محسن رهامی، از فعالان اصلاح طلب اخیراً در سخنانی اظهار کرده است: گاهی نتیجه عدالت و رعایت -همزمان- اخلاق، شکست حکومت است.

سرویس سیاست مشرق - «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابه‌لای اخبار و اتفاقات کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیل‌ها و پیشینه‌هایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم می‌گذاریم. ۷:۳۰ هر روز با بسته ویژه خبری-تحلیلی مشرق همراه باشید.

***

امتناع آشوبگران دانشگاه از مطالبات اقتصادی

طبقه اقتصادی آشوبگران "مرفّه بی‌درد" بود

دکتر صفر نصرالله زاده، رئیس دانشگاه تبریز، در بخشی از یک مصاحبه با خبرگزاری ایلنا پیرامون اغتشاشات اخیر گفته است: در این اعتراضات بیشتر شاهد حضور دانشجوهای کارشناسی و ورودی‌های جدید بودیم که با دانشگاه خیلی آشنا نبودند. براساس ارزیابی‌های اولیه ما از طبقه اجتماعی این دانشجویان که البته باید بررسی دقیق‌تری روی آن صورت بگیرد، مشخص است که این افراد از طبقه‌ای هستند که خیلی دغدغه اقتصادی نداشتند و در شعارهایشان هم ما چیزی در خصوص دغدغه مندی اقتصادی معترضان نشنیدیم.

او با اشاره به اینکه فضای مجازی در ناآرامی‌های اخیر نقش پررنگی ایفا کرده است، بیان کرد: در اعتراضات اخیر ابتدا حرف‌هایی زده می‌شد که برای ما نامفهوم بود و عده کمی نیز شعار و بلافاصله ناسزا می گفتند و در بین شعارهایشان چیزی در مورد مسکن، اقتصاد، مسائل جاری جامعه و… نمی‌شنیدیم.[1]

*این نگاه های کارشناسی و تحلیلی به بافتار اغتشاشگران در محیط های مختلف و نتایج آنها در حالی است که "بانیان آشوب" و برخی چهره های اصلاح طلب اصرار دارند که آشوبگران مطالبه اقتصادی داشته اند![2]

اما نه تنها یک شعار اقتصادی هم از جانب آشوبگران به گوش نرسید بلکه نمایه رفتاری آنها هم طی "اغتشاشات 70 روزه" نشان داد که این جماعت جز با خون سیراب نمی شدند و به جز کشتن و بردن و سوختن، هنر دیگری نداشتند.

برخی محافل تحلیلی معتقدند غسل تعمید آشوبگران با رفتارهایی مثل وصّالی شعارهای نخبگانی به آنها، مقدس نامیدن خشم آنها و خواست همدلی با آنها تماما به منظور تقویت فرایند آشوب در فتنه های آینده و پشتیبانی از هدف نهایی بانیان آشوب یعنی "فتنه اقتصادی" است.

***

نمی‌شود با اخلاق و عدالت همزمان حکومت کرد!

تحلیل غلط یک روحانی شیعه از حکومت امام علی(ع)

حجت الاسلام محسن رهامی، از فعالان اصلاح طلب اخیراً در بخشی از سخنان خود در همایشی با عنوان "فرمان هشت ماده ای امام خمینی(س) منشور حقوق شهروندی" اظهار کرده است: گاهی نتیجه عدالت و رعایت -همزمان- اخلاق، شکست حکومت است. اگر بدانی رقیبت آدم فرستاده که تو را بکشد ولی هنوز نکشته و دست به شمشیر نبرده و در مسجد علیه تو شعار می دهد، حاضر هستی دستگیرش کنی یا حاضر نیستی؟ حضرت علی(ع) در اینجا اخلاق را رعایت کرد ولی اقتدارش شکست!

به گزارش جماران، او می افزاید: وقتی امیرالمؤمنین(ع) نمی‌تواند اخلاق را حاکم کند بحث این است که در عصر رهبری که اقتدار هم دارد و بالاترین حمایت را این ملت از امام کردند و از اول تا آخر محبوب ترین فرد بود، چقدر توانست اخلاق محوری و حقوق انسان محوری را حاکم کند و بگوید من توانستم در جامعه امروز این کار را انجام بدهم؟ اگر امام خمینی(س) نتوانست، به لحاظ تاریخی می تواند پایان عصر گفتمان حاکمیت های دینی باشد. ابن ابالحدید می گوید علی(ع) اخلاق را به قیمت کشته شدن خودش و از دست دادن حکومت رعایت کرد و تمام انرژی امیرالمؤمنین(ع) در جنگ جمل و صفین مستهلک شد و جمع بندی بقیه این است که نمی‌شود این کار را کرد.

رهامی همچنین گفته است: آن جایی که حفظ حکومت و اقتدار با آزادی ها و حقوق مردم تعارض می کند چه کار باید کرد؟ چه کسی مرد میدان است که بگوید من حاضر هستم در مسجد کشته شوم ولی قبل از آمدن به مسجد کسی را بازرسی بدنی نکنید؟! شعارهایی که ما می دادیم مگر غیر از اینها بوده است؟! چیزی که ما شعار داده ایم این است که آیا در عصر حاضر می شود حکومتی برقرار کرد که این موارد اخلاقی حفظ شود و هیچ کسی احساس ناامنی کند و همه احساس آرامش کنند؟[3]

*برداشت تحلیلی آقای رهامی هم به لحاظ فلسفی و هم به لحاظ تاریخی کاملا غلط و روایتی که ایشان از حکومت امیرالمومنین علی(ع) ارائه می دهند نیز مخدوش است.

اولا حکومتی که نتواند عدالت و اخلاق همزمان را اجرا کند دینی نیست. چه اینکه اخلاق جزئی از عدالت و عدالت جزئی از اخلاق است.

اگرچه ما گزارشاتی در تاریخ داریم که عده ای به امیرالمومنین علی(ع) سفارش می کردند برخی اصول اخلاقی (مثل ممنوعیت جلب رضایت خواص با پول) را کنار بگذارد تا او هم کسان بیشتری را جذب کند لکن ابتنای علی(ع) بر دین و عقلانیت بود. دین و عقلانیتی که جامعه آن روز اسلام را بدون نیرنگ و با دستاوردهای اقتصادی بزرگی از قبیل فراهم بودن سرپناه و آب سالم و امنیت به مردم هدیه کرده بود.

اما علی(ع) چه کند اگر برخی خواص شیفته حطام دنیا شده اند و پول های معاویه برایشان شیرین تر از سختی های زهد علی(ع) است.

علی(ع) آن بزرگمرد همه‌ی تاریخ چه کند اگر در مسجد گفت "از من بپرسید" و کسی از پست‌ترین مردمان آن روز به علی(ع) گفت موهای ریش من چند تاست؟!

اینکه مردم زمانه؛ علی(ع) و آن جهان پر از دستاوردهای ملموس علی(ع) را نمی خواستند آیا به معنای شکست علی(ع) است؟

پس باید گفت که علی(ع) آن نادر دوران نه تنها شکست نخورد بلکه دوران حکومت هر چند کوتاهش بر تارک تاریخ می درخشد و زمین و زمان در طول دوران پنج ساله حکومت حضرتش طعم عدل و داد و اقتصاد اسلامی و اخلاق را به نیکویی چشید.

ما این قضاوت را بر عهده شخص آقای رهامی و مخاطبان محترم می گذاریم که علی(ع) که به جرم عدل و داد و دستاوردهایش شهید شد شکست خورد یا مردمی که از پس نخواستن علی(ع) تا سالهای سال در سایه حکومت امرایی خونریز و میمون باز و میگسار و زن باره زیست کردند و جنایت بزرگترشان تقدم‌بخشی اراذل بر افاضل بود؟!

ثانیا ماجرای امتناع امیرالمومنین علی(ع) از مجازات ابن ملجم (در حالی که حضرتش حتی به شخص ابن ملجم نیز گفته بود که تو قاتل من خواهی بود) ماجرای عدالت و اخلاق نیست. بلکه بحث عقلانیت است. یعنی امیرالمومنین علی(ع) عقلا و شرعا نمی توانست فردی را بر اساس اخبار غیبی مجازات کند. زیرا حکومت کردن در تفکر شیعه نه بر اساس مغیّبات که بر اساس عینیات است و قصاص قبل از جنایت هم ذنب لایغفر است.

و حاشا که علی(ع) آن تجلی خدا در تاریخ؛ به چنین رجسی تن در دهد.

در بحث ادعای رهامی مبنی بر اینکه امام راحل هم نتوانست اخلاق اسلامی را در جامعه حاکم کند نیز مجددا رهامی اشتباه می کند! چه اینکه نگاهی به تأثیرات نظام جمهوری اسلامی ایران که امام خمینی(ره) آنرا بنیاد نهاد به وضوح نشان میدهد که در ایران امروز ما؛ تفوق و رجحان با اخلاق اسلامی است. کاش امثال آقای رهامی قبل از هر سخنرانی یک نگاه کوچک به برخی آمارهای رسمی از قبیل زیاد شدن کمک های مردم به مراکز خیریه امین نظام، کاهش جرایم خشن، علاقه روز افزون جامعه به حمایت از ایتام، نوعدوستی تحسین برانگیز مردم در بحران هایی مثل زلزله و سیل، فعالیت های عام المنفعه عمومی در بحث محیط زیست و... داشته باشند تا اینچنین در غرقاب اشتباه و تحلیط غلط دست و پا نزنند و بدتر آنکه عامل گمراهی خلقی نشوند.

ماجرای حفظ حکومت و تعارض آن با آزادی مردم در مثال "چه کسی مرد میدان است که بگوید من حاضر هستم در مسجد کشته شوم ولی قبل از آمدن به مسجد کسی را بازرسی بدنی نکنید؟!" نیز از همین قبیل بوده و رهامی نسبت به آن نیز دچار اشتباه است.

پایه اسلام بر عقلانیت است و عقل سلیم هم بر رعایت احتیاط حکم دارد. یعنی اگر احتمال ترور مسئولی وجود دارد حتما باید احتیاطات لازم بعمل آورده شود.

کما اینکه بر اساس نصوص تاریخی می دانیم امام حسن مجتبی(ع) از آنجا که در خطر ترور از سوی معاویه بوده است؛ از خود حفاظت می کرده و یا می دانیم که حضرت حسین(ع) در هنگام حضور در مجلس حاکم مدینه؛ گروهی از جوانان بنی هاشمی را بعنوان گارد محافظ با خود به آن مجلس برد.

پس نتیجه میگریم مثال ذهنی رهامی غلط است و کسی هم اگر در اثنای انقلاب شعار لغو بازرسی بدنی را داده؛ کار غلطی کرده است.

آقای رهامی گویا از شنیدن این شعار جوامع جدید نیز محروم بوده که رویت پلیس مساوی است با احساس امنیت و آرامش...

***

1_https://www.ilna.ir/fa/tiny/news-1311257

2_mshrgh.ir/1444580

3_https://www.jamaran.news/fa/tiny/news-1578555

برچسب‌ها