"حسین علایی" که چند سال قبل نظام اسلامی را با رژیم شاه مقایسه کرده بود؛ اخیرا در یادداشتی به بهانه درگذشت تصادفی مرحومه امینی؛ نظام اسلامی را با رژیم رضاقلدر و حکومت یزید مقایسه کرد!

سرویس سیاست مشرق - «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابه‌لای اخبار و مطالب رسانه‌های کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیل‌ها و پیشینه‌هایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم می‌گذاریم. ۷:۳۰ هر روز با بسته ویژه خبری-تحلیلی مشرق همراه باشید.

***

دفاع بد محسن آرمین از مرحومه مهسا امینی

محسن آرمین، فعال اصلاح‌طلب و از دستگیرشدگان فتنه 88 اخیراً طی یادداشتی که کانال تلگرامی امتداد آنرا منتشر کرد، در واکنش به درگذشت تلخ و تصادفی مرحومه مهسا امینی نوشت: رسانه ملی و خبرگزاری‌هایی که جز توجیه قدرت و به محاق بردن صدای ملت وظیفه‌ای برای خود نمی‌شناسد تکذیبیه‌ها را در بوق می‌کند که او در کودکی سابقه بیماری داشته است. گیرم که سابقه بیماری در کودکی در بیست و دو سالگی و دقیقاً زمانی که او را با تحقیر تمام بر صندلی ارشاد می‌نشانید، عود کند آن چنان که خون از گوش و بینی‌اش جاری شود. اما مگر بیماری دختران و جوانان این مملکت برای شما اهمیتی دارد؟

او پس از این طعنه و در ادامه تصریح می‌کند: مسئله ما این است که چرا در برابر این همه مرگ به ظاهر تصادفی که در بازداشتگاه‌ها گریبان معترضان و منتقدان را گرفته است، از خیل اختلاس‌گران و قاتلان، حتی یک تن در حبس دچار ایست قلبی یا سکته مغزی نمی‌شود؟ آیا حضرت ملک‌الموت در میان بازداشت‌شدگان برحسب نوع اتهام دست به گزینش می‌زند؟ بس کنید این توجیهات و تبلیغات تهوع‌آور و ناباورانه را.

*آقای آرمین با این اظهارات نشان داد که از بابت دروغ بزرگ سال 88 متنبه نشده و همچنان بر همان سیاق راه می‌پیماید...

دروغ بودن ضرب و شتم مرحومه مهسا امینی در همان ابتدای امر مسجل شد.

چه اینکه اولا پلیس ما از روی رویه اهل ضرب و شتم نیست و موارد اینچنینی در فراجا جرم است.

همچنین فیلم حادثه به وضوح تمام نشان می‌دهد که اثری از ضرب و شتم نیست.

و کسی که در توییتر ادعا کرده بود خونین بودن گوش مرحومه به دلیل ضرب و شتم است؛ به دلایل علمی_پزشکی عذرخواهی و توییتش را حذف کرد.

و گزارش‌های زیادی وجود دارد که خونریزی از گوش و بینی؛ یک عامل شایع در اثر سکته‌های مغزی است.

اینکه محسن آرمین چگونه توانسته اینهمه دلیل عقلانی را زیر پا بگذارد از عبرت‌های روزگار است.

البته تأکید می‌شود که رأی و نظر نهایی درباره پرونده درگذشت تصادفی مرحومه مهسا امینی بر عهده مراجع قضایی و ذیصلاح است.

و اما ادعای مربوط به حضرت ملک‌الموت و مرگ‌های تصادفی که شامل اختلاس‌گران و قاتلان نمی‌شود!

این ادعای عوامانه نیز در حالی است که اتفاقا مرگ‌های تصادفی و بیماری‌های منجر به مرگ سراغ این قشرها هم آمده است منتها چون آنها ربطی به گشت ارشاد نداشتند، مسئله قومیتی نداشتند و نمی‌شد از بابت آنها بهانه‌ای برای براندازی علیه نظام اسلامی دست و پا کرد؛ مورد توجه محسن آرمین قرار نگرفتند.

مثلا چند سال قبل بود که یکی از اشرار پایتخت حین تعقیب مأموران فراجا از بالای یک پشت بام سقوط کرد و در دم فوت کرد.[1]

"مهدی‌سیاه" از اوباش تهران در زندان توسط افراد ناشناس به قتل رسید.

م.صالحی، محارب و استفاده کننده از سلاح گرم که در زندان مرکزی اصفهان به سر می‌برد و حکم اعدام وی هم صادر شده بود اما با اظهار تالم و بی‌حالی و سرگیجه به بهداری مرکزی زندان مراجعه کرده و با تشخیص پزشک به یک بیمارستان سطح شهر اعزام می‌شود که پس از بی‌نتیجه ماندن درمان در بخش مراقبت‌های ویژه فوت می‌کند.[2]

پس مرگ و اتمام مهلت زندگی ربطی به پرونده یا محل حضور افراد ندارد و بر خلاف طعنه محسن آرمین؛ قیدی به نام گشت ارشاد و شرارت و فساد مالی هم نمی‌شناسد.

اینکه چرا امثال محسن آرمین به عنوان بزرگان یک جریان سیاسی به جای ترویج عقلانیت بر طبل بی‌عقلی و خود را به خواب زدن می‌کوبند از تأسف‌ها و تأملات روزگار ماست.

بدیهیست که این حرکات و رفتارهای کودکانه صرفا برای معارضه با نظام اسلامی است که البته به جایی نخواهد رسید.

***

حسین علایی نظام اسلامی را با رضاشاه و یزید مقایسه کرد!

حسین علایی، از فعالان اصلاح‌طلب که چند سال قبل در یادداشتی به بهانه قیام 19 دیماه سال 56 مردم علیه شاه؛ نظام جمهوری اسلامی را با رژیم پهلوی این‌همانی کرده بود[3] اخیراً و به بهانه درگذشت تصادفی مرحومه مهسا امینی، یادداشتی در سایت جماران نوشت و نظام اسلامی را به رژیم رضا قلدر و حکومت یزید تشبیه کرد!

علایی در یادداشت خود که با عنوان "لزوم ارزیابی عملکرد گشت ارشاد" منتشر شد، نوشته است: طبیعی است که دل خانواده ها و اقوام بازداشت شدگان و بویژه مقتولین نیز هیچگاه با مسببین آن فجایع صاف نخواهد شد!

او تصریح می‌کند: با چنین شیوه هایی بعضی از مردم به یاد رفتارهای خشن رضاشاه می‌افتند که با پلیس و امنیه چادر را از سر زنان ایرانی می کشید و به زور می خواست آنها را با لباس یکسانی که خود می‌پسندید در کوچه و خیابان ببیند.

علایی همچنین یادداشت خود را به این جملات به پایان می‌برد:

"شاید بهتر باشد نیروی انتظامی، کارکنان گشت ارشاد را در مقابل دزدان خیابانی که آشکارا گوشی و کیف خانم ها را می ربایند بکار گیرد تا رضایت مردم بویژه خانم ها را جلب نماید. در هر صورت این مطلب را در حین حضور در پیاده روی اربعین و جهت ادای دین به امام حسین و شهدای کربلا علیهم السلام نوشتم که برای مقابله با ظلم و جهت امر به معروف و نهی از منکر قیام کردند و یزید نیز آنان را از دم تیغ گذراند و خانواده‌شان را به اسارت برد.[4]

* آقای علایی گویا "فرق رویه و تصادف" را نمی‌فهمند و متوجه نیستند که درگذشت ناگهانی مرحومه مهسا امینی نه به واسطه ظلم نظام اسلامی رخ داده و نه بواسطه یک رویه جائرانه!

البته سابقه حسین علایی در این‌همانی بین رژیم پهلوی و نظام اسلامی؛ خود به تنهایی گویای آن هست که پرونده مرحومه امینی صرفا یک بهانه و آلت دست برای امثال حسین علایی است که به هر بهانه‌ای قصد حمله علیه اسلام و انقلاب را دارند.

اگرچه در پوشش سفر اربعین و سابقه جهاد و ...

هوشیاری و بصیرت نافذ در قبال این حرکات مزوّرانه از الزامات زمانه ما برای خاص و عام است که با ابزار تفکر، تحلیل صحیح و "جهاد تبیین" محقق خواهد شد.

***

 

انتقاد یک نماینده از قیمت‌های گران بازار

رحیم زارع،‌ عضو کمیسیون برنامه و بودجه مجلس در بخشی از یک مصاحبه با خبرگزاری مهر پیرامون مسئله گرانی‌ها گفته است: امروز وضعیت نظام توزیع ما فشل است و همین مسئله منجر به افزایش قیمت‌ها شده است. متأسفانه نظارت و کنترل خوبی بر بازار انجام نمی‌شود.

او می‌افزاید: بنده تصور می‌کنم اگر وزارت بازرگانی به همان سیاق قبلی تشکیل شود، (یعنی وزارتخانه‌های بازرگانی و صنعت تفکیک شوند) نظام توزیع ما ساماندهی می‌شود و قطعاً می‌توان روی بحث نظارت بر بازار هم بهتر عمل کرد.[5]

*باید دانست که بازار اقلام و خدمات امروز ایران گرفتار بلیّه "گرانی بیقاعده" شده است. یعنی گرانی موجود از هیچ قاعده دلاری، بازاری، تحریمی و تورمی پیروی نمی‌کند.

چاره این بلیّه هم جز نظارت کارای دولت بر بازار نیست و به نظر هم نمی‌رسد که با وارد کردن راه‌حل‌های بروکراتیک به مسئله چیزی حل شود.

انفکاک وزارتخانه‌ها نیز اگر متضمن نظارت اشاره شده باشد؛ قطعا مفید فایده خواهد بود اما اگر نظارت همچنان دچار ناکارایی باشد؛ هیچ اتفاقی رخ نخواهد داد و کمیت گرانی همچنان علیه مردم جولان می‌دهد.

اخیرا 2 مرجع تقلید در دیدار با نمایندگان دولت خواستار تثبیت قیمت‌ها و نظارت بر بازار شده‌اند.[6]

***

1_ isna.ir/x9jLBb

2_ https://irna.ir/xjJ69r

3_ https://www.jahannews.com/analysis/203960

4_ https://www.jamaran.news/fa/tiny/news-1567577

5_ mehrnews.com/xYx5N

6_ mshrgh.ir/1418285

برچسب‌ها