دبیر کل حزب الله ایران گفت: تمام دختران و پسران جامعه ما جزو حزب‌ا... هستند، اما مراتب و طبقات متفاوت است.

به گزارش مشرق، متن گفت‌و‌گوی «قانون» با آیت االله محمد باقر خرازی، دبیر کل حزب الله ایران است.

جریانی که به انصار حزب ا... موسوم است و به نام حزب‌ا... هر از چند گاهی اعتراضاتی را ترتیب می‌دهد، تا چه اندازه به تفکر «حزب‌ا...» نزدیک است؟
انصار حزب‌ا... جزوی از جامعه دینی ماست. با صراحت می‌گویم تمام دختران و پسران جامعه ما جزو حزب‌ا... هستند، اما مراتب و طبقات متفاوت است. حزب‌ا... دارای مراتب گوناگونی است. ما نمی‌توانیم به افرادی که ظاهر مناسبی ندارند بگوییم تو شیعه نیستی یا جزو کشور ما نیستی. این افراد در عزاداری‌ها شرکت می‌کنند اما دیدگاه‌شان متفاوت است. بنابراین همان‌طور که این افراد را جزو حزب‌ا... می‌دانیم، انصار حزب‌ا... هم جزو حزب‌ا... هستند. در بسیاری از مواقع اگر انصار حزب‌ا... اعتراض نکنند مسئولان بیدار نمی‌شوند. این افراد جزو شمشیرهای نظام هستند آن‌ها جنگ را اداره کردند. این افراد تهاجمی در مواقع ضروری به درد ما می‌خورند. اگر کسی به کشور ما تعدی کند همین افراد هستند که کمک‌کننده هستند. این افراد چون با برنامه حرکت نمی‌کنند جامعه را به هم می‌ریزند ولی در مجموع انصار حزب‌ا... تاج سر ما هستند.

قرار بود شما شبکه‌ای ماهواره‌ای حزب‌ا... را راه‌اندازی کنید. این موضوع در چه مرحله‌ای قرار دارد؟
کار شبکه‌ ماهواره‌ای تمام شده و در ایران و دو کشور دیگر ساختمانی را به این امر اختصاص داده و برنامه‌هایی را تنظیم کرده‌ام و به موقع به عهدی که با نیروهای حزب‌ا... بسته‌ام عمل خواهم کرد.

برنامه‌هایی که این شبکه پخش خواهد کرد، چه خواهد بود؟
ما احساس می‌‌کنیم در جامعه شبکه‌ای نداریم که در مقابل تهاجمات رسانه‌ای غرب به نحو آزادمنشانه پاسخگو باشد؛ شبکه‌ای که انتقادات را بپذیرد و به آنهایی که می‌تواند پاسخ بگوید. ما در این شبکه می‌خواهیم اطمینان مردم را جلب کنیم و نظر دنیا را در مورد نظام و حزب‌ا... تغییر دهیم. حزب‌ا... یک تشکیلات است. ما در داخل کشور هیچ رسانه‌ همراهی نداشته‌ایم و حتی آقای لاریجانی مثل بقیه افراد یک هفته بعد از سرکار آمدن، دفتر حزب‌ا... را تعطیل کردند. پس راه اندازی رسانه ماهواره‌ای برای حزب‌ا... به این دلیل است که کسی ما را همراهی نکرده است. ما می‌خواهیم حزب‌ا... را به مردم بشناسانیم و بگوییم چهره حزب‌ا... همیشه اخمو و خشن نیست. هدف اول ما دفاع از تشیع و اسلام و دفاع از مقام ولایت اعم از ولایت امر و ولایت فقیه است. هدف دوم دفاع از انقلاب و خدمات نظام است، در عین حال معتقدم باید در جاهایی انتقاد صورت گیرد. هدف سوم هم مطرح کردن تشکیلات حزب‌ا... در تمام دنیا ست. حزب‌ا... لبنان با اسلحه کار را پیش می‌برد اما آیا واقعا در تمام دنیا حزب‌ا... می‌تواند با اسلحه مطرح شود؟ آیا نظام فکر نکرده که پتانسیل قوی‌ای به نام حزب‌ا... ایران وجود دارد؟ تا کی باید محروم باشیم؟ چرا یک ریال به حزب‌ا... در داخل ایران تخصیص داده نمی‌شود. آیا این اوج مظلومیت ما نیست؟ اوج مظلومیت ما در داخل کشور است. مردم در موقع مشکل باید به کدام سمت بروند؟ ما بدهکار مردم هستیم و خود را خدمتگزار آن‌ها می‌دانیم.

نظرتان در مورد آقایان کمال و صادق خرازی چیست؟
خیلی از جوانان ما نمی‌دانند که انقلاب در قم شروع شد و سه نفر در این جریان دخالت داشتند. یکی از این افراد، آقای شهید علی اوسطی بود که در‌‌ همان اوایل انقلاب شهید شد. دومین نفر آقای علیخانی قزوینی بود که خدمات ایشان برای خیلی‌ها مجهول است. ایشان در قم مردم را جمع‌آوری می‌‌کرد و تظاهرات به راه می‌انداخت. سومین نفر هم برادرم آقا صادق بود؛ با اینکه 13 سال بیشتر نداشت در خیابان‌ها مردم را جمع می‌کرد تا حدی که برای او حکم تیر صادر کرده بودند. برادرم صادق در موقع جنگ‌های نامنظم حرف اول را می‌‍‌زد او یک نابغه سیاسی است. در شرایطی که کشور همیشه بحران داشته ایشان روابط را حل و فصل می‌‌کرد. به نظرم اگر ایشان بیمار نبود لایق‌ترین فرد برای ریاست جمهوری بود. در مورد عمویم آقای کمال خرازی که در نزد اهالی حوزه شناخته شده هستند، تدبیر و تفکرات ایشان باعث شد که بهترین دوره را در زمان ریاست ایشان بر وزارت خارجه داشته باشیم به طوری که گفته می‌شد ایشان با پنبه سر می‌برد.

به انتخابات 92 نزدیک می‌شویم. چطور شد که بعد از سال‌ها تصمیم گرفتید در این مسیر وارد شوید؟

من به هشت دلیل این تصمیم را گرفته‌ام. اول اینکه بعد از سی سال توانستیم مبانی دینی دولت حزب‌ا... را آماده کنیم. حکومت ما یک حکومت دینی است و نباید فقط حاکم فقیه باشد. بناست که تمام برنامه‌ها و قوانین و مدل‌های اجرایی همگی دینی باشند. ما بعد از 33 سال می‌گوییم که مدل اداره دینی جامعه را پیاده کرده‌ایم و مردم ما به دنبال فرد متدین و دینی هستند و فشار را تحمل می‌کنند و می‌خواهند دنیا در خدمت دینشان باشد. وقتی دین حاضر است جامعه را اداره کند این امر به یک فقاهت سنگین نیاز دارد. ما چندین ساعت با 400 روحانی در قم این کار را انجام دادیم. مردم در حال حاضر از ما انتظار دارند چون به نام دین بر سر کار آمده‌ایم باید همه موارد را رعایت کنیم. انگیزه دوم من این بود که ساختار دولت دینی را هم آماده کنیم. من در جامعه مشکل را در ساختار دولت می‌بینم و اگر روی کار بیایم دولت را به دولت کوچک تبدیل می‌کنم که فقط برنامه‌ریزی و نظارت کند و وارد حوزه اجرا نشود. نکته سوم این بود که احساس کردم روحانیت در صحنه نظام حذف شده است. روحانیت، حکومت و دولت را پدید آورد و اکنون مستهلک شده و جوسازی‌ها و اهانت‌های پی در پی هم به نظرم یک کار صهیونیستی است تا روحانیت جرات ورود در صحنه سیاست را نداشته باشد و به نظرم بعد از نسلی که خدماتشان برای همه مسلم و روشن است نسل جدید وارد صحنه نمی‌شوند و این خیلی خطرناک است. روحانیت باید در حوزه اجرا هم وارد شود. شاید ریشه بسیاری از گرفتاری‌ها در نبود این افراد باشد. نکته بعد اینکه برای اولین بار تلاش خواهم کرد دولت ساعی را در تک‌تک شهر‌ها و استان‌ها پدید بیاورم. ما استاندار را برای استانی منصوب می‌کنیم که هیچ اطلاعی ندارد و باعث انفصال بین مردم و دولت می‌شود. دولت نباید برای استان‌ها تصمیم بگیرد چون خود افراد هر استانی مشکلات خودشان را بهتر می‌شناسند. هدف پنجم من این است که ما نیاز داریم کسی باشد که با همه کار کند و کسی جز روحانیت نمی‌تواند از عهده این کار بربیاید. روحانیتی که الان در صحنه هستند نمی‌توانند همه را جمع کنند و باید یک فرد ناشناخته روی کار بیاید و این از ویژگی‌های دولت حزب‌ا... است که با یک چهره جدید می‌تواند افراد را دور هم جمع کند. علاوه بر این باید کسی در نظام وارد شود که بتواند تمام متدینین و مردم را دور هم جمع کند و مردم به آن‌ها اعتماد داشته باشند و به نظرم خانواده خرازی این ویژگی را دارد. پدرم جایگاه حوزوی دارد و برادرم آقای صادق و عمویم برای مردم شناخته شده هستند و مردم مطمئن هستند اگر خدمت نکنیم خیانت هم نمی‌کنیم و این اطمینان خیلی مهم است. از سوی دیگر احساس می‌کنم اگر از توان سیادت اهل بیت استفاده شود مردم آرامش بیشتری پیدا خواهند کرد. فرق است بین کسی که سیادت دارد و ندارد. به همین دلیل فرزندان اهل بیت در بین مردم ما دارای احترام هستند و شاید همین سبب شود عده زیادی وارد صحنه انتخابات شوند. نکته بعدی ناشناخته بودن من برای دنیاست که یکی از مهم‌ترین پارامترهای نظام است. همان‌طور که وقتی رهبر معظم، انقلاب را به دست گرفتند دنیا شناخت زیادی از ایشان نداشت. به همین ترتیب ناشناخته بودن من باعث می‌شود دشمنان نتوانند برای ما برنامه‌ریزی کنند.

شما برای بحث انتخابات باید علاوه بر امید دادن به مردم برنامه‌هایی هم داشته باشید. از برنامه‌هایتان صحبت کنید؟

در حال حاضر نمی‌توانم از برنامه‌‌هایم صحبت کنم اما محور برنامه‌های من، امنیت همه‌جانبه برای مردم است. بنابراین دولت حزب ا...، دولت امنیت آینده است. امنیت حکومتی یک حکومت دیکتاتوری پدید می‌آورد اما ما به دنبال امنیت اجتماعی هستیم که مردم احساس آرامش کنند. متاسفانه به قدری در جامعه دروغ گفته شده که باید آنقدر راست بگوییم که مردم راست‌گفتن‌ها را باور کنند و این بزرگ‌ترین چالش اطمینان مردم است. ما زمانی می‌توانیم انقلاب را سرپا نگه داریم که دوباره پیوند مستحکم بین مردم و انقلاب را برقرار کنیم. من برای تمام کالاهای کشور سهمیه تراز مالی پیش‌بینی کرده‌ام و در آینده از برنامه‌‌هایم خواهم گفت.

از دولت فعلی انتقادهای زیادی وجود دارد و شما هم چندین بار علیه آقای احمدی‌نژاد انتقاد کرده‌اید، هنوز هم مثل انتخابات دوره پیش اعتقاد دارید که او می‌تواند وزیر راه دولت شما باشد؟

اولا مطلبی که گفته شد متعلق به آن زمان بود. آقای احمدی‌نژاد خدمات بسیاری را برای کشور ما داشته است. اگرچه او به دولت‌های قبل کم لطفی کرد و خدماتشان را نادیده گرفت اما خدمات دولتش برای انقلاب باقی خواهد ماند. احمدی‌نژاد کارگزاران نظام را به حرکت درآورده و بسیار فعال عمل کرده است. من با تخریب افراد موافق نیستم. دولت حزب‌ا... دولت امنیت و اخلاق است و درست نیست که ما رعایت ادب را نسبت به ایشان نداشته باشیم هرچند به ایشان انتقاداتی داشته‌ایم و ایشان هم مطلع هستند.

شما پیش از این گفته بودید که آقای احمدی‌نژاد قرار است لباس را از تن روحانیت دربیاورد. آقای رئیس جمهور هم دو بار به قم رفته است. آیا این امر کم لطفی او نسبت به روحانیت بوده است؟

یکی از اشکالات اساسی آقای احمدی‌نژاد این بود که فکر می‌کرد بدون استفاده از روحانیت می‌تواند راه را جلو ببرد و به همین دلیل در اجرا و تفکراتش از روحانیت دور شد. در ارتباطات راهبردی با رهبر معظم هم دچار مشکل شد. اگر اطرافیان وی افراد خوبی بودند، به ایشان توصیه می‌کردند مردمی که به واسطه روحانیت انقلاب کردند به واسطه همین روحانیت انقلاب را حفظ خواهند کرد و روحانیت نیروی جایگزینی ندارد. ما یک جریان قوی در طول انقلاب داشته و داریم که در جناح اصولگرا قوی‌تر است و آن باور نداشتن به روحانیت در حیطه اجراست. ما در جامعه سه تفکر داریم؛ یکی تفکری است که به اصالت‌انقلاب قائل است، بر اساس این تفکر روحانیت و فقاهت در سراسر وجود جامعه باید حضور داشته باشند. این نظر متعلق به امام است که دولت مطلقه فقیه است یعنی فقاهت یک فقیه در تمام نظام حضور داشته باشد. هیچ فقیهی حق ندارد بالا‌تر از احکام الهی چیزی را بیان کند. تفکر دوم تفکر تغییر است که می‌گوید همانقدر که شما یک نظارت استصوابی داشته باشید کافی است، این تفکر در حال حاضر در حوزه علمیه نجف جاری است و آیت‌ا... سیستانی پرچمدار این تفکر ‌ و حوزه علمیه هم طرفدار این تفکر است. شاید خیلی از مسئولان کشور ما هم این تفکر را داشته باشند. تفکر سوم است که قائل هستند بر یک نظارت و اعتقاد دارند همین قدر که مسئولان به ما اطلاع دهند کافی است که مرحوم آیت‌ا... بروجردی هم معتقد به این تفکر بود. ما در جامعه به دنبال ولایت مطلقه هستیم. آقای احمدی‌نژاد نظرشان‌‌ همان بود که روحانیت را برای زینت‌‌المجالس بودن می‌خواستند که با تفکرات امام تطابق نداشت. اگر ایشان حضور اجرایی روحانیت را برمی‌تافت تا این حد دچار بحران نمی‌شد.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات

  • انتشار یافته: 1
  • در انتظار بررسی: 0
  • غیر قابل انتشار: 0
  • ۱۹:۰۶ - ۱۳۹۱/۱۰/۰۴
    0 0
    ببخشيد منظرم كمال بود ، صادق نوشتم

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس