سرویس سیاست مشرق - «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابه‌لای اخبار و اتفاقات کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیل‌ها و پیشینه‌هایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم می‌گذاریم. ۷:۳۰ هر روز با بسته ویژه خبری-تحلیلی مشرق همراه باشید.

***

"مالیات زیاد" چگونه رهزن لایحه بودجه دولت شد؟!

کلیات لایحه بودجه دولت برای سال آینده از سوی مجلس یازدهم رد شد.

رخدادی که یکی از اصلی‌ترین دلایل آن افزایش فشار مالیاتی بر مردم بوده است.

به گزارش مشرق، درباره رد شدن کلیات لایحه بودجه در مجلس؛ 3 تن از نمایندگانی که در جلسه بررسی کلیات و در مخالفت با این لایحه سخن گفتند؛ به نکاتی اشاره کرده‌اند که خوانش آنها ضروریست:

1_ حجت الاسلام محمد باقری، عضو کمیسیون اقتصادی مجلس: در بخش منابع بیشترین درآمد مربوط به افزایش درآمدهای مالیاتی و گمرکی با ۴۰ درصد بوده و وابستگی به درآمدهای نفتی ۲۴ درصد کاهش یافته که این موضوع بدون در نظر گرفتن منابع هدفمندی یارانه‌ها است. این یعنی تمام فشاری که بر تولید و اصناف در سال ۱۴۰۲ وارد شد، در سال آینده ۴۰ درصد دیگر افزایش پیدا می‌کند یعنی اگر در سال ۱۴۰۲، ۶۰ میلیون تومان مالیات می‌داد سال آینده باید ۱۰۰ میلیون تومان مالیات بدهد، یا اگر واحد تولیدی یک میلیارد تومان مالیات داده سال آینده باید یک میلیارد و ۴۰۰ میلیون تومان مالیات پرداخت کند.

2_ حسینعلی حاجی دلیگانی، عضو کمیسیون قضایی مجلس: کل بودجه ۲ هزار و ۷۰۰ همت است که اگر ما ۳۰ درصد تورم سال آینده را نیز در آن در نظر بگیریم، می شود هزار و ۹۰۰ همت، یعنی همان عدد و عملکردی که برای سال ۱۴۰۲ پیش بینی شده بود، بنابراین ما هیچ افزایش بودجه ای در سال آینده نخواهیم داشت که این عدم افزایش بودجه باعث توقف رشد اقتصادی کشور خواهد شد.
افزایش مالیات ها باعث گرانی و تورم بیشتر خواهد شد... افزایش مالیات باعث توقف تولید خواهد شد و زمانی که تولید متوقف شود دستمزدها کم شده و بیکاری و مشکلات معیشتی ایجاد خواهد شد.

3_ محسن زنگنه، عضو کمیسیون برنامه و بودجه مجلس: در بحث مالیات ها بر خلاف ادعای دولت که می‌گوید، می‌خواهیم از طریق فرار مالیاتی افزایش درآمد داشته باشیم، دولت طی دو سال گذشته ۲ میلیون مودی را به ۴ میلیون افزایش داده، دیگر چقدر می‌خواهد به این عدد اضافه کند؟[1]

*این انتقادات متحدالمعنی که حتی در صحبت‌های موافقان لایحه بودجه نیز دیده می‌شود بصورت واضحی ایرادات کلان لایحه بودجه 1403 را نشان می‌دهد.

ایراداتی که البته قبل از این هم پیش‌بینی می‌شد که منجر به رد شدن کلیات لایحه در مجلس یازدهم شود. +

رئیس مجلس بر لزوم همکاری مجلس و دولت برای رفع این ایرادات در سریع ترین زمان ممکن تأکید کرده است. در عین حال مردم امیدوارند این ایرادات که بحث لزوم کاهش مالیات یکی از اصلی‌ترین آنهاست؛ رفع شود.

مالیات زیاد اثر تورمی پایدار دارد و بخش زیادی از گرانی فعلی نیز نتیجه افزایش شدید مالیات طی 3 سال اخیر است.

***

"اکثریت مردم خواستار تنش‌زدایی در روابط با آمریکا هستند"

عشق لا یدرک و لا یوصف لیدر اصلاح‌طلبان به آمریکا

به گزارش کانال تلگرامی امتداد، محمد خاتمی، از بانیان فتنه 88 به تازگی طی سخنانی در جمع مشاوران خود و به بهانه روز دانشجو با اظهار این که می‌توان ضداستکبار و ضد استعمار بود، اما هویت خود را در ستیز با غرب تعریف نکرد، گفته است: اکنون هویت ملی ما به گونه‌ای شکل گرفته که حکمرانان ما نمی‌خواهند. اگر در آن دوره تاریخی که ١٦ آذر رخ داد، مردم ما با آمریکا مخالف بودند و منشأ استبداد داخلی را آمریکا می‌دانستند، اما امروز در موقعیتی قرار گرفته‌ایم که اگر نگوییم اکثریت مردم خواستار تنش‌زدایی در روابط با آمریکا هستند، لااقل می‌توان گفت که از سیاست‌های خارجی موجود و غرب‌ستیزی هزینه‌زای حکومت ناراضی هستند، همچنان که از سیاست‌های داخلی نیز ناراضی هستند. +

*آقای خاتمی درست می‌گویند!

استعمار و امپریالیسم دو مفهوم هستند و اطلاق خاص به هیچ کشور یا منطقه‌ای ندارند. اما مسئله و بلکه تأسف از آنجا شروع می‌شود که خاتمی و دوستانش دچار یک خوشبینی به آمریکا هستند و به مصداق ضرب‌المثل "ان‌شاء‌ا... بز است" نمی‌خواهند باور کنند که این محبوب قلبی آنهاست که مردم را در افغانستان و عراق قتل عام کرد، حامی اصلی صدام در حمله به ایران بود، گرداننده اصلی جریان تکفیر و داعش در منطقه بود، جنایات ابوغریب و بگرام را بر عهده دارد و از همه مهمتر اینکه بمب‌های کشتار مردم غزه را به دست صهیونیست‌ها می‌رساند.

بله... استعمار امری الزاما غربی نیست و شعارها و رویکرد ضد استعماری ایران اسلامی نیز اختصاص به غرب ندارد. بلکه ما با آمریکا که مظهر شیطان بزرگ است مواجهیم و درباره جنایات و سوابق پیش‌گفته نیز نمی‌توانیم مثل خاتمی و دوستانش عقل و تحلیل درست را کنار بگذاریم.

لازم به اشاره است که همین "تحلیل غلط" و چشم‌پوشی از امّ‌الفساد بودن آمریکاست که خاتمی و دوستانش را به ورطه فتنه و جدایی از نظام و تحریم انتخابات انداخته و البته گویا اینان همچنان درس نمی‌گیرند!

جالب آنکه این خوشبینی و چشم‌پوشی به حدیست که اینان حتی نمی‌بینند کسی که در روابط بین‌الدوَلی دست به جنایت و تحریم و ترور و توطئه می‌زند آمریکاست نه ایران. و در ادامه همین خوشبینی جاهلانه ایران را دعوت به تنش‌زدایی هم می‌کنند!

و صد البته در اینجا باید به آن تک بیت شعر سرزمین بزرگ پارس نیز اشاره کرد که می‌گوید: اگر در دیده مجنون نشینی/ به غیر از خوبی لیلی نبینی

در بحث رضا یا نارضامندی مردم ایران از سیاست‌های حاکمیت نیز مشخص نیست خاتمی با کدام ملاک و معیار چنین ادعایی را روا می‌دارد؟ چه اینکه مردمی که با یک حضور چند میلیونی؛ پیکر سردار شهید حاج‌قاسم سلیمانی را تشییع می‌کنند؛ حتما با قاتلین او نیز سر عداوت دارند. تشییعی که تأیید می‌کند مردم با سیاست‌های نظام اسلامی نیز همسو هستند و مشی و روشی بر خلاف خاتمی و دوستانش اتخاذ کرده‌اند. شکست فتنه سال 88 نیز تأییدی دیگر بر همین ادعاست.

***

چرا علی(ع) فقط قهرمان محراب نبود؟

آرمین: دین الگوی سیاسی و اجتماعی ندارد!

محسن آرمین، از فعالان اصلاح‌طلب که گاهی هم نظراتی درباره دین ارائه می‌کند به تازگی طی اظهاراتی گفته است: به گمان بنده، دین مدعی ارائه‌ یک الگوی سیاسی یا اجتماعی یا یک نظریه‌ی سیاسی و اجتماعی نهایی نیست؛ این‌ها اموری انسانی و تدریجی الوجود هستند و باید بر اساس تجربه‌ی انسان‌ها به تدریج با سعی و خطا و مجاهدت‌های نظری و نظریه پردازی‌های مختلف به تدریج شکل بگیرند کما اینکه در طول تاریخ هم به تدریج این مفاهیم و نظریات مطرح شده است.

به گزارش شفقنا، او می‌افزاید: خطای بزرگی که بعضی می‌کنند یا کردند این است که سعی دارند از برخی سخنان معصومین یک نظریه‌ی حکومتی و سیاسی استخراج و مطرح کنند در صورتی که اگر در سخن امام(ع) به فرض جملاتی درباره‌ی وظایف حاکم می‌بینیم به این دلیل است که امام دقیقاً دارند در پارادایم حکومت فردی صحبت می‌کنند. در جامعه ای صحبت می‌کنند که مردم اساساً هیچ الگویی غیر از الگوی حکومت فردی تجربه نکرده اند. اینطور نیست که مثلاً فرض کنید امام خواستند در مقام این باشند تا یک نظریه‌ی حکومتی مطرح کنند بلکه حضرت در عصری سخن می گویند که از انتخابات، مجلس و تفکیک قوا خبری نبوده است.

آرمین تصریح می‌کند: به فرض اگر امام معصوم امروز می‌بودند یا اگر امام زمان (عج) امروز ظهور می‌کردند و جامعه‌ی بشری الگوهایی مثل دموکراسی، تفکیک قوا و پارلمان را داشت، آیا باز امام بر اساس الگوی حکومت فردی سخن می‌گفتند؟! به گمان من، ما با یک نگاه شهودی می‌توانیم، بفهمیم که اساساً این گونه نیست. بنابراین شواهد امروز نشان می دهد که یکی از معضلات بزرگ و بزرگ ترین خطای بنیادگرایی دینی اساساً همین است چون بنیادگرایی دینی خواهان بازگشت به دوره‌ی درخشان قرون اولیه است و بر همان اساس هم سعی می‌کند که تمام مناسبات را تنظیم کند.[2]

*اگر دین حاوی نظریه و الگوی سیاسی و اجتماعی نیست و امور انسانی و تدریجی الوجود را به حال خود گذارده است پس منطقا پیامبر اسلام(ص) نباید از مکه به مدینه هجرت می‌کردند.

و نباید رخدادهایی مثل غزوات صدر اسلام رخ می‌داد و ایضا ائمه هدی(س) نباید توسط ائمه جور به شهادت می‌رسیدند.

چه اینکه تمام این رخدادها نه به سبب عبادات فردی اسلام که به سبب رویکردهای سیاسی و اجتماعی اسلام عزیز بوقوع پیوست.

و گرنه هیچ دلیلی نداشت که سیدالشهدا(ع) علیه حاکم جور قیام کند، پیامبر(ص) با متد سکولاریستی راهبان و ترسایان به رسالت می‌پرداخت و امیرالمؤمنین(ع) هم به جای جنگ "قهرمان محراب" باقی می‌ماند!

بر همین منوال حرکت امام خمینی(ره) هم در انقلاب اسلامی یک حرکت غلط بود و امام باید اجازه می‌داد که امثال آقای آرمین بدون آرمان و در ذیل همان حکومت پهلوی بصورت تحقیرآمیز و بدون استقلال و آزادی و جمهوری زندگی می‌کردند و به حیاتی نباتی ادامه می‌دادند.

تا اینجا و با این مهندس معکوس اثبات کردیم که مدعای نخست آرمین صحیح نیست و اصلی‌ترین کارکرد دین اتفاقا سر و شکل دادن به سیاست و حکومت است. (چه اینکه تا سیاست و حکومت دینی نباشد؛ دین هم بروز و ظهور کاملی در عرصه عبادات و اوامر و نواهی خود نخواهد داشت و این هم یک اثبات دیگر بر لزوم سیاسی بودن دین مبین اسلام است)

و اما نسبت دین با انتخابات و نظریه مونتسکیو(تفکیک قوا) و غیره.

مشکل این بخش از اظهارات آقای آرمین عدم توانایی تطابق فرم و محتواست.

در سیاست‌ورزی عقلانی؛ فرم همواره امکان تغییر دارد اما محتوا یک معنای مطلق و عام است که همیشه در مصداق معین می‌شود.

و از همین روست که ساز و کار اجماع و بیعت همان رویکرد الکترالی و انتخابات است و تفکیک قوا نیز همان منصوب کردن قاضی‌القضات و امیر لشکر و غیره.

و مشخص نیست چرا آقای آرمین به جای تلاش برای درک همین معانی ساده اما سخنان و حرف‌هایی این اندازه غلط و بی‌مبنا را مطرح کرده است که متأسفانه هیچ بخش درستی در آنها یافت نمی‌شود.

دقت شود که تأکیدات ائمه هدی(س) و قرآن مجید بر عقلانیت و نگاه فلسفی به مسائل، هرگز و برای هیچ قشر و سنی نباید ترک شود.

چه اینکه در صورت هجر عقل، جامعه به تحلیل غلط مبتلی می‌شود و تحلیل غلط همان نان حرامی است که حسین(ع) به وجودش در بطون کوفیان اشاره کرد.

مقوله‌ای که اثرش از نان گندم حرام بیشتر است زیرا یک حرام خور شکمی الزاما امام کُش(بخوانید کشنده حق) نخواهد بود اما کسی که تحلیل غلطی در ذهنش رسوب کرده باشد؛‌ الزاما امام کُش نیز می‌شود(مگر اینکه دستش نرسد!) حتی اگر حلال‌خور شکمی باشد.

***

1_ mshrgh.ir/1555152

2_ https://fa.shafaqna.com/?p=1702359