سرویس سیاست مشرق - «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابهلای اخبار و مطالب رسانههای کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیلها و پیشینههایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم میگذاریم. هر روز با بسته ویژه خبری-تحلیلی مشرق همراه باشید.
***
یک اعتراف جالب درباره حامیان پشت پرده لاریجانی
احمد حکیمیپور، فعال اصلاحطلب و عضو سابق شورای شهر تهران در صحبتهایی که خبرگزاری دولتی ایرنا آنها را منتشر کرد پیرامون انتخابات ۱۴۰۰ گفته است: در حال حاضر همه داوطلبان جدی هستند و باید ببینیم اصلاحطلبان روی چه کسی اجماع میکنند. اینکه با طیفی از اصولگرایان ائتلاف کنند موضوعی است که مدتها درباره آن بحث شده است. این موضوع مخالفان و موافقان زیادی دارد اگر چه به طور قطعی قابل پیشبینی نیست.
او کنش داوطلبان احراز صلاحیت نشده را در فرایند انتخابات و آرایش نهایی جناحها موثر دانست و افزود:
"این بحث که اصلاحطلبان دنبال برنامه ائتلاف با لاریجانی هستند کاملا مشخص است و ما نشانههای آن را میبینیم اما جا انداختن این موضوع در کلیت جریان و به ویژه در بدنه فعال آن سخت است."
حکیمیپور همچنین تصریح میکند: گروهی به دلیل تجربیاتی که داشتهاند در پی نامزد اصلاحطلب هستند و از طرف دیگر برخی معتقدند که اگر بتوانیم این فضا را به سمتی ببریم که کشور دست جریان تندرو نیفتد، ای بسا بهتر است این کار انجام شود. بنابراین، این تحلیل هم در بخشهای اصلاحطلبان وجود دارد اما باید دید در نهایت فضا به کدام سمت میرود.
ایضا در صحبتهای این فعال چپ میخوانیم: اگر جبهه اصلاحات نامزد واحدی داشته باشد، یکپارچه عمل خواهد کرد اما اگر به هر دلیلی این اتفاق نیفتد، جریان اصلاحات ممکن است دچار تشتت شود، یعنی بخشی به سمت ائتلاف و بخشی دیگر به سمت نامزد دیگری که در صحنه مانده میروند.[۱]
*از تأملات فلسفی پیرامون حمایت اصلاحطلبان از دکتر لاریجانی به دلیل درآمیختگی گفتمان و راهبرد که بگذریم؛ بحث حمایت از او پیشتر نیز توسط برخی جریانات چپ خصوصا کارگزارانیها زمزمه شده بود.
زیرا چپها از مدتها قبل و بهتر از هرکسی میدانستند که به دلیل سوابقشان در فتنه ۸۸ و به دلیل کارنامه به شدت ضعیف آقای روحانی، هیچ گزینه قابل اعتنایی در انتخابات ۱۴۰۰ نخواهند داشت. ضمن اینکه بحث "تحریم خاموش انتخابات" و کاستن از مشارکت کسانی از مردم در انتخابات برای معارضه با نظام اسلامی نیز برای هسته سخت اصلاحات جدی است.
فلذا در فرجام این بازی چه راهبردی بهتر از حمایت تلویحی یا علنی از آقای لاریجانی!؟
در این میان البته بحث نامزدهای اصلاحطلب حاضر در صحنه نیز وجود دارد که باید گفت اولا بخش زیادی از این افراد به زعم ستاد جریان چپ، اصلاحطلب نیستند و درباره امثال جهانگیری هم جدا از حملات به سمت او از جانب چپهای ستادی؛ زمزمههای "عارفسازی" و لزوم کنار رفتنش به نفع لاریجانی (چیزی شبیه به تکرار سناریوی سال ۹۲) نیز بصورت جدی وجود دارد. [۲]
ما پیش از این در وبلاگ مشرق توضیحات مفصلی را پیرامون بحث تحریم خاموش انتخابات (رأی نمیدهیم چون نامزد نداریم) و امکان جمع این تحلیل با حمایت اصلاحطلبان از دکتر لاریجانی منتشر کردهایم. [۳]
رصد دقیقتر پروژههای موصوف و مبارزه تبیینی خواص کشور با بحث خطرناک تحریم خاموش انتخابات که صراحتا معارض با راهبردهای رهبری معظم نظام اسلامی مبنی بر "مشارکت حداکثری" ارزیابی میشود؛ یک ضرورت است.
***
سیاهمستی انتلکتوئلهای چپ در صبح فردای "مشارکت حداقلی"
روزنامه شرق در شماره سهشنبه گذشته خود با احسان شریعتی، فرزند دکتر شریعتی و از چهرههای نزدیک به دولت و اصلاحطلبان مصاحبه کرده است.
شرق در بخشی از این مصاحبه به شریعتی میگوید: "رئیسجمهور در جمهوری اسلامی رئیس دستگاه اجرائی است و رئیس جمهوری اسلامی، رهبری است. این را قانون اساسی میگوید، جمهوری اسلامی یک رئیس دارد، جمهوری یا «نهاد ریاستجمهوری» به عنوان دستگاه اجرائی رئیسی دارد به نام «رئیسجمهور» یعنی آن بخشی که مردم میتوانند اعمال نظر و انتخاب کنند آنجاست." و شریعتی در پاسخ این طعنه میگوید:
"بله، کارگزاران متفاوتی هستند، به خاطر همین تفکری که داریم در واقع ما یک دولت «کارگزار» میتوانیم انتخاب کنیم. این سؤال پیش میآید که ما رئیسجمهور به معنای اینکه قدرت داشته باشد و بتواند تصمیم بگیرد میخواهیم یا نه؟ یعنی وقتی مردم ایشان را انتخاب کردهاند که بتواند درمورد سیاست خارجی، داخلی و ادامه زندگی مردم به نام ملت تصمیم بگیرد یا خیر!؟ "
او میافزاید: معتقدم در این مقطع انتخاباتی و دوران سیاسی تاریخی اصلِ بود و نبود نهاد (ریاست) جمهوری است که بر سر یک دوراهی به رأی گذاشته میشود یا با حضور یا با غیاب مردم، و نه این و آن نامزد یا این و آن جناح! و در اینجا نظام و مردم در عمل تصمیمی تاریخی میگیرند و با کُنش خویش نشان میدهند که کدام سرنوشت مشترک را برای کشور «انتخاب» میکنند! اهمیت این انتخابات از پس بیاهمیتی ظاهری یا بیرمقی عمومی آن در همین نکته است.
روزنامه شرق این گفتوگو را با عنوان "اینبار ریاستجمهوری به رأی گذاشته میشود" در تیتر اول خود منتشر کرده است. [۴]
*این مسئله باعث تأسف است که یک فرد متشبّث به فلسفه و عقلانیت و کسی که فارغالتحصیل دانشگاه سوربن هم هست اما در عرصه سیاست و رسانه، همه این سوابق و انتظارات از خود را کنار میگذارد و تبدیل به اِکوی تئوریهای "دولت تدارکاتچی" خاتمی و "تحریم خاموش" حجاریان میشود!
"رهبری" رئیس جمهوری اسلامی در بعد کلان است اما این مسئله هرگز تنافری با وظایف رئیسجمهور به معنای ریاست قوه مجریه در فرایند جمهوری ندارد.
کما اینکه بدانیم با استدلال و ایما و اشارههای امثال آقای شریعتی؛ تئوری عقلایی مونتسکیو در بحث تفکیک قوا نیز دچار خدشه میشود و آقایان با مدعای اینکه رئیسجمهور یعنی رئیس همه چیز؛ پنبه استقلال قوا را نیز خواهند زد و پسفردا ساز دیکتاتوری نیز خواهند نواخت.
همان رفتاری که سالهاست در اردوگاه جریان چپ تسرّی یافته و اگر رهبری نبود به عرصه ریاستجمهوری هم تسرّی مییافت.
و اما به رأی گذاشته شدن ریاستجمهوری در انتخابات ۱۴۰۰...
این گزاره در واقع ترجیعبند تئوری حجاریان برای تحریم خاموش انتخابات (رأی نمیدهیم چون نامزد نداریم!) است.
ترجیعبندی که با امید به کاهش یافتن مشارکت کسانی از مردم بر اساس تئوری حجاریان؛ به زعم خود کنایه "به رأی گذاشته شدن ریاست جمهوری" را ساخته و پرداخته کرده است تا بعدا به این بهانه ابراز کند که "مشروعیت نظام از دست رفته است و کاهش مشارکت نشان میدهد که مردم دیگر به اصل ریاستجمهوری هم اعتماد ندارد"!
جدای از اینکه شنیدن این اظهارات از یک فرد مدعی فهم و فلسفه جای تأسف دارد (زیرا این انتظار زیادی نیست که ایکاش آقای شریعتی اقلا نیمنگاهی به میزان مشارکت در انتخاباتهای فرانسهای که در آن درس خواندهاند، میانداختند!) اما باید گفت که اگرچه مشارکت بالا یک امتیاز است اما میزان مشارکت هرگز بیانگر مشروعیت نیست.
بلکه مشروعیت انتخابات بسته به اجرای قانون است و مادام که مُرّ قانون رعایت میشود یعنی انتخابات مشروع است و نهادهای کشور از حجّیت لازم برخوردارند.
کارایی این استدلال از آن حیث نیز فهم میشود که همواره باید انتخابات باشد تا مردمان ناامید شده بتوانند به امیدواری دوبارهشان امیدوار باشند و بتوانند در انتخاباتهای بعدی رأی بدهند. و گرنه اگر قانون و انتخاباتی نباشد؛ در پس این ناامیدیهای القا شده و انتلکتوئلی؛ هرج و مرجی خونین نهفته خواهد بود.
و اینجاست که زشتی طعنه "رأی به ریاستجمهوری"! بیشتر آشکار میشود...
مشارکت پایین همچنین دلایلی از جمله ناکارآمدی دولت فعلی و یا عملگری خواص سیاسی دارد که به نظر میرسد آقای شریعتی و دوستان اصلاحطلب ایشان که حامی آقای روحانی و تئوریسین تحریم خاموش انتخابات هستند و امروز از به رأی گذاشته شدن ریاستجمهوری حرف میزنند؛ حرفهای ناگفته بیشتری درباره آن دارند!
***
1_ www.irna.ir/news/84332645/
2_ mshrgh.ir/1218620
3_ mshrgh.ir/1218620
4_ https://sharghdaily.com/fa/main/print/282391