گروه سیاسی مشرق- چندی پیش پایگاه خبري - عبري زبان «عاروتصشوا» - زیر نظر شبکه رسانهای «کانال 7 اسرائیل»[1]- خبری را منتشر نمود، که قابل توجّه بود.
بر این مبنا، پایگاه خبری «عاروتص شوا» از فرمان «نتانیاهو» به اعضای کابینه اش، مبنی بر سکوت در برابر "گفتگوی تلفنی اوباما- روحانی" خبر داد. این پایگاه نوشت: «وی به وزرایش گفته که از انجام هر گونه مصاحبه درباره روند دیپلماتیک جدید میان ایران و آمریکا خودداری نمایند.
به همین دلیل، تعدادی از وزرای وی، مصاحبه های خود با رسانه های گوناگون را لغو کرده اند. دلیل اصلی این درخواست، این است که وی نمی خواهد؛ زمان دیدار با «اوباما»، از اظهارات وزرایش درباره سیاست های «واشنگتن»، شرمنده شود.»[2].
سؤال اساسی که همان زمان ذهن برخی از تحلیل گران داخلی را به خود مشغول کرد، این بود که: آیا هماهنگی پُشت پرده ای میان آمریکا و اسرائیل در رابطه با "دیپلماسی پینگ پونگی" جدید میان «روحانی» و «اوباما» وجود دارد، یا نه؟ مشکوک بودن به مقوله هماهنگی اسرائیل- آمریکا درباره ایران در خفاء و در عوض ابراز اختلافات بصورت ظاهری، دلایل مهمّی داشت. یکی از دلایل که سئوال فوق را مدام در کانون توجّه ها قرار می داد، این بود که «تیم همراه رئیس جمهوری محترم در نیویورک»، یکی از بزرگترین دستاوردهای سفر را عصبانیت اسرائیل از مواضع ایران عنوان می کردند؛ موضوعی که می توانست عملیاتی برای فریب تیم ایرانی باشد.
ولی از این دلیل مهمتر، شواهد دیگری هم وجود داشت که افکار عمومی و تحلیل گران را، نسبت به شکاف ادّعایی بین آمریکا و اسرائیل؛ مردّد و مردّدتر می کرد و سئوال بالا را تقویت می نمود.
یکشنبه 31 شهریورماه، «خبرگزاری رویترز» در گزارشی با عنوان: "تلاش واشنگتن برای رفع نگرانی اسرائیل از تماس با ایران"، نوشت: «منابع دیپلماتیک آمریکا گفتند: «دولت اوباما» تلاش می کند، به مقامات اسرائیلی اطمینان دهد؛ اگر ایران دست به اقدامات ملموسی درباره برنامه هسته ای اش نزند، تحریم ها کاهش نخواهند یافت ... مذاکرات غیررسمی در سطوح مختلف در «واشنگتن» و اسرائیل جریان دارد تا نگرانی مقامات اسرائیلی از تحرّک آمریکایی ها برای نزدیک شدن به ایران کاهش یابد.»[3]. یک روز پیش از این، نیز «روزنامه صهیونیستی هاآرتص» در خبری تأکید کرده بود: ««اوباما» پيش از گفتگوي تلفني با «روحاني»، مقامات اسرائيل را در جريان گذاشت.»[4].
این خبر در حالی بیان می شد که «جان کری» - وزیر خارجه آمریکا- 6 روز پیش از آن، سفر مهمّی به «تل آویو» داشت. گمانه زنی ها بیشتر بر این استوار بود که وی قرار است، درباره توافق اش با «سرگئی لاوروف» - همتای روس اش- حول مسئله "خلع سلاح شیمیایی سوریه" به طرف اسرائیلی گزارش دهد؛ ولی می شد به راحتی حدس زد که در گوشه ای از ملاقات اش با «نتانیاهو»، جایی هم برای ایران و سفر مهمّ رئیس جمهور جدیدش به «نیویورک» باشد؛ بخصوص که «کری» در «تل آویو» به خبرنگاران گفته بود: «من برای گرفتن تصمیم های بزرگ به اینجا آمده ام.»[5].
این احتمال که آمریکا، هیچ تماسی با ایران (دشمن آشتی ناپذیر اسرائیل) را بدون هماهنگی رژیم صهيونيستي، انجام نمی دهد، وقتی تقویت می شود که «اوباما» در بیانیه شفاهی خود که بلافاصله بعد از تماس با «روحانی» ایراد کرد؛ گفت: «من و «روحانی» در مسیر رو به جلو، تیم مان را مأمور کردیم تا به کار کردن سریع و همکاری با گروه «5+1» ادامه دهند و به توافق برسند. ما در سرتاسر این فرایند ارتباط نزدیکی با دوستان و متّحدان مان در منطقه، از جمله اسرائیل خواهیم داشت.»[6].
در حال حاضر که حسّاسیت های داخلی در «جمهوری اسلامی» بدلیل "تماس غیرمنتظره روحانی و اوباما" بالا گرفته و هزینه های این دیپلماسی را به عطف خود رسانده، برخی مقامات در «تهران» دنبال نشانه ای می گردند که اثبات کند؛ آمریکا حتّی در روند جدیدِ فعلی نیز حُسن نیّت لازم را ندارد.
از منظر تصمیم گیران در ایران، عدم حُسن نیّت آمریکا، نشانه ای است از اینکه ادامه مذاکرات؛ بی نتیجه، هزینه ساز و محتوم به شکست است، این بی تردید راهی است برای اینکه ترمزها زودتر کشیده شوند. گویا "تعامل های پُشت پرده اوباما- نتانیاهو" درباره چگونگی پیشبُرد مذاکرات با ایران، که سوءظنّ ها را شدیداً برانگیخته؛ در حال تبدیل شدن به نشانه ای از عدم حُسن نیّت آمریکایی هاست.
هم دکتر «روحانی» و هم وزیر خارجه دولت، چندین مرتبه تلاش کردند به طرف غربی این نکته را یادآوری کنند که نظام، "کلید دیپلماسی" را فقط با درج برخی شروط و محدودیت ها به «دولت جدید» سپرده و گویا برای آن زمان محدودی پیش بینی کرده است. «روحانی» این فرصت را منحصر در 3 الی 6 ماه تعریف کرد[7]، «ظریف» که احتمالاً اطّلاع کمتری از مجوّزها دارد، خواهان یک پروسه دیپلماتیک یکساله شد[8].
بالاخره «کری» پیام را هر چند ناقص امّا دریافت کرد، زیرا گفت که می توان به توافقی هسته ای بین 3 تا 6 ماه با ایران رسید؛ به شرطی که ایران به تعهّدات پایبند باشد[9].
نباید فراموش کرد که این 6 ماه به سرعت در حال گذر است و طرف ایرانی در همین مدّت کوتاه نیز خواهان عمل متقابل است و چنانچه «حسام الدّین آشنا»[10] گفت؛ اعتمادسازی باید دوطرفه باشد[11]. چنین مطالباتی باعث شده، مقامات در ایران نسبت به تأثیرگذاری اسرائیل بر "مذاکرات هسته ای ایران با آمریکا" و نقش تمام کنندگی آنها؛ گارد بگیرند.
همزمان با سفر «نتانیاهو» به «نیویورک» و دیدار مشترک با رئیس جمهور آمریکا، «پایگاه برآورد استراتژیک ایران هسته ای» طیّ گزارشی پرده از این نگرانی ایران برداشته و نوشت: «برخی منابع مطّلع امروز گفتند: دیپلمات ها در «وزارت خارجه» و نهادهای دیگر مأمور شده اند، تا نوع تعامل مقام های آمریکا با صهیونیست ها را؛ به عنوان "شاخصی از صداقت آمریکا" در تعامل با ایران رصد کرده و به مقام های عالی نظام گزارش کنند ... تجربه تاریخی ایران می گوید، موضع واقعی آمریکایی ها همان چیزی است که اسرائیلی ها می گویند.
اگر واقعاً تغییری در این زمینه رخ داده باشد، مقام های ایران مایلند آن را در نوع واکنش «اوباما» و «تیم امنیت ملّی» وی به سخنان آتی «نتانیاهو» ببینند ... این منبع تأکید کرد که «رئیس جمهور روحانی» هم دقیقاً، همین عقیده را دارد.»[12].
این نگرانی در ذهن سیاستمداران در حال قوّت گرفتن و تبدیل شدن به یک مانع بزرگ است. برخی در ایران معتقدند، مذاکرات هسته ای با آمریکا که کلید آن توسّط دکتر «روحانی» زده شد، نضج گرفته از این منطق است که برای نتیجه بخش بودن معامله باید بجای مهره های واسطه به سراغ "رئیس میز" رفت؛ این تفسیری است از جمله معروفِ "با کدخدا بستن راحت تر است!"[13]. این سیاست بطور صریح توسّط «حسام الدّین آشنا» که عضو «هیئت همراه رئیس جمهور در نیویورک» بود، نیز تأیید شد[14].
امروز ناظران در ایران می توانند، چنین دغدغه ای داشته باشند که اگر "رئیس میز" نه آمریکا که اسرائیل باشد، در اینصورت ضمن اینکه تلاش های چند ماهه دولت به هدر خواهد رفت؛ احیاناً در آینده کسانی هم پیدا شوند که خواهان مذاکره نهایی با "غول نهایی: اسرائیل"، باشند! معلوم نیست که چه کسی خبر دارد، امّا ممکن است اسرائیلی ها روی نقش "لابی قدیمی ایران کُنترا" [15] حساب باز کرده باشند.
بنابر این ناظران در داخل ایران، به طرف آمریکایی گوشزد می کنند که کوچکترین تماسی در هیچ سطحی با اسرائیل تعریف نشده و اینکه "لابی ایران کُنترا" دیگر قدرت ندارد.
در ماجرای "تماس تلفنی روحانی- اوباما"، مسئله مناقشه برانگیز این بود که چه کسی، برای اوّلین بار تقاضای مکالمه را داد. منابع ایرانی تصدیق می کردند که تقاضای تماس توسّط «کاخ سفید» صورت گرفته و به عنوان شاهد مثال، بطور مکرّر روی درخواست دیدار آمریکا با «روحانی» مانور می کردند؛ که از جانب ایران 6 مرتبه رد شده بود[16]. درخواست هایی که آخرین آن در «نیویورک» صورت گرفت و چیزی که هیچ کس آن را رسانه ای نکرد این بود که، درخواست حقارت آمیز آمریکا برای مذاکره با رئیس جمهور ایران؛ کتبی بوده است. واقعاً چه می شود، اگر تیم ایرانی این درخواست مکتوب را رسانه ای کند، تا همه بفهمند در عمل چه کسی بیشتر به مذاکره نیاز دارد؟
در مقابل منابع آمریکایی، اصرار داشتند که تقاضای تماس از سوی «هیئت ایرانی» بوده است، بالاخره یکی از پایگاه ها خبری داخلی، توضیح منطقی تری ارائه داد و نوشت: «یک منبع آگاه که از اعضای تیم همراه «روحانی» بود، در اینباره گفت: پس از ابراز تمایل رئیس جمهور آمریکا برای دیدار با «روحانی»، مقامات ایران دیدار حضوری را ناممکن دانستند، ولی اعلام شد که امکان مکالمه تلفنی میسّر است ... پس از این جریان، از سوی «کاخ سفید» با «روحانی» تماس گرفته شد ... سوءتفاهمات پیش آمده در مورد این که چه کسی ابتدا تماس برقرار کرده، ناشی از عدم اطّلاع رسانی دقیق است؛ زیرا هیئت ایرانی درخواست دیدار حضوری دو رئیس جمهور را به تماس تلفنی "تقلیل" داده بود ... همین مسأله باعث شد که آمریکایی ها اعلام کنند، ایران درخواست "مکالمه تلفنی" داشته، امّا ایران درخواست آمریکایی ها برای دیدار حضوری را به مکالمه کاهش داده بود.»[17].
در صورت صحّت روایت فوق، به نظر می رسد سوءتفاهمات و حواشی موجود بر سر "تماس تلفنی"، مسئله ای از طرّاحی شده و با نقش آفرینی یک دلّال سیاسی بوده باشد. اگر این شطرنج با این زاویه دید مورد تأیید باشد و اگر این طرح هوشمندانه، حاصل همکاری اسرائیل- آمریکا بوده باشد، دردسرهای زیادی بوجود خواهد آمد. این دردسرها در حال تصاعد هستند، از آن جهت که «اوباما» پس از دیدار با «نتانیاهو» همان چیزهایی را گفت که صهیونیست ها می خواستند.
«خبرگزاری رویترز» درباره همآوایی «اوباما» با مقامات رژیم صهیونیستی می نویسد: «وی گفت، اصرار دارد قبل از آنچه او به آن "تسکین تحریم ها" می گفت؛ بررسی های دقیق و سطح بالایی، درباره مهار هسته ای ایران صورت بگیرد ... (اوباما گفت:) با چشمانی باز وارد مذاکره شده ایم. هیچ گزینه ای از جمله "گزینه نظامی"، را از روی میز برنداشته ایم ... ایران بخاطر تحریم ها آماده مذاکره شد و ما می خواهیم با حُسن نیّت، اراده آنها را بیازماییم.»[18].
این در حالی صورت می گرفت که متقابلاً «نتانیاهو» خطاب به «اوباما» گفت: «قدردان هستم که در بیانیه خود مطرح کردید که کلمات "آشتی جویانه" ایران باید با "اقدامات واقعی" همراه باشد؛ اقداماتی شفّاف، مستند و معنی دار ... آزمون نهایی برای توافق با ایران این است که آیا ایران دست از "برنامه نظامی" خود بر می دارد یا نه. این حرف آخر ما است ... اگر می خواهید دیپلماسی کارگر باشد، تحریم ها باید در طول مذاکرات بالاتر رود و زمانی می توان آنها را کاهش داد؛ که موفّقیت ما در این زمینه قابل اثبات باشد.»[19].
جالب اینکه، «نتانیاهو» قبل از سوار شدن بر هواپیمایش در اراضی اشغالی گفته بود: «من می خواهم، در مقابل گفتگوهای شیرین و لبخندها، حقیقت را بگویم! بالاخره کسی باید حقیقت را بگوید.»[20]. نکته ناامیدکننده این می تواند باشد که آمریکا همان چیزهایی را اعلام کند که رژیم صهیونیستی می خواهد؛ اینکه "سخنگوی واقعی کاخ سفید"، نه در «واشنگتن» که در «تل آویو» باشد!
شاید رئیس جمهور آمریکا برای ایجاد یک مذاکره سازنده با ایران در فشار زیادی قرار داشته باشد، شاید هم این ماجرا، صرفاً یک تئاتر هماهنگ شده و "عملیات فریب" باشد. به هر حال برای تصمیم گیری که در ایران نشسته، فرقی نمی کند، او خواهان بروندادهای عملی است؛ بروندادی که در گام اوّل خوب به نظر نرسید. اگر آمریکا واقعاً این پیام را متوجّه شده که "کلید دیپلماسی روحانی" مشروط و کوتاه مدّت است، لازم است که گامهای بعدی را تعدیل کند و به «جمهوری اسلامی» نشان دهد که عزم نهایی نه در «تلآویو» که در «واشنگتن» و بدون دخالت لابیهای صهیونیست؛ گرفته خواهد شد.
اگر در برابر هر "نرمش" یک "نرمش علی السّویه" وجود نداشته باشد؛ رؤیاها برای یک "توافق بُرد- بُرد" هیچگاه به دنیای واقعیت نخواهد پیوست. لذا این خیلی سرنوشت ساز است که اگر «جمهوری اسلامی» در نهایت به این باور برسد که "رئیس میز مذاکره"، اسرائیل است؛ "ماه عسل اوباما" را ناتمام می گذارد و از تلاش های «دولت جدید» که خواهان نرمش بیشتر بود، برای مقاومت بیشتر استفاده می کند. دست آخر، این به آمریکایی ها بستگی دارد که تا چه اندازه خطّ قرمز ایران در این مورد را درک خواهند کرد؟
پینوشتها:
[1] شبکه رسانه ای «کانال 7 اسرائیل: به عبری عاروتص شِوا»، سازمانی است رسانه ای شامل، رادیو، تلویزیون و سایت خبری مجزّا که بطور 24 ساعته عمل می کند. برای نمونه «رادیو عاروتص شِوا» تنها رادیوی "مستقل ملّی رژیم غاصب" است که در حدّ "صدای شهرک های صهیونیست نشین" - voice of the Israeli settlement movement- شناخته می شود.
[2] «پایگاه خبری- تحلیلی تابناک»- 7/7/1392
[3] «پایگاه خبری- تحلیلی عصرایران»- 31/6/1392
[4] «روزنامه جوان»- 7/7/1392
[5] «خبرگزاری ایسنا»- به نقل از پایگاه مجازی «شبکه خبری الجزیره»- 25/6/1392
[6] «بیانیه کاخ سفید درباره تماس تلفنی رؤسای جمهور ایران و آمریکا»- «خبرگزاری فارس»- به نقل از «روزنامه واشنگتن پُست»- 6/7/1392
[7] مصاحبه «حسن روحانی» با «روزنامه واشنگتن پُست»: «هر چه سریع تر موضوع هسته ای حل شود، برای همه بهتر است؛ اگر سه ماهه موضوع حل شود، این انتخاب ایران است، اگر به شش ماه هم کشید، باز خوب است؛ ولی صحبت از ماه است، نه سال.»- به نقل از «پایگاه خبری- تحلیلی انتخاب»- 4/7/1392
[8] البتّه این گمانه هست که «کادر وزارت خارجه» سعی دارند، زمان مجوّز را با در خواست از مقامات بیشتر کنند
[9] مصاحبه «جان کری» با «شبکه خبری C.B.S»: «بله، (توافق هسته ای طیّ 3 یا 6 ماه) امکانپذیر است. می توان حتّی زودتر از این به توافق دست یافت؛ به این بستگی دارد که ایران چقدر صادقانه و شفّاف عمل کند.»- به نقل از «خبرگزاری ایسنا»- 5/7/1392
[10] «حسام الدّین آشنا»: مشاور فرهنگی رئیس جمهور، عضو هیئت همراه نیویورک، سرپرست معاونت سیاسی نهاد ریاست جمهوری و سرپرست مرکز مطالعات استراتژیک ریاست جمهوری، عضو ارشد تیم تبلیغاتی ستاد انتخاباتی روحانی
[11] «مشاور فرهنگی رئیس جمهور» در «گفتگوی ویژه خبری»- «شبکه دو صدا و سیمای ج.ا.ا»- 8/7/1392
[12] «پایگاه برآورد استراتژیک ایران هسته ای»- شامگاه 8/7/1392
[13] جمله ای از «حسن روحانی» طیّ تبلیغات انتخاباتی: «آمریکایی ها کدخدای ده هستند، با کدخدا بستن راحت تر است؛ حالا که رهبر انقلاب در سخنان اوّل فروردین راه مذاکره را باز گذاشتند، دولت بعد با رعایت خطوط قرمز می تواند، این رابطه را برقرار کند.»- «پایگاه خبری- تحلیلی انتخاب» (نزدیک به «هاشمی رفسنجانی»)- در جمع دانشجویان «دانشگاه شریف» به میزبانی «بسیج دانشجویی»- 24/2/1392- این جمله بعدها در مناظره تلویزیونی کاندیداها توسّط وی تکذیب شد
[14] «مشاور فرهنگی رئیس جمهور» در «گفتگوی ویژه خبری»: «تجربه گذشته ما واقعاً نشان داده که «5+1» برای ما منهای آمریکا چیز جدّی نیست. ما تکلیف مان در مسئله هسته ای را باید با آمریکا حل کنیم؛ نه در "روابط دو جانبه"، صورت مسئله را دوستان ما اشتباه می فهمند.»- «شبکه دو صدا و سیمای ج.ا.ا»- 8/7/1392
[15] ایران کُنترا (Iran Contra affair) به معامله تسلیحاتی ایران با آمریکا (مرداد 1364– اسفند 1365) بازمیگردد. در این ماجرا آمریکا از طریق نفوذ ایران سعی در آزادسازی گروگانهای آمریکایی در لبنان کرد و در ازای آن برخی قطعات و ادوات جنگی را که به واسطه تحریم امکان فروش آنها به ایران نبود، در اختیار ایران قرار داد. بخشی از موشک های هاگ تحویل شده به ایران بواسطه «سازمان سیا» از رژیم غاصب اسرائیل تأمین شده بود. این دیپلماسی پنهان که توسّط «هاشمی رفسنجانی» و برخی از نزدیکانش انجام گرفته بود با افشاگری «روزنامه الشّرایع لبنان» ناکام ماند و در ایران و آمریکا جنجال آفرید- با تلیخص و تصرّف از «دانشنامه آزاد ویکی پدیا»
[16] «حسن روحانی» در حاشیه «جلسه هیئت دولت»: «چند روز قبل از سفر به «نیویورک» پیام هایی ارسال کردند ... قبل از سفر پنج پیام در این زمینه (دیدار مشترک) از سوی آمریکایی ها ارسال شد و پاسخی به این پیام ها ندادیم ... در (نیویورک) نیز این پیام ها و صحبتها وجود داشت، ولی فرصت توافق روی جزئیات نبود.»- «پایگاه اطّلاع رسانی ریاست جمهوری»- 10/7/1392
[17] «پُشت پرده تماس تلفنی رؤسای جمهوری ایران و آمریکا»- «پایگاه خبری- تحلیلی تابناک»- 8/7/1392
[18] «خبرگزاری فارس» و «پایگاه خبری- تحلیلی رجاء»- به نقل از «خبرگزاری رویترز»- 9/7/1392
[19] همان
[20] «پایگاه خبری- تحلیلی رجاء»- به نقل از «شبکه خبری C.N.N»- 9/7/1392
بر این مبنا، پایگاه خبری «عاروتص شوا» از فرمان «نتانیاهو» به اعضای کابینه اش، مبنی بر سکوت در برابر "گفتگوی تلفنی اوباما- روحانی" خبر داد. این پایگاه نوشت: «وی به وزرایش گفته که از انجام هر گونه مصاحبه درباره روند دیپلماتیک جدید میان ایران و آمریکا خودداری نمایند.
به همین دلیل، تعدادی از وزرای وی، مصاحبه های خود با رسانه های گوناگون را لغو کرده اند. دلیل اصلی این درخواست، این است که وی نمی خواهد؛ زمان دیدار با «اوباما»، از اظهارات وزرایش درباره سیاست های «واشنگتن»، شرمنده شود.»[2].
سؤال اساسی که همان زمان ذهن برخی از تحلیل گران داخلی را به خود مشغول کرد، این بود که: آیا هماهنگی پُشت پرده ای میان آمریکا و اسرائیل در رابطه با "دیپلماسی پینگ پونگی" جدید میان «روحانی» و «اوباما» وجود دارد، یا نه؟ مشکوک بودن به مقوله هماهنگی اسرائیل- آمریکا درباره ایران در خفاء و در عوض ابراز اختلافات بصورت ظاهری، دلایل مهمّی داشت. یکی از دلایل که سئوال فوق را مدام در کانون توجّه ها قرار می داد، این بود که «تیم همراه رئیس جمهوری محترم در نیویورک»، یکی از بزرگترین دستاوردهای سفر را عصبانیت اسرائیل از مواضع ایران عنوان می کردند؛ موضوعی که می توانست عملیاتی برای فریب تیم ایرانی باشد.
تیتر «روزنامه صهیونیستی هاآرتص» درباره مکالمه تلفنی رؤسای جمهور ایران و آمریکا:
برای اوّلین بار بعد از (انقلاب اسلامی) 1979/ اوباما در تماس تلفنی با روحانی: توافق با ایران امکان پذیر است
برای اوّلین بار بعد از (انقلاب اسلامی) 1979/ اوباما در تماس تلفنی با روحانی: توافق با ایران امکان پذیر است
ولی از این دلیل مهمتر، شواهد دیگری هم وجود داشت که افکار عمومی و تحلیل گران را، نسبت به شکاف ادّعایی بین آمریکا و اسرائیل؛ مردّد و مردّدتر می کرد و سئوال بالا را تقویت می نمود.
یکشنبه 31 شهریورماه، «خبرگزاری رویترز» در گزارشی با عنوان: "تلاش واشنگتن برای رفع نگرانی اسرائیل از تماس با ایران"، نوشت: «منابع دیپلماتیک آمریکا گفتند: «دولت اوباما» تلاش می کند، به مقامات اسرائیلی اطمینان دهد؛ اگر ایران دست به اقدامات ملموسی درباره برنامه هسته ای اش نزند، تحریم ها کاهش نخواهند یافت ... مذاکرات غیررسمی در سطوح مختلف در «واشنگتن» و اسرائیل جریان دارد تا نگرانی مقامات اسرائیلی از تحرّک آمریکایی ها برای نزدیک شدن به ایران کاهش یابد.»[3]. یک روز پیش از این، نیز «روزنامه صهیونیستی هاآرتص» در خبری تأکید کرده بود: ««اوباما» پيش از گفتگوي تلفني با «روحاني»، مقامات اسرائيل را در جريان گذاشت.»[4].
این خبر در حالی بیان می شد که «جان کری» - وزیر خارجه آمریکا- 6 روز پیش از آن، سفر مهمّی به «تل آویو» داشت. گمانه زنی ها بیشتر بر این استوار بود که وی قرار است، درباره توافق اش با «سرگئی لاوروف» - همتای روس اش- حول مسئله "خلع سلاح شیمیایی سوریه" به طرف اسرائیلی گزارش دهد؛ ولی می شد به راحتی حدس زد که در گوشه ای از ملاقات اش با «نتانیاهو»، جایی هم برای ایران و سفر مهمّ رئیس جمهور جدیدش به «نیویورک» باشد؛ بخصوص که «کری» در «تل آویو» به خبرنگاران گفته بود: «من برای گرفتن تصمیم های بزرگ به اینجا آمده ام.»[5].
این احتمال که آمریکا، هیچ تماسی با ایران (دشمن آشتی ناپذیر اسرائیل) را بدون هماهنگی رژیم صهيونيستي، انجام نمی دهد، وقتی تقویت می شود که «اوباما» در بیانیه شفاهی خود که بلافاصله بعد از تماس با «روحانی» ایراد کرد؛ گفت: «من و «روحانی» در مسیر رو به جلو، تیم مان را مأمور کردیم تا به کار کردن سریع و همکاری با گروه «5+1» ادامه دهند و به توافق برسند. ما در سرتاسر این فرایند ارتباط نزدیکی با دوستان و متّحدان مان در منطقه، از جمله اسرائیل خواهیم داشت.»[6].
در حال حاضر که حسّاسیت های داخلی در «جمهوری اسلامی» بدلیل "تماس غیرمنتظره روحانی و اوباما" بالا گرفته و هزینه های این دیپلماسی را به عطف خود رسانده، برخی مقامات در «تهران» دنبال نشانه ای می گردند که اثبات کند؛ آمریکا حتّی در روند جدیدِ فعلی نیز حُسن نیّت لازم را ندارد.
از منظر تصمیم گیران در ایران، عدم حُسن نیّت آمریکا، نشانه ای است از اینکه ادامه مذاکرات؛ بی نتیجه، هزینه ساز و محتوم به شکست است، این بی تردید راهی است برای اینکه ترمزها زودتر کشیده شوند. گویا "تعامل های پُشت پرده اوباما- نتانیاهو" درباره چگونگی پیشبُرد مذاکرات با ایران، که سوءظنّ ها را شدیداً برانگیخته؛ در حال تبدیل شدن به نشانه ای از عدم حُسن نیّت آمریکایی هاست.
هم دکتر «روحانی» و هم وزیر خارجه دولت، چندین مرتبه تلاش کردند به طرف غربی این نکته را یادآوری کنند که نظام، "کلید دیپلماسی" را فقط با درج برخی شروط و محدودیت ها به «دولت جدید» سپرده و گویا برای آن زمان محدودی پیش بینی کرده است. «روحانی» این فرصت را منحصر در 3 الی 6 ماه تعریف کرد[7]، «ظریف» که احتمالاً اطّلاع کمتری از مجوّزها دارد، خواهان یک پروسه دیپلماتیک یکساله شد[8].
بالاخره «کری» پیام را هر چند ناقص امّا دریافت کرد، زیرا گفت که می توان به توافقی هسته ای بین 3 تا 6 ماه با ایران رسید؛ به شرطی که ایران به تعهّدات پایبند باشد[9].
نباید فراموش کرد که این 6 ماه به سرعت در حال گذر است و طرف ایرانی در همین مدّت کوتاه نیز خواهان عمل متقابل است و چنانچه «حسام الدّین آشنا»[10] گفت؛ اعتمادسازی باید دوطرفه باشد[11]. چنین مطالباتی باعث شده، مقامات در ایران نسبت به تأثیرگذاری اسرائیل بر "مذاکرات هسته ای ایران با آمریکا" و نقش تمام کنندگی آنها؛ گارد بگیرند.
همزمان با سفر «نتانیاهو» به «نیویورک» و دیدار مشترک با رئیس جمهور آمریکا، «پایگاه برآورد استراتژیک ایران هسته ای» طیّ گزارشی پرده از این نگرانی ایران برداشته و نوشت: «برخی منابع مطّلع امروز گفتند: دیپلمات ها در «وزارت خارجه» و نهادهای دیگر مأمور شده اند، تا نوع تعامل مقام های آمریکا با صهیونیست ها را؛ به عنوان "شاخصی از صداقت آمریکا" در تعامل با ایران رصد کرده و به مقام های عالی نظام گزارش کنند ... تجربه تاریخی ایران می گوید، موضع واقعی آمریکایی ها همان چیزی است که اسرائیلی ها می گویند.
اگر واقعاً تغییری در این زمینه رخ داده باشد، مقام های ایران مایلند آن را در نوع واکنش «اوباما» و «تیم امنیت ملّی» وی به سخنان آتی «نتانیاهو» ببینند ... این منبع تأکید کرد که «رئیس جمهور روحانی» هم دقیقاً، همین عقیده را دارد.»[12].
این نگرانی در ذهن سیاستمداران در حال قوّت گرفتن و تبدیل شدن به یک مانع بزرگ است. برخی در ایران معتقدند، مذاکرات هسته ای با آمریکا که کلید آن توسّط دکتر «روحانی» زده شد، نضج گرفته از این منطق است که برای نتیجه بخش بودن معامله باید بجای مهره های واسطه به سراغ "رئیس میز" رفت؛ این تفسیری است از جمله معروفِ "با کدخدا بستن راحت تر است!"[13]. این سیاست بطور صریح توسّط «حسام الدّین آشنا» که عضو «هیئت همراه رئیس جمهور در نیویورک» بود، نیز تأیید شد[14].
امروز ناظران در ایران می توانند، چنین دغدغه ای داشته باشند که اگر "رئیس میز" نه آمریکا که اسرائیل باشد، در اینصورت ضمن اینکه تلاش های چند ماهه دولت به هدر خواهد رفت؛ احیاناً در آینده کسانی هم پیدا شوند که خواهان مذاکره نهایی با "غول نهایی: اسرائیل"، باشند! معلوم نیست که چه کسی خبر دارد، امّا ممکن است اسرائیلی ها روی نقش "لابی قدیمی ایران کُنترا" [15] حساب باز کرده باشند.
بنابر این ناظران در داخل ایران، به طرف آمریکایی گوشزد می کنند که کوچکترین تماسی در هیچ سطحی با اسرائیل تعریف نشده و اینکه "لابی ایران کُنترا" دیگر قدرت ندارد.
در ماجرای "تماس تلفنی روحانی- اوباما"، مسئله مناقشه برانگیز این بود که چه کسی، برای اوّلین بار تقاضای مکالمه را داد. منابع ایرانی تصدیق می کردند که تقاضای تماس توسّط «کاخ سفید» صورت گرفته و به عنوان شاهد مثال، بطور مکرّر روی درخواست دیدار آمریکا با «روحانی» مانور می کردند؛ که از جانب ایران 6 مرتبه رد شده بود[16]. درخواست هایی که آخرین آن در «نیویورک» صورت گرفت و چیزی که هیچ کس آن را رسانه ای نکرد این بود که، درخواست حقارت آمیز آمریکا برای مذاکره با رئیس جمهور ایران؛ کتبی بوده است. واقعاً چه می شود، اگر تیم ایرانی این درخواست مکتوب را رسانه ای کند، تا همه بفهمند در عمل چه کسی بیشتر به مذاکره نیاز دارد؟
در مقابل منابع آمریکایی، اصرار داشتند که تقاضای تماس از سوی «هیئت ایرانی» بوده است، بالاخره یکی از پایگاه ها خبری داخلی، توضیح منطقی تری ارائه داد و نوشت: «یک منبع آگاه که از اعضای تیم همراه «روحانی» بود، در اینباره گفت: پس از ابراز تمایل رئیس جمهور آمریکا برای دیدار با «روحانی»، مقامات ایران دیدار حضوری را ناممکن دانستند، ولی اعلام شد که امکان مکالمه تلفنی میسّر است ... پس از این جریان، از سوی «کاخ سفید» با «روحانی» تماس گرفته شد ... سوءتفاهمات پیش آمده در مورد این که چه کسی ابتدا تماس برقرار کرده، ناشی از عدم اطّلاع رسانی دقیق است؛ زیرا هیئت ایرانی درخواست دیدار حضوری دو رئیس جمهور را به تماس تلفنی "تقلیل" داده بود ... همین مسأله باعث شد که آمریکایی ها اعلام کنند، ایران درخواست "مکالمه تلفنی" داشته، امّا ایران درخواست آمریکایی ها برای دیدار حضوری را به مکالمه کاهش داده بود.»[17].
در صورت صحّت روایت فوق، به نظر می رسد سوءتفاهمات و حواشی موجود بر سر "تماس تلفنی"، مسئله ای از طرّاحی شده و با نقش آفرینی یک دلّال سیاسی بوده باشد. اگر این شطرنج با این زاویه دید مورد تأیید باشد و اگر این طرح هوشمندانه، حاصل همکاری اسرائیل- آمریکا بوده باشد، دردسرهای زیادی بوجود خواهد آمد. این دردسرها در حال تصاعد هستند، از آن جهت که «اوباما» پس از دیدار با «نتانیاهو» همان چیزهایی را گفت که صهیونیست ها می خواستند.
تیتر «روزنامه صهیونیستی هاآرتص» درباره دیدار مشترک نتانیاهو و اوباما:
برای اوّلین بار بعد از مهره بازی در رابطه ایران- آمریکا/اوباما هشدار داد که آمریکا هیچ گزینهای از جمله نظامی را برای ایران از روی میز برنداشته
برای اوّلین بار بعد از مهره بازی در رابطه ایران- آمریکا/اوباما هشدار داد که آمریکا هیچ گزینهای از جمله نظامی را برای ایران از روی میز برنداشته
«خبرگزاری رویترز» درباره همآوایی «اوباما» با مقامات رژیم صهیونیستی می نویسد: «وی گفت، اصرار دارد قبل از آنچه او به آن "تسکین تحریم ها" می گفت؛ بررسی های دقیق و سطح بالایی، درباره مهار هسته ای ایران صورت بگیرد ... (اوباما گفت:) با چشمانی باز وارد مذاکره شده ایم. هیچ گزینه ای از جمله "گزینه نظامی"، را از روی میز برنداشته ایم ... ایران بخاطر تحریم ها آماده مذاکره شد و ما می خواهیم با حُسن نیّت، اراده آنها را بیازماییم.»[18].
این در حالی صورت می گرفت که متقابلاً «نتانیاهو» خطاب به «اوباما» گفت: «قدردان هستم که در بیانیه خود مطرح کردید که کلمات "آشتی جویانه" ایران باید با "اقدامات واقعی" همراه باشد؛ اقداماتی شفّاف، مستند و معنی دار ... آزمون نهایی برای توافق با ایران این است که آیا ایران دست از "برنامه نظامی" خود بر می دارد یا نه. این حرف آخر ما است ... اگر می خواهید دیپلماسی کارگر باشد، تحریم ها باید در طول مذاکرات بالاتر رود و زمانی می توان آنها را کاهش داد؛ که موفّقیت ما در این زمینه قابل اثبات باشد.»[19].
خبر «خبرگزاری صهیونیستی JTA» درباره دیدار مشترک نتانیاهو و اوباما:
نتانیاهو از اوباما خواست که همچنان تحریم ها و فشار نظامی بر ایران را ادامه دهد
نتانیاهو از اوباما خواست که همچنان تحریم ها و فشار نظامی بر ایران را ادامه دهد
تیتر «روزنامه صهیونیستی جورزالم پُست» درباره دیدار مشترک نتانیاهو و اوباما:
نتانیاهو از اوباما خواست که تحریم ها را تا رسیدن به "صلحی جدید"، نگه دارد
نتانیاهو از اوباما خواست که تحریم ها را تا رسیدن به "صلحی جدید"، نگه دارد
جالب اینکه، «نتانیاهو» قبل از سوار شدن بر هواپیمایش در اراضی اشغالی گفته بود: «من می خواهم، در مقابل گفتگوهای شیرین و لبخندها، حقیقت را بگویم! بالاخره کسی باید حقیقت را بگوید.»[20]. نکته ناامیدکننده این می تواند باشد که آمریکا همان چیزهایی را اعلام کند که رژیم صهیونیستی می خواهد؛ اینکه "سخنگوی واقعی کاخ سفید"، نه در «واشنگتن» که در «تل آویو» باشد!
خبر «خبرگزاری صهیونیستی JTA» پیش از سفر نتانیاهو به نیویورک:
نتانیاهو قول داد که "حقایق" درباره هسته ای ایران را به روحانی بگوید
نتانیاهو قول داد که "حقایق" درباره هسته ای ایران را به روحانی بگوید
شاید رئیس جمهور آمریکا برای ایجاد یک مذاکره سازنده با ایران در فشار زیادی قرار داشته باشد، شاید هم این ماجرا، صرفاً یک تئاتر هماهنگ شده و "عملیات فریب" باشد. به هر حال برای تصمیم گیری که در ایران نشسته، فرقی نمی کند، او خواهان بروندادهای عملی است؛ بروندادی که در گام اوّل خوب به نظر نرسید. اگر آمریکا واقعاً این پیام را متوجّه شده که "کلید دیپلماسی روحانی" مشروط و کوتاه مدّت است، لازم است که گامهای بعدی را تعدیل کند و به «جمهوری اسلامی» نشان دهد که عزم نهایی نه در «تلآویو» که در «واشنگتن» و بدون دخالت لابیهای صهیونیست؛ گرفته خواهد شد.
اگر در برابر هر "نرمش" یک "نرمش علی السّویه" وجود نداشته باشد؛ رؤیاها برای یک "توافق بُرد- بُرد" هیچگاه به دنیای واقعیت نخواهد پیوست. لذا این خیلی سرنوشت ساز است که اگر «جمهوری اسلامی» در نهایت به این باور برسد که "رئیس میز مذاکره"، اسرائیل است؛ "ماه عسل اوباما" را ناتمام می گذارد و از تلاش های «دولت جدید» که خواهان نرمش بیشتر بود، برای مقاومت بیشتر استفاده می کند. دست آخر، این به آمریکایی ها بستگی دارد که تا چه اندازه خطّ قرمز ایران در این مورد را درک خواهند کرد؟
پینوشتها:
[1] شبکه رسانه ای «کانال 7 اسرائیل: به عبری عاروتص شِوا»، سازمانی است رسانه ای شامل، رادیو، تلویزیون و سایت خبری مجزّا که بطور 24 ساعته عمل می کند. برای نمونه «رادیو عاروتص شِوا» تنها رادیوی "مستقل ملّی رژیم غاصب" است که در حدّ "صدای شهرک های صهیونیست نشین" - voice of the Israeli settlement movement- شناخته می شود.
[2] «پایگاه خبری- تحلیلی تابناک»- 7/7/1392
[3] «پایگاه خبری- تحلیلی عصرایران»- 31/6/1392
[4] «روزنامه جوان»- 7/7/1392
[5] «خبرگزاری ایسنا»- به نقل از پایگاه مجازی «شبکه خبری الجزیره»- 25/6/1392
[6] «بیانیه کاخ سفید درباره تماس تلفنی رؤسای جمهور ایران و آمریکا»- «خبرگزاری فارس»- به نقل از «روزنامه واشنگتن پُست»- 6/7/1392
[7] مصاحبه «حسن روحانی» با «روزنامه واشنگتن پُست»: «هر چه سریع تر موضوع هسته ای حل شود، برای همه بهتر است؛ اگر سه ماهه موضوع حل شود، این انتخاب ایران است، اگر به شش ماه هم کشید، باز خوب است؛ ولی صحبت از ماه است، نه سال.»- به نقل از «پایگاه خبری- تحلیلی انتخاب»- 4/7/1392
[8] البتّه این گمانه هست که «کادر وزارت خارجه» سعی دارند، زمان مجوّز را با در خواست از مقامات بیشتر کنند
[9] مصاحبه «جان کری» با «شبکه خبری C.B.S»: «بله، (توافق هسته ای طیّ 3 یا 6 ماه) امکانپذیر است. می توان حتّی زودتر از این به توافق دست یافت؛ به این بستگی دارد که ایران چقدر صادقانه و شفّاف عمل کند.»- به نقل از «خبرگزاری ایسنا»- 5/7/1392
[10] «حسام الدّین آشنا»: مشاور فرهنگی رئیس جمهور، عضو هیئت همراه نیویورک، سرپرست معاونت سیاسی نهاد ریاست جمهوری و سرپرست مرکز مطالعات استراتژیک ریاست جمهوری، عضو ارشد تیم تبلیغاتی ستاد انتخاباتی روحانی
[11] «مشاور فرهنگی رئیس جمهور» در «گفتگوی ویژه خبری»- «شبکه دو صدا و سیمای ج.ا.ا»- 8/7/1392
[12] «پایگاه برآورد استراتژیک ایران هسته ای»- شامگاه 8/7/1392
[13] جمله ای از «حسن روحانی» طیّ تبلیغات انتخاباتی: «آمریکایی ها کدخدای ده هستند، با کدخدا بستن راحت تر است؛ حالا که رهبر انقلاب در سخنان اوّل فروردین راه مذاکره را باز گذاشتند، دولت بعد با رعایت خطوط قرمز می تواند، این رابطه را برقرار کند.»- «پایگاه خبری- تحلیلی انتخاب» (نزدیک به «هاشمی رفسنجانی»)- در جمع دانشجویان «دانشگاه شریف» به میزبانی «بسیج دانشجویی»- 24/2/1392- این جمله بعدها در مناظره تلویزیونی کاندیداها توسّط وی تکذیب شد
[14] «مشاور فرهنگی رئیس جمهور» در «گفتگوی ویژه خبری»: «تجربه گذشته ما واقعاً نشان داده که «5+1» برای ما منهای آمریکا چیز جدّی نیست. ما تکلیف مان در مسئله هسته ای را باید با آمریکا حل کنیم؛ نه در "روابط دو جانبه"، صورت مسئله را دوستان ما اشتباه می فهمند.»- «شبکه دو صدا و سیمای ج.ا.ا»- 8/7/1392
[15] ایران کُنترا (Iran Contra affair) به معامله تسلیحاتی ایران با آمریکا (مرداد 1364– اسفند 1365) بازمیگردد. در این ماجرا آمریکا از طریق نفوذ ایران سعی در آزادسازی گروگانهای آمریکایی در لبنان کرد و در ازای آن برخی قطعات و ادوات جنگی را که به واسطه تحریم امکان فروش آنها به ایران نبود، در اختیار ایران قرار داد. بخشی از موشک های هاگ تحویل شده به ایران بواسطه «سازمان سیا» از رژیم غاصب اسرائیل تأمین شده بود. این دیپلماسی پنهان که توسّط «هاشمی رفسنجانی» و برخی از نزدیکانش انجام گرفته بود با افشاگری «روزنامه الشّرایع لبنان» ناکام ماند و در ایران و آمریکا جنجال آفرید- با تلیخص و تصرّف از «دانشنامه آزاد ویکی پدیا»
[16] «حسن روحانی» در حاشیه «جلسه هیئت دولت»: «چند روز قبل از سفر به «نیویورک» پیام هایی ارسال کردند ... قبل از سفر پنج پیام در این زمینه (دیدار مشترک) از سوی آمریکایی ها ارسال شد و پاسخی به این پیام ها ندادیم ... در (نیویورک) نیز این پیام ها و صحبتها وجود داشت، ولی فرصت توافق روی جزئیات نبود.»- «پایگاه اطّلاع رسانی ریاست جمهوری»- 10/7/1392
[17] «پُشت پرده تماس تلفنی رؤسای جمهوری ایران و آمریکا»- «پایگاه خبری- تحلیلی تابناک»- 8/7/1392
[18] «خبرگزاری فارس» و «پایگاه خبری- تحلیلی رجاء»- به نقل از «خبرگزاری رویترز»- 9/7/1392
[19] همان
[20] «پایگاه خبری- تحلیلی رجاء»- به نقل از «شبکه خبری C.N.N»- 9/7/1392