عباس عبدی اخیرا در حالی کشور چین را بعنوان مجسمه سازگاری سیاسی معرفی کرد که گویا قضیه کشتار میدان تیان‌آن‌مِن را نمی‌داند و ایضا نخوانده که نظام سیاسی چین تک‌حزبی است.

سرویس سیاست مشرق - «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابه‌لای اخبار و اتفاقات کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیل‌ها و پیشینه‌هایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم می‌گذاریم. ۷:۳۰ هر روز با بسته ویژه خبری-تحلیلی مشرق همراه باشید.

***

فقر تحلیلی عباس عبدی در تطابق بین ایران و چین

عباس عبدی، فعال اصلاح‌طلب و از تئوریسین‌های چپ اخیراً طی یادداشتی که سایت اعتمادآنلاین آنرا منتشر کرد، با طعنه به نظام جمهوری اسلامی ایران نوشته است: مقایسه سرنوشت شوروی و چین نمونه خوب امروزی ماست. اتحاد جماهیر شوروی که بر همه شعارهای خود اصرار و یکدندگی پیشه کرد و نهایت آن، فروپاشی در سال ۱۹۹۱ بود، در مقابل حکومت چین که خود را با محیط سازگار نمود از یک کشور درجه ۳، تبدیل به ابرقدرتی غیر قابل بحث شد. مقایسه کنید سازگاری یاروزلسکی رییس‌جمهور لهستان در دوران کمونیستی را با چائوشسکو در رومانی. پادشاه مراکش و اردن را با قذافی مقایسه کنیم. همه از سرنوشت و آنچه برای چائوشسکو و قذافی رخ داد مطلع هستند، ولی کسان معدودی در بیرون از لهستان از سرنوشت و رفتار یاروزلسکی اطلاع دارند. تازه حکومت‌های نامبرده هم به دلیل ناسازگاری با محیط سقوط کردند و بقا نیافتند.

او می‌افزاید:

"مقاومت یک ارزش مهم است و باید پاس داشته شود  ولی سازگاری نیز به همان اندازه بلکه بیشتر مهم است. تعادل میان سازگاری و مقاومت است که موتور جامعه را به جلو می‌راند و ثبات می‌بخشد. در غیاب هر یک، دیگری تبدیل به فاجعه می‌شود."[1]

*در قبال اظهارات عبدی اولا بیان این نکته ضروریست که کنایه فروپاشی و این‌همانی نظام جمهوری اسلامی ایران با شوروی یا رژیم پهلوی؛ که عبدی زمانی نظام اسلامی را به حکومت پهلوی هم تشبیه کرده بود(!)[2] هنگامی صحیح است که مبانی این همانی دقیقا تطبیق کند.

نظام اسلامی نه همانند شوروی به جنگ خدا رفته است و نه همانند پهلوی جائر است. سیستم اطلاعاتی ایران اسلامی مثل شوروی و پهلوی سابق سفّاک نیست و عدالت به نمایش درآمده و صاحب کارنامه در ایران هم به کارنامه اجرایی و حتی سیاه شوروی سابق و پهلوی رجحان دارد. و ده‌ها دلیل دیگر که نشان می‌دهد مشابه‌سازی عبدی پایه عقلانی ندارد.

ثانیا آقای عبدی حتی این سطح از احترام را برای مخاطب خود قائل نبوده که برای یک یادداشت از اطلاعات صحیح استفاده و یا کمی مطالعه کند! (حالت بدبینانه هم اینست که خوانش‌گر دروغ هستیم)

کسی که مدعی باشد چین با اصلاح ساختار و سازگاری سیاسی به سمت پیشرفتگی اقتصادی حرکت کرده عملا هیچ دانش و فهمی از جمهوری خلق چین ندارد.

چه کسی حاضر است سیاست چین را به مثابه یک سیاست توسعه یافته معرفی کند در حالی که ماجرای کشتار میدان تیان‌آن‌من را هم خوانده باشد؟ و یا در جریان سیستم تک‌حزبی چین باشد؟ و یا بداند که انتقاد سیاسی در چین ممنوع است و قس علی‌هذا.

جالب است که چین تبدیل به یک گره گفتمانی در میان اصلاح‌طلبان نیز شده است زیرا این کشور بدون توسعه سیاسی توانسته به پیشرفت اقتصادی برسد (البته این رفتار مورد تمجید ما نیست). رخدادی دقیقا متناقض و بر خلاف آنچه که چپ‌های ستادی بر آن اصرار دارند...

ما به آقای عبدی و دوستان ایشان این مژده را می‌دهیم که نظام جمهوری اسلامی ایران نه چین، نه شوروی و نه لیبی است. ضمن اینکه تجربه آبان 98 و شهریور 1401 نشان داد سوریه هم نیست.

عبدی و امثال عبدی باید بدانند که "تحلیل و تفرّس" با آرزو فرق دارد!

***

"عوامزدگی " یک چهره سیاسی در 81 سالگی!

بهزاد نبوی پس از 60 سال تسلیم شد

بهزاد نبوی، چهره ستادی جریان اصلاحات که هم‌اکنون در 81 سالگی به‌سر می‌برد؛ اخیراً طی اظهاراتی که روزنامه شرق آنها را منتشر کرده است بر لزوم بازیابی فکری و تعقل در همه سنین عمر تأکید کرده و حتی خواستار این انصاف شده است که اگر انسان متوجه اشتباهش شد، باید آنرا تصحیح کند.

او پس از این اظهارات نویدبخش اما می‌گوید: به‌طورکلی مشکلات اقتصادی و معیشتی، همیشه مانع گرایش مردم به تحرک سیاسی بوده است. پیش از پیروزی انقلاب هم، تا وقتی قیمت نفت، طی دو مرحله و به طور جهشی به حدود 15 برابر و صدور آن به حدود شش میلیون بشکه نرسید، حرکت گسترده سیاسی و انقلابی شروع نشد! آقای خوش‌چهره هم این موضوع را که «مردم وقتی مرفه‌تر می‌شوند به فکر حرکت سیاسی می‌افتند» اخیرا مطرح کرده است. به‌همین دلیل به نظر می‌رسد بخش‌هایی از حاکمیت خواهان حفظ وضع موجود اقتصادی و معیشتی هستند. مذاکرات مربوط به احیای برجام، بعد از حدود 15 ماه (در دوره آقای رئیسی)، عملا متوقف می‌شود، شاید برای اینکه مشکل اقتصاد و معیشت بهبود پیدا نکند! البته برجام معجزه نمی‌کند، اما اگر به نتیجه برسد، وضع اقتصادی و معیشتی مردم کمی بهتر می‌شود و شاید به همین دلیل عده‌ای نمی‌گذارند توافقی حاصل شود.

نبوی در ادامه این تحلیل عوامانه تصریح می‌کند: "به نظر من پشت حوادث 98 بخش‌هایی از حاکمیت بود. آقای روحانی هم این موضوع را اخیرا به شکل سربسته مطرح کرد. در آن روزها می‌خواستند به روحانی ضربه بزنند و ظرف سه یا چهار روز حدود 250 نفر کشته شدند؛ اما در اعتراضات اخیر که بسیار طولانی‌تر است، خوشبختانه تعداد کشته‌شدگان خیلی کمتر است. این تفاوت تعداد کشته‌ها، در کنار اظهارات آقای روحانی، نشان می‌دهد که سناریوی 98  کاملا طراحی شده بوده و طراحی‌کنندگان آن نگران تکرار آن در شرایط فعلی نیستند. طراحان 98 می‌دانند امروز مردم با توجه به مشکلات عدیده معیشتی و اقتصادی قابل کنترل هستند و اعتراضات 98 تکرار نخواهد شد. شرایط امروز با 98  تفاوت دارد."[3]

*ما قضاوت پیرامون اظهارات نبوی که بر سیاق عوامانه "کار خودشان است! " استوار شده را بر عهده مخاطبان محترم می‌گذاریم و این توضیح را نیز برای فهم بسیط از صحبت‌های او ارائه می‌کنیم که:

منظور نبوی اینست که عده‌ای از درون نظام و ساختار قدرت هستند که یا به راحتی و برای مقاصد خود دست به کشتار می‌زنند و یا "پیچ اغتشاشات" دست آنهاست. همان‌ها که عالما عامدا خواستند کسانی از مردم را در سال 98 علیه روحانی بشورانند و همان‌ها که اکنون منافعشان در اینست که مردم را در مشکلات اقتصادی نگه دارند تا کسی اعتراض نکند. ضمن اینکه خودشان هستند که تنظیم می‌کنند سطح اغتشاشات چقدر باشد!

گفتنیست، "عوامزدگی خواص" یا همان تسلیم رجال سیاسی در مقابل جهل و شهوات سبک‌اندیشان یکی از علل اصلی انحطاط جوامع است که اگر با جهاد تبیین مواجه نشود؛ شاید جامعه را نیز مضمحل کند.

***

استغاثه اقتصاد ایران برای نیروی کاری که نیست!

مبین علی میر، مدیر بازارچه های مرزی سیستان و بلوچستان به ایرنا گفته است: با فعالیت بازارچه‌های مرزی در استان زمینه اشتغال بیش‌از ۱۰ هزار نفر به ‌صورت مستقیم و غیرمستقیم فراهم شده که این امر یکی دیگر از عملکردهای دولت سیزدهم در عرصه ‌اشتغال، اقتصاد و توجه به بازارچه‌های مرزی به شمار می‌رود. ‌

او تصریح می‌کند: در برخی از بازارچه‌های مرزی سیستان و بلوچستان با کمبود نیروی کار مواجه ایم، به نحوی که ‌در این عرصه به شدت نیازمند یک‌هزار نیروی کار هستیم. ‌[4]

*این نخستین باری نیست که یک مسئول یا یک فعال اقتصادی عنوان می‌کند که نیازمند نیروی کار هستیم اما نمی‌یابیم!

جالب است که علیرغم این کمبود نیروی کار اما همچنان از لسان و قلم عده‌ای نابخرد مرثیه "شیوع بیکاری در ایران" را می‌شنویم.

این در حالی است که به گواه آمار، رتبه بیکاری در ایران تک رقمی شده است و ما حتی با معضل کمبود نیروی کار هم در ابعاد مختلفی مواجه هستیم.

فاصله تحلیلی بین این قبیل خبرهای خوب با اخبار یا ادعاهای مربوط به بیکاری تحصیلکردگان نیز به مسئله "بیکاری شیک" برمی‌گردد.

مقوله‌ای مربوط به اقتصادهای پویا که طی آن افراد صاحب مدرک تحصیلی به دلیل برخورداری از سطحی از معیشت؛ ‌ حاضر به پذیرش هر شغلی نیستند و برای یافتن شغل مورد انتظار خود (که بعضا انتظاراتی غیر منطقی از قبیل شغل پشت میزی دارد) صبر می‌کنند.

بحثی که در علوم اقتصادی به آن بیکاری شیک اطلاق می‌شود. [5]

لازم به تأکید است که "سیاه‌نمایی اقتصادی" و تقلا برای انکسار ذهن و امید مردم با انکار مثبتات اقتصادی کشور؛ یکی از دسیسه‌های بزرگ علیه نظام اسلامی و مردم شریف ایران است که می‌رود تا موجب "فتنه اقتصادی" شود.

***

1_ https://www.etemadonline.com/fa/tiny/news-579213

2_ mshrgh.ir/888076

3_ https://www.sharghdaily.com/fa/tiny/news-859340

4_ https://irna.ir/xjKQrG

5_ https://www.eghtesadonline.com/n/1Rj4

برچسب‌ها