظرفیتهای هستهایش به یک زرادخانهی هستهای ندارد؛ به ویژه تا زمانی که فاقد ظرفیتهای مستحکم و مقاومی برای حملهی ثانویه [در واکنش به حملهی اولیه یا پیشدستانهی دشمن] است. اما نباید این را فراموش کرد که محاسبات تهران در صورت مواجهه با تهدید قریبالوقوعِ تغییر رژیم، ممکن است تغییر کند؛ دقیقاً همان اتفاقی که اوایل دههی ۲۰۰۰ برای کرهی شمالی افتاد[۳۰]، زمانی که دکترین بوش[۳۱] رژیم این کشور را هدف اصلی حملات پیشدستانهی آمریکا معرفی کرد. اقدام آمریکا به تهدید بقای رژیم ایران ممکن است تمایل تهران برای حرکت سریع به سمت ساخت سلاحهای هستهای با هدف نمایش قدرت یا جلوگیری از حملهی نظامی را بهشدت افزایش دهد[۳۲]. بنابراین، تهدیدات نظامی به منظور جلوگیری از اشاعهی هستهای اتفاقاً ممکن است دقیقاً همان اتفاقی را رقم بزنند که واشینگتن از سالها قبل تلاش زیادی کرده تا از آنها جلوگیری کند.
در همینباره بخوانید:
›› اذعان روزنامه کنگره آمریکا: بایدن نمیتواند برجام را احیا کند