سرویس سیاست مشرق - «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابهلای اخبار و اتفاقات کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیلها و پیشینههایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم میگذاریم. ۷:۳۰ هر روز با بسته ویژه خبری-تحلیلی مشرق همراه باشید.
***
فتنه اقتصادی در همین نزدیکی...
بانیان آشوب از "رخدادهای در راه" خبر میدهند
محمدرضا تاجیک، فعال چپ و از سمپاتهای حرکت خیابانی اخیر، به تازگی طی یادداشتی در روزنامه اعتماد نوشته است: در فردای رخدادی که این روزها تجربه میکنیم، رخدادهایی در راهند و از اینرو، آینده ممکن است به صورت یک دیگری تام و تمام نمایان شود. تنها راه مصون ماندن از چالش و هجمه بنافکن و شالودهشکن این دیگری تام و تمام، تن دادن به یک «رخداد قبل از رخداد» است.
او می افزاید:
"با بیانی پارادوکسیکال، فقط یک رخداد میتواند از رخداد در راه ممانعت کند. اما آن رخداد که میتواند مانع رخدادهای در راه شود، کدام است؟ بگذارید با رجوع به مفهوم «تکرارِ تفاوت» دلوز، تلاش کنیم پاسخی به این پرسش بدهیم. در نزد دلوز، تکرار نه به مثابه به یاد آوردنِ امرِ گذشته و به اجرا درآوردنِ آن، بلکه به مثابه جدا شدن و فرارفتن از آن است. به عبارت دیگر، تکرار به معنای وفاداری به تکانه خلّاقِ آنچه امری را در گذشته امکانپذیر ساخته، به حرکت درآورده و نهایتا اجرایش کرده است. "
تاجیک تصریح می کند: پس، تکرار همان عقبنشینی به مبدا و نقطه صفر و حرکت کردن به گونهای دیگر، از مسیرِ دیگر و پایین آمدن از قله کوه؛ نه به خاطر پذیرش شکست که به خاطر فتحِ کاملِ آن است. تکرار دوباره شکست خوردن است، بهتر شکست خوردن، دوباره امتحان کردن، بهتر امتحان کردن.
به گزارش اعتمادآنلاین، او می افزاید: شاید تنها این نوع «تکرار» است که میتواند از تکرار رخدادهایی همچون رخداد اخیر مانع شود. پس، عقل سلیم و معطوف به بقا، اصحاب قدرت امروز جامعه را بیش از همیشه به بازگشت به تکانههای اصیل انقلاب، یعنی عدالت، آزادی، برابری، کرامت انسانی، مردمسالاری و... بالا آمدن از قعر شب زیست جهان خود و پذیرش ناکامیها و کژرویها و کژکارکردیها و کژنگریستنها میخواند. [1]
*منظور تاجیک از "رخداد در راه" همانست که ما در وبلاگ مشرق سال هاست قید تحلیلی "فتنه اقتصادی" را به آن الصاق کرده ایم.
تاجیک چند روز قبل نیز طی یادداشتی به تشریح معنای "رخداد در راه" پرداخته و گفته بود: تاریخ فردای این سرزمین توالی خیزشها و رخدادهای گوناگون (به مراتب رادیکالتر از آنچه امروز تجربه میکنیم) خواهد بود.
فتنه اقتصادی مورد اشاره اگرچه قرار است با جرقه های متفاوتی گُر بگیرد (از درگذشت تصادفی یک دختر جوان تا گرانی یک کالای مصرفی و تا بهانه های دیگر) اما برساخته و برنشسته بر فضای سیاه نمایی و مشکلات اقتصادی بزرگنما شده است.
فتنه ای که اگر به راه حل های نخبگانی در قبال آن توجه نشود، بسا که احتمالش به قطعیت نیز برسد...
تاجیک همچنین در حالی در یادداشت خود از لزوم تکرار و جدا شدن و فرارفتن از گذشته سخن می گوید که معنای سخن او اگرچه در ظاهر مصلحانه است اما در باطن و با عنایت با سایر مطالبی که تئوریسین های هم مسلک او بیان می کنند؛ به معنی "تجدید نظرطلبی" است. (کما اینکه در اقاریر تاجیک هم نمی بینیم که او حرکت خیابانی و خشونت را محکوم کرده باشد که این سکوت به معنی تشویق است)
تجدید نظر انقلاب اسلامی در باورهای اسلامی و حکومتی خود آنچنانکه منطبق با شهوات شود نه با عقلانیت. همان مسیری که اصلاح طلبان و جریانات پوپولیستی و انحرافی طی 30 سال اخیر خود را با آن تنظیم کرده اند و دچار اعراض از عقلانیت اسلامی و حکومتی شده اند.
چه اینکه پیش از این نیز دیدیم که عباس آخوندی، از دیگر همپیمانان تاجیک در یادداشتی در روزنامه اطلاعات که در بحبوحه اغتشاشات اخیر تقریر شد؛ بر این نکته تأکید کرد که مخاطب اصلی اعتراضات "نهاد دین و ناکارامدی حکمرانی اسلامی" است! (به گزاره القایی و سیاه نمای این عبارات باید توجه کرد)
بیان این نکته ضروریست که القای ناکارآمدی نظام، انکار مثبتات کشور، شهوتزده کردن جامعه و القای مخالفت اسلام ناب با زندگی دلپذیر دنیوی که حاق صحبت های امثال تاجیک و آخوندی را شکل می دهد؛ قرار است پلی باشد به سمت فتنه اقتصادی که فریب خوردگان و معترضان بر روی آن به سمت برانداختن اصل نظام حرکت کنند.
***
خاطراتی تلخ از فعال بودن ستاد فتنه در دولت اعتدال
اسحاق جهانگیری، چپ ستادی و معاون اول شیخ حسن روحانی در دولت اعتدال، اخیرا طی یادداشتی که سایت جماران آنرا منتشر کرد، به بهانه اغتشاشات اخیر نوشت: نه قدرت و نه صدای مردم را هیچوقت نمی شود نادیده گرفت.
او در ادامه به ذکر سابقه ای از دولت اعتدال برای تعیین نحوه برگزاری اعتراضات و محل آن اشاره می کند و می نویسد:
"بهخاطر دارم چهار ماه پس از تشکیل دولت دوم روحانی که در سال ۱۳۹۶ با حدود ۲۴ میلیون رای روی کار آمد، اعتراضاتی نسبت به گرانی شکل گرفت، باب این بحث در دولت باز شد. البته تورم در آن سال هنوز تک رقمی بود (۹درصد)، ولی به هر سبب، اعتراضاتی به وجود آمده بود.
دولت در خرداد ماه ۱۳۹۷ تصویب کرد که براساس اصل ۲۷ قانون اساسی و به رسمیت شناختن حق اعتراض مردم، نحوه برگزاری اعتراضات و محل آن تعیین شود. «متاسفانه» دیوان عدالت اداری با شکایت افرادی این مصوبه را ابطال کرد.
اگر این مصوبه اجرایی میشد شاید حداقل بخشی از حقوق ملت در قانون اساسی برجسته شده، و طرح اعتراضات مردم در عرصه عمومی و ضرورت توجه به موقع مسئولان به آنها را ممکنتر میساخت. در این شرایط بود که فرصت سوء استفاده بیگانگان گرفته میشد.
قانون اساسی در مبحث حقوق ملت اصولی مترقی دارد، از جمله اصل ۵۹ که راه همه پرسی را در برابر خواستههای مردم باز گذاشته است. خوب است همه کسانی که در مورد اجرایی بودن و تبعات آن تردید دارند برای رفع شبهه، به مشروح مذاکرات مجلس خبرگان تدوین قانون اساسی مراجعه کنند. در قانون اساسی حرف آخر را در همه امور مردم می زنند و مسئولان اصلی کشور باید با رأی مستقیم و یا غیر مستقیم مردم انتخاب شوند. اگر قدرت مردم را عملاً نبینیم، صدای آنان به ویژه زنان و جوانان را به موقع نشنویم، و قدرت انتخاب مردم را محدود کنیم، آنان قدرت خود را به نحو دیگری اعمال میکنند، که در این صورت ممکن است همه ضرر کنند.
کشور امروز در شرایط دشواری است. مردم مهمترین سرمایه ایران هستند و انسجام و وحدت ملی اصلیترین مولفه قدرت و بازدارندگی ملی ایران بوده و هست. با اجرای دقیق و کامل قانون اساسی راه را برای گفتوگوی ملی باز کنیم.
در این بین دولت و مجلس در عین یکدستی، بدانند باید با تدبیر و عقلانیت و انعطاف هر چه بیشتر به مسائل کنونی کشور و درخواستهای مردم بپردازند. در این شرایط، بار مسئولیت آنها از همه سنگین تر است. هر که بامش بیش برفش بیشتر. "[2]
*نکته ای که با خوانش اظهارات جهانگیری در ذهن تداعی می شود، اینست که آقایان دولت اعتدال که در زمینه مطلوب های سیاسی خود اهل اصرار و پافشاری بودند و حتی برای اهدافشان از خطوط قرمز نظام نیز می گذشتند پس چرا برای اجرایی شدن این خواسته خود هیچ اصرار و الحاحی نکردند؟
چرا همانند برجام به مسئله اعتراض نپرداختند و چرا همانطور که سال ها به تئوریزه کردن بی سرانجام معنای افراط و تفریط از منظر خود پرداختند؛ به تعیین محل اعتراضات اصراری نداشتند!؟
جدای از این باید از یک درد استخوانسوز هم با آقای جهانگیری سخن گفت و آن فعال بودن ستاد سیاه نمایی و فتنهگری در متن ستاد دولت اعتدال است!
در آن روزگار بارها پرسیدیم چگونه است که یک دولت خود به پرچمدار سیاه نمایی از اوضاع کشور تبدیل می شود؟
آقای جهانگیری آیا خبر دارد که "ستاد تبلیغات اقتصادی وزارت کشور در دولت روحانی"؛ با رصد ما حتی یک بار هم تبلیغات اقتصادی نکرد؟ (کما اینکه امروز هم خبری از فعالیت های این ستاد نیست!)
آیا به یاد دارند که جمله مشعشع "کشور در شرایط ته درّه قرار دارد" را همین آقای جهانگیری در ایام صدارت معاون اولی خود بر زبان آورد!
باید به جهانگیری یادآوری کنیم کسی که پس از اغتشاشات آبان 98 می گفت: "حکایت همچنان باقیست..." سخنگوی دولت اعتدال بود.
بایستی این قضاوت را به مخاطبان و البته به شخص آقای جهانگیری واگذار کرد که آیا این جملات و فعالیت ها به معنای "فعال بودن ستاد سیاهنمایی و فتنهگری در ستاد دولت اعتدال" بوده است یا خیر!؟
و اگر پاسخ آری است (که هست!) جهانگیری باید پاسخگوی "چرا" باشد...
***
الزام ورود جدی مباحث سبک زندگی به مسائل زناشویی
به گزارش ایلنا، وی ادامه داد: برای دستیابی به این پنج نکته، زوجین باید اهل مطالعه هدفمند، نظاممند و گسترده باشند و به شرکت در جلسات برگزار شده در این حوزهها اهتمام داشته باشند.
حجت الاسلام محمدحسنی همچنین احترام متقابل زوجین، احترام به خانواده و بستگان همدیگر، اظهار محبت نسبت به هم، برجسته کردن نقاط مثبت یکدیگر، پرهیز از چشم و همچشمی و مقایسه نکردن زندگی خود با دیگران، رازدار بودن نسبت به هم و رعایت آراستگی را از موارد تداوم زندگی مشترک موفق، عنوان کرد. [3]
*"سبک زندگی" که از مسائل مورد تأکید مقام معظم رهبری است؛ ابعاد و شعوب مختلفی دارد که از جمله آنها روابط زوجین است.
روابطی که در سبک زندگی اسلامی باید بصورت روزمره در حال پیشرفت باشند و با استفاده از آموزه های عقلانی و اسلامی؛ خانواده و رابطه همسری را تبدیل به یک بهشت دنیوی برای زن و مرد کند.
در این باره البته کارشناسان، رسانه ها و چهره های دینی وظایف سترگی بر عهده دارند و بایستی نسبت به ترویج سبک زندگی اسلامی که بصورت اثباتی از سایر سبک های زندگی بهتر و پیشروتر است اهتمام داشته باشند. اهتمامی البته دور از کلیشه های مرسوم و دارای نگاه رئالیستی که بتواند نتایج خود را به نحو آشکاری توضیح دهد.
مثلا اشاره حجت الاسلام محمدحسنی به مسئله "الزام آراستگی" یکی از همین کلیشهشکنیهاست که باید به نیکویی مورد توجه فعالان مسئله سبک زندگی باشد.
متأسفانه دیده می شود که آنچه که پیرامون روابط زوجین از تریبون های جامعه گفته می شود نوعا و علی الاغلب به مسائلی مثل اخلاق و تدین اشاره دارد و ورود جدی به مسائلی مثل زناشویی، الزامات آراستگی، پاکیزگی ذهنی، تجانس مزاجی و... ندارد.
چه اینکه در بحث ازدواج؛ هریک از مولفه ها به مثابه یکی از حلقه های یک زنجیر است و اگرچه برخی از حلقه ها اهمیت و رجحان بیشتری دارند اما حتی حلقه های کوچک هم اگر نباشند یا بشکنند؛ زنجیره اصلی از هم خواهد گسست.
آمارهای رسمی حکایت از آن دارند که علت اصلی طلاق در ایران؛ خلل در روابط زناشویی است نه مسائلی مثل اخلاق، تدین، مباحث مالی و... این سند پر غصه؛ حکایت از نیاز فوری به یک حرکت جهادی بزرگ در زمینه ترویج سبک زندگی اسلامی دارد. ترویجی شجاعانه، عقلانی و خالی از کلیشههای مرسوم.
***
1_https://www.etemadonline.com/fa/tiny/news-580283
2_https://www.jamaran.news/fa/tiny/news-1572288
3_https://www.ilna.ir/fa/tiny/news-1292728