سرویس سیاست مشرق - این که قرآن کتاب هدایت است و از سوی خدای متعال برای هدایت ما انسانها فرستاده شده است، امری قطعی و مسلم است، اما آیا استفاده از منبع هدایت شرط و شرایطی ندارد؟ معلم قرآن، حضرت آیت الله العظمی خامنهای در بحثهای قرآنی خویش، به بخشی از این شرایط برای بهره بردن از هدایتهای قرآنی در سطوح مختلف آن، پرداختهاند:
«قرآن در معرض استفادهی ما است، امّا اینکه آیا ما استفاده میکنیم یا نه، آیا ما میتوانیم استفاده کنیم یا نه، خودش مسئلهی مهمّی است. بله، قرآن درس را در اختیار ما گذاشته، هدایت را به ما عرضه کرده، امّا ما کِی میتوانیم از این هدایت قرآنی استفاده کنیم؟ هُدًی لِلمُتَّقین؛ وقتی تقوا وجود داشته باشد. وقتی تقوا وجود داشت، این هدایت به معنای واقعی کلمه و به تمام معنیالکلمه در اختیار ما خواهد بود. البتّه تعبیرات در قرآن مختلف است لکن مرجع همهی آنها یکی است؛ اینجا در اوّل قرآن «هُدًی لِلمُتَّقین» است، در یک جا «هُدًی وَ بُشری لِلمُؤمِنینَ» است، در یک جا «هُدًی وَ رَحمَةً لِقَومٍ یُؤمِنون» است، در یک جا «هُدًی وَ بُشری لِلمُسلِمین» است، در یک جا «هُدًی لِلنّاس» است؛ این مراتبِ مختلفِ هدایت است: «هُدًی لِلنّاس» یعنی در اختیار آنها است، میتوانند استفاده کنند، «هُدًی لِلمُتَّقین» یا «هُدًی وَ بُشری لِلمُؤمِنین» [هم] مراتببهرهمندی از این هدایت را برای انسانها مشخّص میکند. خب این در مورد تقوا که مراتب هدایت نشان داده میشود.
در آیات دیگری، «خشیت» ملاک قرار گرفته است که حالا عرض میکنم مرجع آن هم باز به تقوا است: «اِنَّما تُنذِرُ مَنِ اتَّبَعَ الذِّکرَ وَ خَشِیَ الرَّحمانَ بِالغَیبِ فَبَشِّرهُ بِمَغفِرَةٍ وَ اَجرٍ کَریم» -در سورهی مبارکهی یاسین- آن کسی میتواند از اِنذار قرآنی استفاده بکند و در جان او اثر بگذارد و دست او را بگیرد و پیش ببرد که دارای خشیت باشد. یا در سورهی مبارکه طه: طه، ما اَنزَلنا عَلَیکَ القُرءانَ لِتَشقا، اِلّا تَذکِرَةً لِمَن یَخشا. در قرآن چندین آیهی دیگر هم هست که مربوط به همین خشیت است. خشیت هم صفت اهل تقوا است؛ یعنی وقتی ما تقوا داشته باشیم، خشیت هم به سراغ ما میآید که حالا اینجا این آیهی شریفه را من بخوانم: وَ لَقَد ءاتَینا موسی وَ هارونَ الفُرقانَ وَ ضِیاً وَ ذِکرًا لِلمُتَّقین؛ آنچه به هارون و موسی (علیهما السّلام) داده شد، هدایت و ذکر بود برای متّقین؛ متّقین چه کسانی هستند؟ متّقین را قرآن معنا میکند: الَّذینَ یَخشَونَ رَبَّهُم بِالغَیب. پس بنابراین، تقوا و خشیت هم یا همراهند یا اساساً جدا از هم نیستند و تحت یک مفهوم قرار میگیرند.
البتّه خشیت با خوف فرق دارد. خشیت عبارت است از آن حالتی که ناشی از فهم عظمت طرف مقابل است که به انسان دست میدهد؛ به این حالت میگویند خشیت. خشیت در مقابل پروردگار عالم ناشی از درک عظمت حضرت حق (جلّ و علا) است که «اِنَّما یَخشَی اللهَ مِن عِبادِهِ العُلَمَاءُ»؛ آن کسانی که معرفتشان بیشتر است، داناییشان بیشتر است، خشیت از پروردگار مال آنها است. البتّه خطا نشود در فهم معانیِ خوف و خشیت و این چیزها که به معنای ترساننده بودن ذات مقدّس پروردگار فهمیده بشود؛ نه، اِنَّما تُنذِرُ مَنِ اتَّبَعَ الذِّکرَ وَ خَشِیَ الرَّحمانَ بِالغَیب؛ خشیت هست، امّا رحمانیّت محفوظ است؛ همان رحمان، آن که مظهر لطف و عنایت به بشر است، خشیت در مقابل او است به خاطر عظمت او.» [۱]
[۱] بیانات در محفل انس با قرآن کریم (۱۴۰۰/۰۱/۲۵ )