سرویس سیاست مشرق- در میان انبوهی از گزارشها و تیترهای خبری، در یک بسته کامل بانام «ویژههای مشرق» شمارا در جریان مسائل مهم و اثرگذار از نگاه روزنامههای کشور قرار میدهیم. در این ویژهنامه، نگاهی به آخرین مواضع جناحهای سیاسی و تحولات مهم داخلی، خارجی، اوضاع اقتصادی و اجتماعی کشور انداخته میشود که مخاطبان بامطالعه آن به رهیافتهای مهم، نکات و تأملات از سیر وقایع اثرگذار دست خواهند یافت، در این بخش با ما همراه باشید.
*******
روزنامههای امروز دوشنبه ۹ آبان ماه در حالی چاپ و منتشر شد که هشدار آشوب انتخاباتی در امریکا، جام جهانی فوتبال و فرصتها، ایران و انتخابات زودهنگام ارژیم صهیونیستی در صفحات نخست روزنامههای امروز برجسته شده است.
روزنامه شرق در یکی از گزارشهای امروز خود به بررسی ضرورت تدوین راهبردهای اجرائی و عملیاتی از سوی مجلس و دولت برای ایجاد آرامش در کشور پرداخته و با تیتر «فردای بهتر، راهکار میخواهد» نوشته است:
موانعی پیشروی کشور است که باید هریک از مسئولان در حد وسع و توانشان برای رفع آنها همه تلاش و توانشان را به کار بگیرند. نکات و مطالباتی که پاسخ و برآوردهکردن هریک از آنها میتواند در این شرایط خاص راهگشا باشد و معترضان را از کف خیابان به خانههایشان برگرداند؛ دراینمیان برخی با موضعگیریهای ناصواب سعی دارند بهجای بازکردن گره از مشکل ایجادشده، گره روی گره بزنند.
در ادامه این گزارش آمده است:
موضوعی که به گفته مسعود پزشکیان، نماینده چند دوره مردم تبریز در مجلس، این اتفاقات ناشی از کوتاهیهایی است که مسئولان در قبال مسئولیت و وظایفشان در اجرای سیاستهای کلی نظام انجام دادهاند و با بیتدبیری سعی دارند مسئولیت قصور خود را نپذیرند و هرکسی را که به این اشکالات ایراد گرفت، ضدنظام معرفی کنند تا از خود سلب مسئولیت کنند. از طرفی اما جلال رشیدیکوچی، نماینده مردم مرودشت در مجلس یازدهم، میگوید مجلس درحال تدارک برنامهای جدی است تا صدای نسل جدید و اعتراضات را بشنود. او تحقق این برنامهها را منوط به ایجاد آرامش نسبی در کشور دانست.
روزنامه سازندگی نیز محمد قوچانی را عکس یک کرده و با تیتر «راه خروج از بحران» هفت پیشنهاد وی را برشمرده است.
قوچانی از محاکمه خطاکاران در پرونده مهسا امینی، تشکیل پرونده برای تمام فوت شدگان و قایع از مسها امینی تا شاهچراغ، بازگرداندن قدرت مطبوعات، احیای برجام، گشایش رسانهای و رفع انحصار از صداوسیما، رسیدگی ویژه به چهار منطقه مهم و نیازمند توجه در کشور، بازنگری در قانون اساسی برای تشکیل جمهوری اسلامی سوم سخن میگوید.
سازندگی در سرمقاله نیز به قلم سید محمود علیزاده طلباطبایی از بینیازی به تغییر قانون اساسی برای به رسمیت شناختن اعتراضات نوشته است.
در این مقاله آمده است:
مشکل دیگر در نگاه به مقوله اعتراض است. در سالهای اخیر متاسفانه در پی بروز هر اعتراضی نخستین رویکرد مواجه با این پدیده امنیتی است و هر اعتراضی از این منظر دیده میشود درحالی که بسیاری از این اعتراضات امنیتی نیست و گزارشها به مقامات بالا بیش از حد با تفسیرهای متفاوت و به اشتباه این دیدگاه گزارش میشود. این رویه باید هرچه سریعتر متوقف شود.
روزنامه هم میهن نیز در تیتر یک امروز خود به بررسی، تحلیل و آینده پژوهی اعتراضات از نگاه استادان علوم سیاسی ایران پرداخته است، این روزنامه اصلاحطلب به نقل از محمدجواد غلامرضاکاشی، استاد دانشگاه علامه نوشته است:
این حرکت به مثابه یک چرخش اساسی در فهم ما به سیاست انقلاب هست اما انقلاب نیست، اگر خیال کنیم که میتواند نظم مستقر را واژگون کند جنس و سرشت این جریان در اساس با انقلاب به معنای سیاسیاش سازگار نیست.
نکته قابل تأمل آنکه در پیشنهادات اصلاحطلبان برای پایان اغتشاشات هیچ اشارهای به نقش پررنگ رژیم مافیایی آمریکا در دامن زدن به آشوبها نشده است، گویی این افراد غرب را از فاکتور معادلات بیرون گذاشته و تنها به دنبال سرنخهای خیالی در داخل میگردند؛ این ادعا در حالی مطرح شده است که بایدن به صورت رسمی اعلام کرده بود که به دنبال راهحلهای برای افزایش آتش آشوب در ایران میگردئد، این روزها جناح چپ باید به این سؤال پاسخ دهد که چرا مواضعش در همه موارد مو به مو شبیه غربیهاست؟ و چرا عوامل رسانهای آنها برای دشمن سایه نویسی میکنند؟
تروریستها مشغول کارند
روزنامه ایران پاسخ قابل تاملی برای پیشنهادات اصلاحطلبان برای عوبر از اغتشاشات داشته وبا با طرح این سؤال که «چه کسانی به دنبال آشوب در ایران هستند؟» به ریشه یابی اتفاقات اخیر پرداخته است.
این روزنامه نوشته است:
سرویسهای خارجی تلاش داشتند تا زمینههای آشوب را به وجود بیاورند. اقداماتی مانند تأسیس شبکه «سازمانهای همدستان» برای نفوذ در بخشهای اجتماعی کشور از جمله آنهاست. در پرتو این سازمان سرویسها با پوشش فعالیتهای حقوق بشری و ترویج دموکراسی سعی در جذب عناصر مستعد برای به انحراف کشاندن مطالبات مردمی، ایجاد مطالبات کاذب و تحریک عمومی تلاش داشتند که با شناسایی بخشهایی از این شبکه در سطوح و اصناف مختلف و ضربه به زنجیره تأمین مالی و عناصر نفوذی آنها در رسانهها مورد برخورد واقع شدند. امریکاییها در بحران سازی در حوزههای فرهنگی و اجتماعی نیز در ماههای اخیر تحرکات بالایی داشته است. برگزاری نشست حقوق بشری اسلو که از سوم تا پنجم خردادماه با همکاری مشترک واشنگتن و مؤسسات صهیونیستی برگزار شد نمونه این رخداد است.
روزنامه کیهان نیز در یادداشتی به جریانشناسی حرمتشکنی حریمها و حرمها پرداخته و مینویسد:
نهادهای فرهنگی و تبلیغی تا حال آن گونه باید وظیفه تبیینی خود را در این جنگ شناختی انجام ندادهاند. همواره کنشها و تشنجهای سیاسی (بازی سیاسی) در این کشور همه ساحتهای بنیادین را تحتالشعاع قرار داده و دشمنان این مرز و بوم از این بستر به خوبی استفاده کردهاند. حال وقت آن است که مصلحت سنجیهای بیمورد و بیجا کنار گذاشته شود تا مردم با زلال تبیین، از حقایق آگاه گردند. بیانیه مشترک دو نهاد اطلاعاتی گام بلندی در این جهت است.
در ادامه این یادداشت آمده است:
برخی روزنامهها که در ورای روزنامهنگاری پیادهنظام داخلی جبهه آمریکایی – صهیونیستی را بر عهده گرفتهاند، باید پشت پرده آنان و گردانندگانشان افشا شود. برخی جریانهای سیاسی داخلی که به اقرار نخستوزیر وقت اسرائیل سرمایه آنان در داخل هستند، در رسانههای ملی- رسمی جریان شناسی شوند و تطور تاریخی آنان به طور مستند گفته شود تا بیشتر از این شاهد خسارتهای عمدی این جریانات به نظام و مردم نباشیم.
روزنامه جوان نیز روایتی قابل توجه از سفید سازی اغتشاشات توسط اصلاحطلبان ارائه داده و نوشته است:
این جماعت مدعی در تمام ۴۰ روز پس از مرگ این هموطن نه تنها حاضر به نفی خشونت و آشوبهای خیابانی در کشور نشدند که پشت برخی تعابیر مانند «اعتراض مدنی»، «آزادی» و مواردی از این قبیل کوشیدند، گذشته خود را از هرگونه ناکارآمدی و بحران مدیریتی پاک کنند و در عین حال همسو با رسانههای ضد انقلاب که اکنون و با بیانیه دو دستگاه اطلاعاتی و امنیتی، طراحی و اجرای اغتشاش را با کدهای فراوان کاملاً از پیش تعیین شده عنوان کرده بودند، حرکت کردند.
در ادامه این یادداشت قابل توجه آمده است:
فاجعه تروریستی شاهچراغ در شیراز که اتفاق افتاد و در همان ساعات اولیه این اقدام تروریستی داعش در بیانیهای رسمی مسئولیت آن را برعهده گرفت، فعالان سیاسی این جریان، اما برخلاف درگذشت مهسا امینی، در نخستین موضعگیری خود به تشکیک در عامل یا عاملان این اقدام تروریستی پرداختند و بازهم با عینک جناحی و ضد ملی آگاهانه یا نا آگاهانه قدم در مسیری نهادند که خروجی آنها تطهیر گروهک تروریستی داعش و متهم کردن نظام به این جنایت بود! نگاهی که از همان روز اول حادثه از سوی تروریستهای رسانهای وابسته به امریکا، انگلیس، آلسعود و رژیم صهیونیستی به شکل گستردهای پمپاژ شد.دبیرکل یکی از احزاب اصلاحطلب در واکنش به این اقدام تروریستی، اگرچه خشونت و ترور در همه وجوه آن را محکوم کرد، اما تأکید کرد: علی القاعده تا روشن نشدن این جنایت نمیتوان در مورد انگیزه، دلایل، عامل یا عاملان این ترور قضاوتی کرد!
تروریسم رسانهای از استودیو تا خیابان
روزنامه جامجم عملکرد رسانههای آن سوی آبی در اتفاقات اخیر را بررسی کرده و نوشته است:
رسانهای مانند بیبیسی برای بالا نگهداشتن خط آشوب در فضای آنلاین، مدعی میشود انقلاب به روز چهلوسوم خود رسیده یا مثلاً رسانههایی مانند اینترنشنال و ایندیپندنت از احتمال سقوط نظام صحبت میکنند و فکت خود را هم از جاستین ترودو، نخستوزیر کانادا در تجمع ایرانیان آنجا میآورند. تشنج و هیجانزدگی که بیشتر از هر جا ابتدا در تلویزیون و فضای مجازی اتفاق میافتد و مکانیسم و سازوکار خاص خود را دارد، بحث اصلی ماست که چطور از دل آن ما به یک تروریسم حسابشده رسانهای میرسیم.
در ادامه این گزارش آمده است:
گذشته از اینکه هر انقلاب به ما هو انقلاب، در فضای آکادمیک و علوم انسانی، خوانش اصیل خود را دارد که حداقلیترین مولفههای آن مثلاً در جامعه ما پیوستن عناصر اصلی یک جامعه به آن است که سال ۵۷ هم حضور تمامقد، مسجد، بازار و مردم رکن اساسی آن بود اما حتی هیچکدام از این سه عامل اصلی هم در اعتراضات استودیویی اخیر وارد این بازی نشدهاند ولی در عمل و در بازنمای رسانهای آن، یعنی در قالب تصویر و کلمات، خبر به گونهای بزرگنمایی میشود که رسانه بیبیسی بدون هیچ پشتوانه و قرینه صحیحی از واژه «انقلاب» استفاده میکند