سرویس جهان مشرق - ۶ آگوست ۲۰۱۸ (دوشنبه ۱۵ مرداد ۹۷) دونالد ترامپ ضمن امضای یک دستور اجرایی تحت عنوان «اِعمال مجدد برخی تحریمها درباره ایران [۱] »، طی بیانیهای ادعاهای خود علیه ایران را تکرار کرد [۲] . تحریمهای موضوع این بیانیه که شامل دسترسی ایران به دلار، خودرو، هواپیمایی غیرنظامی، زغال سنگ، نرمافزار صنعتی و فلزات گرانبها میشود، از یک روز بعد از امضای ترامپ پای دستور اجرایی ۱۳۸۴۶، عملاً اجرا میشوند. حدود یک ماه بعد، یعنی در تاریخ ۴ نوامبر ۲۰۱۸ (سهشنبه ۱۳ شهریور ۹۷، سالگرد تسخیر سفارت آمریکا در ایران) نیز دور بعدی تحریمها مجدداً تصویب، و از یک روز بعد اجرا خواهد شد که قرار است حوزه انرژی ایران را هدف بگیرد.
در همینباره بخوانید:
اتاق جنگ آمریکا علیه ایران کجاست و در رأس آن چه کسانی هستند؟
«دستور تحریم» و «قانون انسداد»؛ هم آمریکا و هم اروپا به قولشان عمل کردند
در مقابل این تحریمها، اتحادیه اروپا نیز در تاریخ ۷ آگوست (همزمان با اجرایی شدن دور اول تحریمها) چنانکه متعهد شده بود، تمهیدات موسوم به «قانون انسداد» را برای مقابله با تحریمهای آمریکا علیه ایران و به تبع آن، اروپا، اجرایی کرد. فدریکا موگرینی نماینده عالی این اتحادیه طی یک بیانیه مشترک با وزرای خارجه فرانسه، آلمان و انگلیس (به عنوان سایر امضاکنندگان برجام) در همینباره اعلام کرد:
ما مصمم به محافظت از عاملان اقتصادی [و تاجران] اروپاییای هستیم که مطابق قوانین اتحادیه اروپا و قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت سازمان ملل، با ایران تجارت مشروع میکنند. به همین دلیل هم «قانون انسداد» بروزشده اتحادیه اروپا در تاریخ ۷ آگوست به اجرا درمیآید تا از کمپانیهای اتحادیه اروپا که تجارت مشروع با ایران دارند، مقابل تأثیر تحریمهای فرامرزی آمریکا محافظت کند [۳] .
«قانون انسداد» اروپا یک بار جلوی تحریمهای آمریکا را گرفت، اما باید دید اینبار هم موفق میشود نقشههای ترامپ را نقش بر آب بکند یا خیر.این بیانیه همچنین قول میدهد که «این اقدامات طی هفتههای آینده، در سطح وزرا تشدید و بررسی خواهد شد» و خاطرنشان میکند: «مسئله حفظ توافق هستهای با ایران، مسئله احترام به توافقنامههای بینالمللی و مسئله امنیت بینالمللی است.» توضیح، اینکه «قانون انسداد» (یا «مقررات انسداد») اتحادیه اروپا اشاره به قوانینی دارد که اتحادیه اروپا سال ۱۹۹۶ و در واکنش به تحریمهای ثانویه و دیگر بندهایی از قوانین داخلی آمریکا تصویب کرد که در خارج از مرزهای این کشور اِعمال میشدند و شامل «لایحه آزادی و همبستگی دموکراتیک کوبا (لیبرتاد)» (یا «لایحه هلمز-برتون» Helms-Burton Act)، «لایحه تحریم ایران و لیبی» (بعدها «قانون تحریم ایران») و برخی قوانین دیگر آمریکا میشد. اجرای این قوانین در آن زمان موجب شد تا آمریکا نهایتاً مقابل اروپا کوتاه بیاید.
به موجب قانون انسداد سال ۱۹۹۶، نهادهای اتحادیه اروپا از تبعیت از مقررات برونمرزی برخی قوانین آمریکایی منع میشدند و دادگاههای اتحادیه اروپا نیز نمیتوانستند احکام خود را بر اساس قوانین آمریکا صادر و اجرا کنند. اکنون اتحادیه اروپا میگوید نسخه بروزشدهای از این قانون را در واکنش به تحریمهای جدید دولت ترامپ علیه ایران اجرایی کرده است که از کمپانیهای اروپایی مقابل تحریمهای آمریکا دفاع خواهد کرد. البته این به هیچ عنوان به آن معنا نیست که ایران بهتر است (یا مجبور است) برای دفاع از منافع اقتصادی و بینالمللی خود چشمانتظار اروپا بماند [۴] .
در همینباره بخوانید:
بهرغم خروج آمریکا از برجام و تصمیم جدی ترامپ بر اِعمال فشار اقتصادی علیه ایران، کارشناسان بینالمللی بارها و بارها گفتهاند که این فشارها تقریباً غیرممکن است نتایج مدنظر دولت آمریکا را در پی داشته باشد. ناتوانی دولت ترامپ در وضع تحریمهای منسجم و عدم همراهی جامعه جهانی با واشینگتن در اِعمال تحریمها تنها برخی از دلایلی است که در گزارشهای متعدد در اینباره ذکر میشوند. در ادامه، به تشریح گزارش دیگری خواهیم پرداخت که اخیراً در پایگاه تحلیلی «نیو ایسترن آوتلوک» new eastern outlook تحت عنوان «ایران راههای برای دور زدن و نجات از تحریمهای آمریکا دارد» و به قلم «سلمان رفیع شیخ» کارشناس و تحلیلگر روابط بینالملل منتشر شده است.
در همینباره بخوانید:
چه اندازه میشود روی اروپا حساب باز کرد؟
چالش پیش روی ایران، اکنون حفظ «توافق هستهای» نیست، بلکه مقابله با تحریمهای اقتصادی و سیاست تغییر رژیم آمریکاست.رفیع شیخ گزارش خود را اینگونه آغاز میکند:
اگرچه آینده توافق هستهای ایران همچنان به اراده اروپا، چین و روسیه در مقابله با پیامدهای خروج یکجانبه آمریکا از برجام و [مقاومت آنها در برابر] تلاشهای واشینگتن برای متقاعد کردن دستکم اروپا به کنار گذاشتن این توافق بستگی دارد، اما مسئله مهم برای ایران اکنون صرفاً حفظ خود توافق نیست، بلکه مسئله مهمتر برای تهران، این است که چگونه باید تحریمها و هدف پشت آنها را شکست دهد، متوقف کند، و دور بزند؛ هدفی که عبارت است از گذاشتن ایران در تنگنای اقتصادی به منظور تحدید منابع اقتصادی تهران و در نتیجه، ایجاد بیثباتی گسترده در این کشور که احتمالاً بتواند موجب براندازی نظام کنونی سیاسی ایران شود.
نیو ایسترن آوتلوک ادامه میدهد: «این مسئله از آن جهت حیاتی است که اگر ایران موفق شود از تحریمهای کاخ سفید جان سالم به در ببرد، خروج واشینگتن از توافق هستهای، بیمعنی و به ضرر خود آمریکا تمام خواهد شد. در عین حال، اگرچه اروپا هنوز در توافق حضور دارد و کشورهای مهم اتحادیه اروپا، از جمله آلمان نیز تا کنون بارها حمایت خود از تهران را ابراز کردهاند، اما اخباری که از اروپا به گوش میرسد، نشان میدهد که تهران نمیتواند روی کشورهای اروپایی حساب باز کند.»
در همینباره بخوانید:
اروپاییها به جای آنکه مقابل تحریمهای واشینگتن علیه ایران بایستند، به استقبال آنها رفتهاند.رفیع شیخ در تأیید پیشبینیاش از تمایل و توانایی اروپا به پایبندی به توافق هستهای با ایران مثالی هم میزند:
بهرغم تضمینهای دولت آلمان، [بانک مرکزی آلمان موسوم به] «بوندسبانک» پیشاپیش شرایط و ضوابط جدیدی را تصویب کرده است [۵] که به موجب آنها و برای جلوگیری از نقض تحریمهای وزارت خزانهداری آمریکا، احتمالاً انتقال ۳۰۰ میلیون یورو [حدود ۳۵۰ میلیون دلار از داراییهای تهران] به ایران را یا به تأخیر میاندازد و یا حتی ممنوع میکند [۶] . اگرچه دولت آلمان هنوز اعلام نکرده که آیا اجازه انجام این تراکنش را خواهد داد یا نه، اما بانک ملی این کشور به وضوح گفته که احتمالاً «از انجام تراکنش (مدنظر) خودداری میکند» و به این ترتیب تردیدهای جدیای را در مورد توانایی اروپا در پایبند ماندن به توافق هستهای و کمک کردن به ایران در مقابل تحریمهای آمریکا به وجود آورده است.
در همینباره بخوانید:
هیاهوی ترامپ برای هیچ؛ چرا «شدیدترین تحریمهای تاریخ» علیه ایران بیفایده خواهد بود؟
ایران میتواند از فناوری «بلاکچین» و «ارز دیجیتال» برای دور زدن تحریمهای آمریکا استفاده کند
دولتهای اروپایی هنوز تکلیف خودشان را نمیدانند و تصمیم نگرفتهاند که طرف آمریکا هستند یا ایران.این کارشناس مسائل بینالملل علاوه بر «ناتوانی» احتمالی دولت آلمان در مقابله با تحریمهای آمریکا علیه ایران، به «عدم تمایل» برلین و بلکه همراهی دولت آلمان با واشینگتن نیز اشاره میکند: «این [سنگاندازی بانک ملی آلمان مقابل ایران] همچنین نشان میدهد که آمریکا چگونه همچنان میتواند اروپا را متقاعد کند که باید ایران را فلج کرد. در حالی که ایران به دولت آلمان گفته بود که این میزان ارز خارجی را برای ایرانیانی میخواهد که به خارج از این کشور سفر میکنند، آمریکا گفته بود ایران ممکن است از این پول برای تأمین بودجه عملیاتهایش در سوریه، یمن و لبنان استفاده نماید. به نظر میرسد سکوت دولت آلمان در مورد این مسئله، نشاندهنده آن است که این دولت نیز مانند آمریکا همین «ترس» را دارد.»
فقط اروپا طرف دیگر توافق هستهای نیست
حتی اگر اروپا هم به دنبال ترامپ از برجام خارج شود، اقتصاد ایران زمین نخواهد خورد.نویسنده بعد از بررسی مواضع و ظرفیتهای احتمالی اروپا در مقابله با تحریمهای اقتصادی آمریکا علیه ایران، به موضوع اصلی گزارش یعنی برشمردن برخی از اقدامات و روابطی میپردازد که تهران به کمک آنها میتواند تحریمهای واشینگتن را کماثر یا حتی بیاثر کند. وی تصریح میکند:
حتی اگر اروپا هم از توافق هستهای خارج شود، احتمالاً باز هم اقتصاد ایران ضربه بزرگی نخواهد خورد که بتواند یک بحران موجودیتی را در این کشور به وجود بیاورد. به عنوان نمونه، طبق آخرین آمار، صادرات و واردات ایران به دستکم ۹ کشور مهم اروپایی، از جمله آلمان، فرانسه و انگلیس، در مجموع، به ترتیب ۷/۹۳ و ۱۵/۵ درصد است که نسبت به آمار تجارت ایران با برخی کشورهای دیگر، رقم نسبتاً کوچکی به شمار میرود. به عنوان مثال، ۲۵/۶ درصد از کل واردات ایران تنها از چین و ۱۹/۷ درصد از صادرات ایران نیز به مقصد این کشور انجام میشود. این در حالی است که حجم این تجارت [دوجانبه میان ایران و چین] پس از وضع مجدد تحریمهای آمریکا چند برابر هم خواهد شد.
همکاریهای گسترده ایران و چین پیشاپیش علاوه بر حوزه اقتصادی، حوزه نظامی را نیز دربرگرفته است.کارشناس مجله اینترنتی نیو ایسترن آوتلوک ادامه میدهد:
چین به صراحت درخواست آمریکا برای کاهش واردات نفت از ایران را رد کرده است [۷] . نه تنها همکاریهای چین و ایران در زمینه اقتصادی افزایش خواهد یافت، بلکه پکن پیشاپیش مواضع نظامی خود را هم به ایران نزدیکتر کرده است. به عنوان نمونه، ابراز حمایت چین از [نظریه] استقرار ارتشش در سوریه، در کنار ارتش این کشور و نیروهای متحدش یعنی روسیه و ایران را در نظر بگیرید [۸] . مشارکت احتمالی چین در جنگ سوریه اگرچه برای تأمین منافع خود این کشور [۹] و مقابله پکن با حضور جنگجویان اویغور [در سوریه و بازگشت احتمالی آنها به چین پس از پایان جنگ] است، اما همچنین نشان میدهد که چین تمایل دارد به گونهای در پهنه خاورمیانه مانور بدهد که حداقل فضا را برای اقدام آمریکا و متحدانش، به ویژه اسرائیل، در راستای عقب نشاندن ایران باقی بگذارد [۱۰] .
در همینباره بخوانید:
قطر و روسیه، شرکای جدید تجاری ایران
رفیع شیخ همچنین یادآور میشود که حجم تجارت میان ایران و امارات متحده عربی ماه مارس سال جاری میلادی به رقم نجومی ۱۶/۸ میلیارد دلار رسید و این کشور نسبتاً کوچک عربی، مبدأ ۱۴/۲ درصد از واردات و مقصد ۱۸/۱ درصد از صادرات ایران بوده است. با این حال، با توجه به سیاست خارجی امارات و احتمال حمایت این کشور از تحریمهای آمریکا علیه تهران، «ایران از مدتها قبل برای بازتعریف روابطش با عمان و قطر تلاش کرده و در این زمینه، موفق هم بوده است.»
نیو ایسترن آوتلوک به نقل از گزارش اتاق بازرگانی ایران در سال ۲۰۱۷ مینویسد: «صادرات ایران به قطر طی ۱۱ ماه منتهی به ۲۰ فوریه به رقم ۲۱۵ میلیون دلار رسید که به طور قابلتوجهی بیشتر از رقم ۹۲ میلیون دلار در سال گذشته بود. همچنین واردات ایران از قطر نیز طی ۱۰ ماه منتهی به ۲۱ ژانویه شاهد یک رشد ۱۵۷ درصدی بود و به رقم ۲۱ میلیون دلار رسید.» نویسنده سپس توضیح میدهد که «این کار [افزایش مراودات تجاری با قطر] به عنوان بخشی از تلاشهای ایران برای انتقال مرکز تجارت این کشور از امارات به کشورهای دیگر انجام شده است.»
در ادامه گزارش نیو ایسترن آوتلوک میخوانیم: «روابط ایران با قطر زمانی شاهد یک جهش گسترده بود که تهران مقابل محاصره اخیر عربستان علیه قطر به عنوان تنها راه خلاص دوحه ظاهر شد و به این ترتیب این کشور را وارد دایره دوستان خود در منطقه کرد. در سوی دیگر، عمان نیز به وضوح از خروج آمریکا از توافق هستهای انتقاد و اعلام کرده است: «نظام سلطنتی [عمان] از موضع پنج عضو دیگر توافق مبنی بر ادامه تعهد به برجام که موجب کمک به امنیت و ثبات منطقهای و بینالمللی میشود، قدردانی میکند.»
روابط تهران با مسکو در حوزه نظامی، میتواند به حوزههای اقتصادی و استراتژیک نیز تسری یابد؛ به ویژه با توجه به تمایل روسیه به سرمایهگذاری در حوزه انرژی ایران.کارشناس روابط بینالملل مجله نیو ایسترن آوتلوک، روابط ایران با روسیه را نیز یکی دیگر از عواملی میداند که میتواند به مقابله با تحریمهای آمریکا کمک نماید. رفیع شیخ خاطرنشان میکند:
اگرچه روابط ایران با روسیه [دیرهنگام و تنها] از زمان اقدام مشترک دو کشور در سوریه گسترش پیدا کرده است، اما این روابط طی سالهای آینده به احتمال قوی به شدت افزایش خواهد یافت و از حوزه همکاریهای نظامی به حوزه همکاریهای اقتصادی و استراتژیک نیز کشیده خواهد شد. این مسئله زمانی بیش از پیش مشهود شد که مسکو در جریان نشست میان ولادیمیر پوتین و علیاکبر ولایتی، از مشاوران ارشد آیتالله سید علی خامنهای، رهبر ایران، در دیدار به ایران گفت که تمایل دارد ۵۰ میلیارد دلار در حوزه نفت و گاز جمهوری اسلامی سرمایهگذاری کند [۱۱] . این پیشنهاد، جدای از قراردادهای ۳۰ میلیارد دلاری دو کشور در حوزه انرژی است که پیش از اعلام تصمیم ترامپ مبنی بر خروج آمریکا از توافق هستهای و اِعمال مجدد تحریمها علیه ایران امضا شده بودند [۱۲] .
علاوه بر سرمایهگذاریهای اقتصادی، تلاش متحدان تهران برای بر هم زدن نظم مدنظر واشینگتن در جهان نیز در مقابل تحریمهای آمریکا به کمک ایران خواهد آمد.نویسنده گزارش نیو ایسترن آوتلوک در انتهای مطلب خود مینویسد:
بنابراین، بهرغم «شدیدترین تحریمهای تاریخ»، ایران همچنان فاصله زیادی با افتادن در یک بحران موجودیتی و فاصله بیشتری با تغییر حکومت خواهد داشت، چراکه صرفاً سرمایهگذاریهای دوستانش نیست که به این کشور کمک میکند، بلکه همچنین قرار گرفتن دوستان ایران در خط مقدم روندی به کمک تهران خواهد آمد که نظم کنونی بینالمللی را با آن چیزی جایگزین میکند که «شی» رئیسجمهور چین طی سخنرانی خود در اجلاس «بریکس» در آفریقای جنوبی از آن تحت عنوان «نوع جدیدی از روابط بینالملل» یاد کرد؛ نظم جدیدی که در آن یکجانبهگرایی از نوعی که آمریکا پیش گرفته است، کمتر جایی دارد (اگر اصلاً جایی داشته باشد).»
و در انتهای گزارش آمده است:
به این ترتیب، صرفاً سرمایهگذاری اقتصادی نیست که در عبور از تحریمها به ایران کمک میکند، بلکه، به همان اندازه، ظهور یک جغرافیای اقتصادی و تجاری جدید از «جنوب جهانی» [کشورهای در حال توسعه] همراه با جهانبینی سیاسیاش نیز به تأمین منافع ایران منتهی خواهد شد، چراکه ایران پیشاپیش یکی از عناصر کلیدی این جغرافیای کاملاً جدید است؛ چه «جاده ابریشم جدید»، چه «بریکس پلاس» [افزودن اعضای جدیدی مانند ایران به اتحادیه بریکس] و چه «یکپارچهسازی اوراسیا».
روی هم رفته، به نظر میرسد اقتصاد ایران اکنون در مرکز الاکلنگی است که یک طرف آن آمریکا و تحریمهای اقتصادی است، و طرف دیگرش اروپا و وعدههای برجامی. بزرگترین اشتباه در این میان آن است که به امید آن باشیم که یا آمریکا یا اروپا (یا حتی هر دوی آنها) فکری برای اقتصاد کشور ما بکنند. تاریخ نشان داده است که هیچیک از این دو قابلاعتماد نیستند و نباید چشمانتظار آنها ماند. در شرایط کنونی، صرفنظر از اینکه اروپا در برجام بماند یا نماند و اینکه آمریکا ایران را تحریم کند یا نکند، تنها راه پیشرفت اقتصاد کشور، اتکا به داخل و نیروی جوان کشور و برقراری ارتباط با کشورهایی است که اگر دوست صمیمی نیستند، دستکم دشمن خونی هم نباشند.
در همینباره بخوانید:
نقش ایران در ابَرپروژه «یک کمربند، یک جاده»/ جاده ابریشم جدید ناچار به عبور از ایران است
ایران؛ پلی برای انتقال انرژی میان دریای مازندران و خلیج فارس
چابهار قلب ترانزیت خاورمیانه/ رقابت هند و چین بر سر بندر ایرانی
[۲] Statement from the President on the Reimposition of United States Sanctions with Respect to Iran Link
[۳] Joint statement on the re-imposition of US sanctions due to its withdrawal from the Joint Comprehensive Plan of Action (JCPOA) Link
[۶] German central bank blocks $۴۰۰ million cash delivery to Iran ahead of crippling US sanctions Link