حسین مرعشی در اظهاراتی پیرامون مشکل برخی نامزدهای جریان چپ در روند احراز صلاحیت گفته است: محدودیت‌های بی‌خود و بی‌جایی برای اصلاح‌طلبان وجود دارد!

سرویس سیاست مشرق - «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابه‌لای اخبار و مطالب رسانه‌های کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیل‌ها و پیشینه‌هایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم می‌گذاریم. ۷:۳۰ هر روز با بسته ویژه خبری-تحلیلی مشرق همراه باشید.

*** 

مرعشی: محدودیت‌های بی‌خود و بی‌جایی برای اصلاح‌طلبان وجود دارد!

حسین مرعشی، سخنگوی حزب کارگزاران در بخشی از یک مصاحبه با اعتمادآنلاین پیرامون انتخابات ۱۴۰۰ گفته است:

"اصلاح‌طلبان محدودیت‌هایی دارند ولی اگر از ناحیه شورای نگهبان و نهادهای حاکمیتی از آنها بخواهند، می‌توانند و شخصیت‌هایی دارند که در این انتخابات چهره شوند. چون درون تشکیلات اصلاحات افراد موثری داریم که تجربه و اطلاعات کافی دارند، خوشنام هستند، پاکدست و پاکدامن هستند. شخصیت‌هایی داریم که می‌توانند این گونه عمل کنند. اما متاسفانه محدودیت‌های بی‌خود و بی‌جایی برای اصلاح‌طلبان وجود دارد. بالاخره اگر نهادهایی مثل شورای نگهبان با سعه‌صدر با اصلاح‌طلبان برخورد نکنند، اصلاح‌طلبان هم مجبورند با حداقل‌ها در انتخابات شرکت کنند."[۱]

*دقت شود که این اظهارات مرعشی در حالی است که اصلاح‌طلبان از دهه ۷۰ به این سو در ۳ دولت حضور مستقیم داشته‌اند و فقط یک دولت را از دست داده‌اند!

پس نظام اسلامی با اصلاح‌طلبان و تفکر اصلاح‌طلبی به معنای سیاسی ابراز شده آن هیچ مشکلی ندارد.

در عین حال اما اصلاح‌طلبان خاصّه طی ۱۲ سال اخیر رفتارهایی را در عرصه‌های سیاسی کشور مثل فتنه ۸۸، دیماه ۹۶، آبان ۹۸ و در برخی قضایای دولت آقای روحانی از خود بروز داده‌اند که موجب تیرگی روابط آنها با نظام اسلامی و سابقه‌دار شدن عمده رجال آنها شده است.

ما در اشاره به اظهارات مرعشی مبنی بر بی‌جا بودن برخی محدودیت‌ها؛ این قضاوت را به عهده مخاطبان محترم وامی‌گذاریم که آیا رفتارهایی مثل فتنه‌گری، دوقطبی‌سازی از میدان و دیپلماسی، تأکید بر اغتشاش میلیونی علیه نظام در یک مرکز دولتی،  تصمیم خلق‌الساعه گرانی بنزین در آبان۹۸، تأکید بر امضای توافقات ننگینی مثل FATF و ابراز بی‌تفاوتی یا طعنه نسبت به "محور مقاومت" شایسته محدودیت است یا تقدیر؟!

***

جهانگیری اصلاح‌طلبِ غیر جامعه‌محور است؛ فقط تاجزاده!

عبدا... ناصری، فعال چپ و عضو شورای مشورتی لیدر اصلاح‌طلبان در بخشی از یک مصاحبه با شماره سه‌شنبه گذشته روزنامه آرمان ملی در پاسخ به این سؤال که " نگاه شما به کاندیداتوری چهره‌ه‌هایی مثل آقایان جهانگیری، تاجزاده، محسن هاشمی و پزشکیان چگونه است؛ از دید شما می‌توانند برای اصلاح‌طلبان موفقیتی رقم بزنند؟" گفته است:

" در مورد این چهار بزرگواری که نام بردید من با عرض معذرت و صراحتا نکاتی را عرض می‌کنم. آقای پزشکیان فردی غیر اصلاح‌طلب، مستقل، شجاع و ‌پاکدست است. آقای جهانگیری اصلاح‌طلب غیر جامعه محور، قوی ولی با سابقه در دولت تدبیر و امید جایگاه رأی در میان مردم مثل گذشته شاید ندارد. آقای هاشمی یک اصلاح‌طلب کارگزارانی صادق است و حتما عملکردش در شورای شهر خیلی بهتر از عملکرد دیگران در دولت بوده است ولی باید بپذیریم با همه نگرش‌های خوب و مقبول فائزه خانم و آوانگاردی او ، خانواده هاشمی در فقدان پدر نتوانستند خود را درون جامعه مورد توجه قرار دهند. تاجزاده یک اصلاح‌طلب تحولخواه تمام عیار است که جوانان، زنان، دانشجویان، روشنفکران او را و صداقتش را پذیرفته‌اند و تنها کسی است که در صورت نرفتن به پاستور هم فصل جدیدی برای کنشگران در تاریخ معاصر ایران می‌گشاید."

او در بخش دیگری از اظهارات خود همچنین تأکید می‌کند: انتخابات ۱۴۰۰ یک وقت طلایی برای اصلاح‌طلبان است. در پیروزی آنها در این انتخابات تردید دارم اما بهترین فرصت‌ برای بازسازی اجتماعی است. جبهه اصلاحات ایران باید یک نامزد خالص مردم محور را زودتر معرفی کند. نامزد معرفی شده ترکیب دولت خود را با تمرکز بر چهار اصل: تخصص، جوانی، زنان و اقلیت‌های دینی معرفی کند. اگر نامزد مذکور رد شد با یک بیانیه خطاب به ملت عدم مشارکت خود را اعلام کند.[۲]

*اینکه اصلاح‌طلبان اساسا برخی چهره‌ها مثل پزشکیان و عارف را اصلاح‌طلب نمی‌دانند یک بحث تاریخی و قابل تأمل است. مع‌الوصف اما کنایه‌های ناصری به امثال جهانگیری و هاشمی و تأکید او بر کاندیداتوری رجل بی‌صلاحیتی مثل تاجزاده صرفا ناشی از نگاه معارضانه اصلاح‌طلبان به انتخابات ۱۴۰۰ است...

انتخاباتی که چپ‌ها در آن از یکسو با کارنامه به شدت بد دولت خودشان یعنی دولت اعتدال مواجه‌اند، از سوی دیگر بوی فتنه اقتصادی را استشمام کرده‌اند و به دنبال یک آتش‌زنه می‌گردند و از وجهی دیگر به دلیل سوء سابقه عمده رجال سطح یک اصلاحات، امیدی به تأیید صلاحیت نامزدهای اصلی خود در انتخابات ندارند.

از همین روست که چپ‌ها از مدت‌ها قبل تئوری "تحریم خاموش انتخابات" (تحریم حضور رسمی به دلیل نداشتن نامزد!) را در دستور کار خود گذاشته‌اند.

خوانش بخش دوم اظهارات ناصری که طی آن صراحتا به ضرورت اعلام عدم مشارکت اصلاح‌طلبان در انتخابات پس از رد صلاحیت "نامزد غیر ممکن" تأکید می‌کند؛ به نحو ملموس‌تری تحلیل‌های مربوط به تحریم خاموش انتخابات و کنایه‌های ناصری به برخی از نامزدهای اصلاح‌طلب را مشخص می‌کند.

***

خاتمی: هیچ رئیس‌جمهوری در تاریخ ما به اندازه روحانی ناسزا نشنید

مویه‌های خاتمی در غم فراق روحانی

محمدرضا خاتمی، فعال اصلاح‌طلب و کسی که در ایام انتخابات قبلی گفته بود: ما (اصلاح‌طلبان) تضمین روحانی هستیم، در قسمتی از یک مصاحبه با شماره سه‌شنبه گذشته روزنامه شرق گفته است: دولت آقای روحانی همه سیاستش را بر روابط خارجی و برجام گذاشت. مجلس دهم هم نتوانست آن‌طور که باید عمل کند؛ درحالی‌که در مجلس قبلی تعادلی بین نیروهای اصولگرا، تند و اصلاح‌طلب وجود داشت. آنجا می‌شد بنای گفت‌وگوی سازنده را گذاشت که مسائلمان را حل کنیم. بنابراین فرصتی که این دو دولت و مجلس قبلی داشتند و می‌توانستند پایگاه آشتی ملی باشند از دست رفت. حالا نتوانستند یا نخواستند.

او همچنین می‌افزاید: در دور دوم –دولت آقای روحانی- دو اتفاق افتاد؛ از همان ابتدا نیروهای مخالف دولت در داخل عزمشان را جزم کردند که این دولت را زمین بزنند. خب مجلس دستشان نبود، از امکانات دیگری که در اختیار داشتند استفاده کردند. بین نیروهای فراکسیون امید و دولت شکرآب بود. در عرصه خارجی، آمدن ترامپ که همه موازنه‌ها را به هم زد و کشور را در سراشیبی انداخت. در حقیقت بعد از اینکه دولت ترامپ روی کار آمد، دو تیغه بسیار بلند علیه دولت به کار افتادند که با هم کار می‌کردند؛ ترامپ و مخالفان داخلی دولت روحانی. هر کاری می‌توانستند سر این دولت آوردند، از ‌جمله مجلس فعلی که این گرفتاری‌ها و مشکلات را پیش آورد.

خاتمی تصریح می‌کند: معتقدم هیچ رئیس‌جمهوری در تاریخ جمهوری اسلامی به اندازه آقای روحانی ناسزا نشنیده و تحت فشار نبوده است. اما این به آن معنا نیست که انتقاد نداشته باشیم. ما هم به دولت انتقاد داریم.[۳]

*در این اظهارات جای برخی مفاهیم عوض شده است به نحوی که شاید بهتر است بگوییم در تاریخ جمهوری اسلامی بیشترین ناسزا و فشار علیه منتقدان معقول در دولت آقای روحانی بود که اتفاق افتاد.

ضمن اینکه باید گفت اگرچه آقای احمدی‌نژاد به دلیل اشتباهات محرزش دیگر جایی در سیاست ایران ندارد ولی ما از آقای خاتمی می‌پرسیم که آیا ناسزا و دشنامی بود که دوستان ایشان به رئیس‌جمهور سابق نداده باشند؟!

از طرفی بایستی به این مسئله هم توجه داشت که هیچ رئیس‌جمهوری در تاریخ جمهوری اسلامی نبود که به اندازه آقای روحانی بر پیشبرد پروژه‌های خود و به کرسی نشاندن حرف خود که عمده آنها مثل برجام صراحتا اشتباه بودند؛ اصرار نداشته باشد و البته در اشتباه خود موفق هم بشود!

از این روایتگری تحریف‌گونه و ناواقعی از تاریخ که بگذریم؛ البته حمایت خاتمی از آقای روحانی و کارنامه به شدت ضعیف او کاملا قابل درک است.

زیرا کسی که گفته بود "ما تضمین روحانی هستیم"[۴] و اهل عذرخواهی هم نیست؛ امروز باید برای برون‌رفت از این اشتباه تاریخی؛ توجیهات مختلفی را فراهم کند.

بیان این نکته ضروریست که عذرخواهی نکردن رجال سیاسی از اشتباهات خود و نیز بیان تحریف‌گونه تاریخ؛ می‌تواند منجر به تکرار اشتباهات تاریخی مردم و رجال سیاسی شود.

***

1_ https://etemadonline.com/content/484637

2_ https://www.armanmeli.ir/fa/main/print/313741

3_ https://sharghdaily.com/fa/main/print/282068

4_ https://www.isna.ir/news/96021206977/

برچسب‌ها