به گزارش مشرق، «سعید حجاریان» تئوریسین جریان اصلاحات بعد از یک وقفه نسبتا بلند مدت و سکوت در بحبوحه انتخابات مجلس دوازدهم به بیانیه «اصلاحطلبان روزنه گشا» پاسخ داده است؛ پاسخی که با چاشنی تمسخر و دست کم گرفتن این گروه در دل جریان اصلاحات همراه بود. اما نکته جالب توجهی که کلیت جوابیه حجاریان موید آن است «انحصارطلبی» قدرت در میان بخش متمرکز در این جناح است که روزنهگشایان در بیانه خود به آن اعتراض کرده بودند.
حجاریان در این نوشتار با ریشخند تعداد امضاءکنندگان این بیانیه مینویسد: «من اهل نشانهشناسی و نمادیابی نیستم اما با خواندن عنوان این بیانیه پرسشی در ذهنام بهوجود آمد که عدد ۱۱۰ به چه معنایی راجع است؟ آیا روزنهگشایان بهدنبال معجزه ابجد بودهاند یا به دیگر مدلولهایِ عینیِ این عدد، خاصه در زمینه انتخابات، ارجاع دادهاند؟»
تئوریسین جریان اصلاحات که اغلب هسته مرکزی قدرت در این جریان با افکار وی وارد عمل شده است، با حمله به طیف اصلاحطلبان روزنه گشا با نگاهی تجاری به امر سیاسی، مطرح میکند: «بهعنوان نمونه در یک دیدار چهار نفره (سه عضو یک تشکل سیاسی با یک مقام حاکمیتی) در پاسخ به طرح موضوع «حضور بهمنظور گرم کردن تنور انتخابات» پاسخ داده شد: ما تنور انتخابات را گرم میکنیم، اما نان خود را میپزیم؛ که همانا ایجاد گشایش سیاسی و اقتصادی و فرهنگی و بینالمللی باشد! حال آنکه امروز ایده بازیگر فعال صاحب قدرت بهشکل معکوس ترجمه و حداکثر بهعنوان بازیگر منفعل و بخشی از میزانسن انتخابات پذیرفته است. میخواهم از این مثال نتیجه بگیرم که کنش سیاسی- انتخاباتی علاوه بر «زمانمندی» نیازمند بهرهمندی از پول سیاست است، که همان «قدرت» باشد.»
درحالی حجاریان به طور صریح از پول سیاسی یا همان قدرت که در انتخابات نقد میشود سخن می گوید و مطرح میکند گرم کردن تنور انتخابات مجلس دوازدهم برای اصلاح طلبان نان نداشته و بنابراین ورود به این عرصه بدون فایده بوده است که اصلاح طلبان روزنه گشا نگاهی بلند مدت به انتخابات داشتند.
حجاریان همچنین بیانیه ۱۱۰ اصلاح طلب را حاکی از تصمیمات یک شبه خوانده و نوشته است:« از آن گذشته، این سنخ بیانیهنویسیهایِ کمپینی- که فرض من آن است برآمده از گفتوگوی جمعی هستند و نه تجویزهای من عندی و دیگر اقسام تجویز!- عمده امر سیاست را به انتخابات تقلیل میدهند. اگر پاسخ روزنهگشایان به این ادعا منفی باشد، باید پرسید چرا طرح این مباحث به شکل روندی گفتوگومحور در ماههای منتهی به انتخابات ۱۴۰۲ منتشر و منعکس نشد؟»
این درحالی است که اگر نگاهی به روزنامههای اصلاحطلب در چند ماه مانده به انتخابات مجلس دوازدهم بیندازیم خصوصا اعضای حزب کارگزاران برای حضور در انتخابات تلاش کرده و مشارکت و لیست دهی را در این عرصه مورد تاکید قرار میدادند و سئوال اساسی اصلاح طلبان مشارکت طلب این بود که با حذف صندوق رای عملا چگونه میتوان کنشگری دموکراتیک و سیاسی انجام داد؟
حتی برخی از افراد نزدیک به جریان اصلاحطلب مطرح میکردند که این جریان در دامی که خود برای خود * کرده بود افتاد و اگر اعضای این جریان در انتخابات ثبت نام می کردند تایید صلاحیت میشدند.
موضوعی که رئیس دولت اصلاحات در پیام خود به آن اشاره کرد و درباره فضای انتخاباتی بیان داشت: «البته لازم است بگوییم که آنچه رهبری چند هفته پیش دربارهٔ انتخابات آزاد، مشارکتی و رقابتی و امکان حضور همه جریانها یا نامزدهای مورد نظر خود و ... گفتند میتوانست ما را به انتخابات قابل قبول نزدیک کند ولی کاش این مطالب خیلی پیش تر بیان میشد.»
اتفاقا سازوکار انتخابات با موضوع پیش ثبتنام شفافتر شد اما این شفافسازی برای اصلاحطلبان که همواره با شیوه ناز و عشو سیاسی در هر انتخاباتی حرکت میکنند و سعی دارند حضور خود را با جلب امتیازاتی در انتخابات همراه سازند، مطلوب نبود و این جریان فریب حربه کهنه خود را خورد.