سرویس جهان مشرق - خروج ترامپ از توافق هستهای به عقیده بسیاری از کارشناسان آمریکایی تصمیمی نسنجیده و نابجا بود. حتی آن دسته از کارشناسانی هم که توافق هستهای را توافقی بد میدانند، معتقدند تصمیم ترامپ درباره این توافق، بدتر از خود توافق بوده است [۱] . با این وجود، تحلیلگران، اقدام ترامپ علیه توافق هستهای را بدترین قسمت از استراتژی کاخ سفید مقابل ایران نمیدانند و باور دارند که کابینه رئیسجمهور آمریکا مرتکب اشتباهات بزرگتری هم درباره توافق هستهای و ایران شده است. در گزارش پیش رو به برخی از تحلیلهایی اشاره میشود که کارشناسان در شناختهشدهترین اندیشکدههای آمریکا درباره سیاست ضدایرانی دولت ترامپ مطرح کردهاند.
لازم به ذکر است که مشرق صرفاً جهت اطلاع نخبگان و تصمیمگیران عرصه سیاسی کشور از رویکردها و دیدگاههای اندیشکدههای غربی این گزارش را منتشر میکند و دیدگاهها، ادعاها و القائات این گزارش لزوماً مورد تأیید مشرق نیست.
انزوای آمریکا پس از خروج از توافق هستهای
اندیشکده شورای آتلانتیک طی گزارشی تحت عنوان «سیاست ایران [در دولت] ترامپ: از هنر معامله تا سراب تغییر رژیم [۲] » مینویسد: «مایک پمپئو، وزیر امور خارجه آمریکا، از نخستین سخنرانی خود [پس از جایگزینیاش به جای «رکس تیلرسون»] در تاریخ ۲۱ می ۲۰۱۸ برای ارسال پیام به مقامات و مردم ایران استفاده کرد. وی دوازده خواسته را مطرح کرد که از جمله آنها پایان دادن ایران به ساخت موشکهای بالستیک، متوقف کردن حمایت از حزبالله لبنان و گروههای فلسطینی از جمله حماس، اجازه دادن به بازرسان هستهای برای «دسترسی نامحدود به تمام تأسیسات در سراسر این کشور»، تعطیل کردن برنامه غنیسازی اورانیوم، پایان دادن به دخالت در سوریه و عراق، و خلعسلاح شبهنظامیان شیعه بود.»
این اندیشکده آمریکایی ادامه میدهد: «پمپئو ادعا کرد که این خواستهها به طور گستردهای میان آمریکا و متحدان اروپاییاش مشترک هستند. این در حالی بود که معلوم نیست واقعاً اینگونه باشد. بوریس جانسون وزیر خارجه انگلیس، در واکنش به سخنرانی پمپئو گفت که بستهبندی کردن تمام «رفتارهای نگرانکننده» ایران در یک توافق، چالشی وحشتناک [و رسیدن به چنین توافقی، دشوار] است. وی افزود: «اگر سعی کنید همه این مسائل را به یک مذاکره بزرگ تزریق کنید، یک مذاکره غولپیکر جدید در مورد ایران، یک پیمان جدید، من بعید میدانم رسیدن به چنین توافقی طی یک مدت زمان معقول کار خیلی آسانی باشد. نظریه [رسیدن به] یک معاهده غولپیکر با ایران بسیار دشوار [و بعید] است [۳] .»
در ادامه گزارش میخوانیم: «فدریکا موگرینی، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا نیز، به همین ترتیب، درباره موفقیتآمیز بودن سیاست جدید آمریکا به عنوان جایگزینی مناسب برای تمهیدات پادمانی برجام، ابراز تردید کرده است. وی اعتقاد دارد: «سخنرانی پمپئو وزیر امور خارجه آمریکا بیان نکرده است که کنار رفتن از توافق هستهای، چگونه منطقه را مقابل تهدید اشاعه تسلیحات هستهای ایمنتر خواهد کرد، یا اینکه چگونه ما را در موقعیت بهتری برای تأثیرگذاری بر اعمال ایران در حوزههای خارج از محدوده برجام، قرار میدهد. هیچ جایگزینی برای توافق هستهای وجود ندارد [۴] .»
در همینباره بخوانید:
آیا اروپاییها روی دیوار ایران یادگاری مینویسند؟/ ترامپ به حکم کدام قانون از برجام خارج میشود؟
پمپئو ایران را نشناخته است
«منوچهر دراج» (استاد مطالعات روابط خارجی و خاورمیانه در دانشگاه کریستین تگزاس) و «محمود منشیپوری» (رئیس دپارتمان روابط خارجی دانشگاه سانفرانسیسکو) نویسندگان گزارش شورای آتلانتیک معتقدند:
شاید واضحترین ایراد در سخنرانی پمپئو این بود که شروطی که او گذاشت، به شکل یک استراتژی روشن درنیامده بودند. خواستههای حداکثری وی دور از واقعیت و نشاندهنده بیخبری از متغیرهای سیاسی حاکم بر حکومتهای پساانقلابی نظیر ایران و کوبا در دوره پسااستعماری بودند. این خواستهها همچنین نافهمی عمیق [دولت ترامپ] نسبت به ناسیونالیسم ایرانی را هم لو دادند. خواستههای پمپئو به معنای کاپیتولاسیون کامل و تسلیم سیاسیای بود که صرفاً ارتشهای فاتح میتوانند آن را از کشورهایی بخواهند که در جنگ مغلوب شدهاند.
دو نویسنده گزارش در ادامه تأکید میکنند: «هر دولتی که ذرهای مشروعیت ملی داشته باشد، هرگز تن به پذیرش مفاد چنین فهرستی نخواهد داد و دولت ترامپ به خوبی میداند که دولت ایران نخواهد توانست هم این الزامات را برآورده نماید، هم آبرویش را حفظ کند، و هم [حکومت و] قدرتش را تداوم ببخشد. بنابراین سؤال، این است: انگیزه پشت لغو یکجانبه توافق هستهای و این فهرست از خواستههای غیرممکن چیست؟»
دراج و منشیپوری در پاسخ به این سؤال مینویسند که به نظر میرسد این سیاست در نظر داشته باشد تا به چندین هدف دست یابد:
اولاً تشدید [تحریمهای] خفهکننده اقتصادی علیه جمهوری اسلامی به امید آنکه قیامی در این کشور به پا شود که حکومت را سرنگون نماید.
دوماً کاهش داراییهای مالی حکومت و توانایی آن در اِعمال قدرت در منطقه.
سوماً تحریک ایران به انجام واکنشی بیش از حد بزرگ و در نتیجه کشیدن پای این کشور به یک درگیری نظامی، و به این ترتیب، آغاز روند تغییر رژیم از خارج، گزینهای که جان بولتون مشاور امنیت ملی ترامپ از مدتها پیش طرفدار آن بوده است.
در همینباره بخوانید:
جمهوری اسلامی بهرغم بحرانهای خاورمیانه از همیشه قدرتمندتر است
سیاستهای دولت ترامپ علیه ایران بیفایده است
شورای آتلانتیک سپس به بررسی دقیقتر اهدافی میپردازد که به نظر میرسد دولت ترامپ با خروج از برجام به دنبال آنها باشد. این اندیشکده در رد سیاستهای کاخ سفید تصریح میکند:
اولاً، ایران طی ۳۹ سال گذشته تحت تحریم قرار داشته و در عین حال، حکومت این کشور جان سالم به در برده است. در حقیقت، تحریمها باعث تقویت موقعیت سپاه پاسداران در اقتصاد ایران شده است، سازمانی که ستون اصلی حمایت از حکومت به شمار میرود. دوماً، گسترش نفوذ ایران در منطقه به داراییهای مالی این کشور وابسته نیست. اگر این عامل [حجم داراییها]، عامل تعیینکننده بود، عربستان که دارای منابع اقتصادی بسیار بزرگتری است، باید قدرت سیاسی اصلی در منطقه میبود. گسترش نفوذ منطقهای ایران عمدتاً به دلیل دو عامل است: اول، یک بیداری شیعی و جنبش توانمندسازی در میان جوامعِ تا کنون سرکوبشده در کشورهایی مانند عراق و لبنان، که تا اندازهای الگویش انقلاب سال ۱۹۷۹ در ایران است. و دوم، اقدام آمریکا در ساقط کردن دشمنان منطقهای ایران؛ سال ۲۰۰۱ در افغانستان و سال ۲۰۰۳ در عراق. سیاستهای منطقهای ایران وابسته به درک این کشور از تهدیدها و فرصتهایش هستند، نه به حسابهای بانکیاش. به عنوان مثال، انگیزه مداخله ایران در سوریه، نیاز این کشور به حفظ یک متحد قدیمی، یعنی حکومت اسد، و شکست دادن شبهنظامیان بنیادگرای مسلمان سنی وابسته به القاعده و بعدها داعش بود.
تناقض ادعاهای آمریکا درباره دموکراسی با خاطرات تلخ کودتای ۲۸ مرداد و مرگ و ویرانی در افغانستان و عراق، جایی برای خوشبینی مردم ایران به واشینگتن نگذاشته است.اندیشکده شورای آتلانتیک ادامه میدهد: «یکی دیگر از دلایلی که درخواستهای پمپئو غیرواقعی است، این است که این درخواستها به ناسیونالیسم ایرانی توجهی ندارند. ایرانیها هر قدر هم که حکومت اسلامی کشورشان را نپسندند، باز هم خوششان نمیآید که خارجیها برایشان تصمیم بگیرند که چه نوع حکومتی باید داشته باشند. مردم ایران همچنان خاطرات تلخ کودتای سال ۱۹۵۳ سیا را که نخستوزیر محبوب ایران را سرنگون و یک نظام سلطنتی مستبد را جایگزین آن کرد، فراموش نکردهاند. مرگ و ویرانی در افغانستان و عراق از سال ۲۰۰۱ تا کنون، با ادعای صدور دموکراسی، هرگونه توهمی در میان مردم ایران درباره نتیجه مداخله نظامی و تغییر حکومت به دست آمریکا را از بین برده است.»
در همینباره بخوانید:
براندازی در ایران به سبک ترامپ: ایجاد نارضایتی با پروپاگاندا
براندازی در ایران به سبک ترامپ: ایجاد نارضایتی با مشکلات محیط زیستی
آمریکاییها بدانند ایران با عراق و افغانستان فرق دارد
قربانیان تحریمهای آمریکا همان ایرانیهایی هستند که دولت ترامپ مدعی است میخواهد نجاتشان بدهد.کارشناسان شورای آتلانتیک اذعان میکنند:
حق انتخاب اینکه چه حکومتی باید در ایران قدرت را به دست داشته باشد، متعلق به مردم این کشور است، نه اسلامهراسان جناح راستیای مانند بولتون و پمپئو. علاوه بر این، قربانیان اصلی تحریمهای بازگرداندهشده آمریکا، همانند ایرانیانی هستند که دولت ترامپ ادعا میکند میخواهد نجاتشان بدهد. بستن درهای دیپلماسی و تشدید تنشها با ایران در حالی که تهران به تمام بندهای توافق هستهای پایبند بوده است، نشان میدهد که این جنگطلبان آمریکایی (در اتحاد با اسرائیل و عربستان و لابیهای قدرتمندشان در واشینگتن) تمام این مدت مصمم به خلع سلاح ایران و نهایتاً سرنگون کردن دولت این کشور بودهاند.
گزارش درباره عدم تأثیرگذار بودن تحریمهای اقتصادی بر ایران یک نکته دیگر را نیز یادآور میشود: «بسیاری از شرکتهای اروپایی از ترس تأثیر تحریمهای ثانویه کاخ سفید و محروم شدنشان از دسترسی به بازار بزرگتر آمریکا [نسبت به ایران]، دارند حجم فعالیتهای خود در ایران را کاهش میدهند. با این حال، این مسئله ایران را مجبور به گسترش روابط تجاریاش با چین، روسیه و هند خواهد کرد. به هر حال، دولت ایران راههای دیگری برای دور زدن تحریمها پیدا خواهد کرد و این به آن معناست که خسارت واقعیِ سیاستهای ترامپ در قبال ایران به اعتبار خود آمریکا وارد خواهد شد.»
دراج و منشیپوری در آخرین بند از گزارش خود، گزینه نظامی علیه ایران را نیز عملی نمیدانند و مینویسند: «[برای آمریکا] بدون وجود مشروعیت سیاسی و قدرت نرم، گزینهای که باقی میماند، قدرت وحشیانه و توان نظامی است. با این حال، دخالتهای نظامی آمریکا در افغانستان و عراق نشان میدهد که «قدرتِ نابودسازی» با «قدرت کنترل» متفاوت است. ایران کشوری بسیار بزرگتر با جمعیتی ۸۰ میلیون نفری است که تواناییهای بسیار بیشتری برای بازدارندگی مقابل دخالت خارجی دارد. طرفداران تغییر رژیم در ایران باید نگاه دقیقی به درسهای آموخته از عراق و افغانستان و هزینههای بالای انسانی، مالی و سیاسی انتخاب یک روند سیاسی نادرست بیندازند.»
در همینباره بخوانید:
اساس سیاست ضدایرانی دولت ترامپ یک رؤیای نشئگی است
پیش از اندیشکده شورای آتلانتیک، مجله شناختهشده «فارنپالسی» نیز سیاستهای کابینه ترامپ علیه ایران را زیر سؤال برده بود، البته با ادبیاتی بسیار صریحتر. «جان ولفاستال» دستیار ویژه و مدیر ارشد مسائل کنترل تسلیحاتی و منع اشاعه در شورای امنیت ملی در دولت اوباما، عضو اندیشکده «مرکز بلفر»، عضو سابقه اندیشکده «موقوفه کارنگی» و مدیر «گروه بحران هستهای» در مجله فارنپالسی به همراه «جولیان اسمیت» معاون مشاور امنیت ملی «جو بایدن» معاون اول اوباما، مدیر سابق سیاستهای اروپا و ناتو در پنتاگون و مدیر «برنامه امنیت فراآتلانتیکی» در اندیشکده «مرکز امنیت جدید آمریکایی» گزارش خود در مجله فارنپالسی درباره سیاستهای پمپئو در قبال ایران را با این عنوان مینویسند: «طرح پمپئو برای ایران یک رؤیای نشئگی است [۵] .»
استراتژی آمریکا مقابل ایران، صرفاً فهرستی از آرزوهاست که بر اساس یک رؤیای نشئگی ساخته شده است.فارنپالسی بعد از اشاره به خواستههای مطرحشده در سخنرانی پمپئو مینویسد که ترامپ و وزیر خارجهاش ادعا میکنند استراتژیای برای رسیدن به همه خواستههایشان مقابل ایران دارند؛ اما این استراتژی چیست؟ نویسندگان گزارش سپس تصریح میکنند: «پمپئو میگوید آمریکا «فشار مالی بیسابقهای بر حکومت ایران اِعمال خواهد کرد. [به این ترتیب] مقامات تهران در مورد جدی بودن ما هیچ شکی نخواهند داشت [۶] .» بنابراین این بهاصطلاح استراتژی، صرفاً فهرستی از آرزوهاست که بر اساس یک «رؤیای نشئگی [۷] » ساخته شده است؛ این رؤیا که دولت ترامپ میتواند بقیه دنیا را به پذیرش رژیم تحریمیای متقاعد کند که به محکمی (یا محکمتر از) رژیم بین سالهای ۲۰۰۹ تا ۲۰۱۲ [اوج تحریمها در دولت اوباما] باشد.»
در همینباره بخوانید:
هیاهوی ترامپ برای هیچ؛ چرا «شدیدترین تحریمهای تاریخ» علیه ایران بیفایده خواهد بود؟
ایران میتواند از فناوری «بلاکچین» و «ارز دیجیتال» برای دور زدن تحریمهای آمریکا استفاده کند
ولفاستال و اسمیت در ادامه با لحنی تمسخرآمیز سابقه دولت ترامپ را نیز یادآور میشوند و مینویسند:
همان دولتی که از پس انجام دادن کارهای سادهای مانند اخذ صلاحیت نامزدهای پیشنهادیاش، پُر کردن جاهای خالی در کابینهاش، عملی نمودن دستورات اجراییاش، یا حفظ روابطش با قدیمیترین و نزدیکترین متحدان آمریکا برنمیآید، اکنون میخواهد نافذترین و مؤثرترین سیستم تحریمی در تاریخ بشر را بازسازی کند؟ و میخواهند این کار را با رئیسجمهوری انجام بدهند که اکثر متحدان آمریکا به آن اعتماد ندارند و ثابت کرده به توافقهایی که نتیجه مذاکرات صادقانه بودهاند، پایبند نیست؟
این کارشناسان آمریکایی در ادامه تأکید میکنند که تیم ترامپ هیچ برنامه یا استراتژیای برای وادار کردن ایران به پذیرش خواستههایش ندارد و حتی نمیتواند برای اِعمال «فشار مالی بیسابقه»ای که پمپئو قول آن را میدهد، همکاری اروپاییها را جلب کند، به ویژه بعد از آنکه «دولت ترامپ پس از نقض توافق هستهای، گستاخی آن را داشت که هم متحدانش اروپاییاش را به خاطر ناتوانی در نجات توافق مقصر بداند و هم ادعا کند ایرانیها توافق را نقض کردهاند؛ در حالی که ایران به توافق پایبند بود.»
نویسندگان گزارش نهایتاً نتیجه سیاستهای دولت ترامپ را نیز اینگونه جمعبندی میکنند: «ایران همچنان یک مشکل [برای کاخ سفید] باقی مانده است؛ آمریکا در میان کشورهای دیگر منزویتر و بیاعتبارتر شده است؛ و ایران اکنون میتواند هر زمان که اراده کرد، فشار هستهای [علیه جامعه جهانی] را افزایش دهد، چراکه توافق هستهای اکنون نفسهای آخرش را میکشد. این، استراتژیای برای موفقیت نیست. استراتژیای برای فاجعه است.»
[۴] Statement by HR/VP Mogherini following today's speech by US Secretary of State Pompeo on Iran Link
[۷] عبارت به کار رفته در عنوان گزارش فارنپالسی، Pipe Dream به معنای لغوی «رؤیای پایپی» است که اشاره به توهماتی دارد که مصرفکنندگان تریاک بعد از استعمال این ماده مخدر (به وسیله «پایپ») به آنها دچار میشوند.