می گوییم چرا مباحث توحید و الهیات را از یونانیان مشرک و الهه پرست بگیریم؟ می گویند: در حدیث است که اطلبوا العلم و لو بالصین .

مشرق---می گوییم: اولا معنای حدیث  این است که  بعد مسافت  و مشقتها نباید مانع از جستجوی معرفت و دانش باشد و اگر عالمی ربانی در آن سوی دنیا هم بود، این امر مانع از علم آموزی از وی نمی تواند باشد. پس ولو بالصین  مثالی از بعد مسافت است، نه این که علم موطن و خاستگاهی مشخص ندارد و بی وطن و هر جایی است و مشرکان و کفار چینی و یونانی هم می توانند علم توحید و الهیات تحویل  مسلمین بدهند همان گونه که اکنون از علوم انسانی انگلیسی و آمریکایی و فرانسوی و آلمانی در دانشگاهها استفاده می کنیم!!
تعجب این است که مستدلین به این روایت بر دهها روایت دیگر که صریحا سخن از خاستگاه وحیانی و قرانی و اهل بیتی علوم و حکمت می گویند، چشم می بندند.  چند نمونه از این روایات را باهم مرور می کنیم:
رسول الله صلي الله عليه و آله:
 طلب‌ العلم‌ فريضة علي‌ كل‌ مسلم‌ فاطلبوا العلم‌ من‌ مظانه‌ واقتبسوه‌ من‌اهله(1)
ـ دانش‌آموزي‌ بر هر مسلماني‌ واجب‌ است‌، پس‌ دانش‌ را از جايگاه‌شايسته‌اش‌ جويا شويد و از اهلش‌ برگيريد.
من‌ تعلم‌ بابا من‌ العلم‌ عمن‌ يثق‌ به‌ كان‌ افضل‌ من‌ ان‌ يصلي‌ الف‌ ركعة (2)
ـ آن‌ كه‌ بابي‌ از دانش‌ را ازفرد مورد اعتمادش‌ [و نه از هر کس و هر جا] بياموزد، برتر از هزار ركعت‌نماز است‌.
ستفترق‌ امتي‌ علي‌ ثلاث‌ وسبعين‌ فرقة، فرقة منها ناجية والباقون‌هالكون‌، والناجون‌ الذين‌ يتمسكون‌ بولايتكم‌، ويقتبسون‌ من‌ علمكم‌، ولايعملون‌ برايهم‌، فاولئك‌ ما عليهم‌ من‌ سبيل(3)
ـ پس‌ از من‌ امتم‌ هفتاد و سه‌ فرقه‌ خواهد شد؛ تنها يك‌ فرقه‌ از آن‌ اهل‌نجات‌ و باقي‌ هلاك‌ شدگانند. نجات‌يافتگان‌ كساني‌اند كه‌ به‌ ولايت‌ شما(اهل‌بيت عليهم السلام) گردن‌ مي‌نهند و از دانش‌ شما اقتباس‌ مي‌كنند و اهل‌ عمل‌ به‌ رأي‌و نظر خود نيستند.
 انا مدينة الحكمة وعلي‌ بن‌ ابي‌ طالب‌ بابها؛ ولن‌ توتي‌ المدينة الا من‌قبل‌ الباب‌ (4)
من‌ شهر حكمتم‌ و امام‌ علي عليه السلام در آن‌؛ و هرگز كسي‌ جز از در وارد شهرنمي‌شود.
امیر المؤمنین عليه السلام:
 ايها الناس‌ ! اعلموا ان‌ كمال‌ الدين‌ طلب‌ العلم‌ والعمل‌ به‌... والعلم‌مخزون‌ عند اهله‌ وقد امرتم‌ بطلبه‌ من‌ اهله‌ فاطلبوه‌(5)
ـ مردم‌! كمال‌ دين‌ در دانش‌جويي‌ و عمل‌ به‌ آن‌ است‌ و علم‌ نزد اهلش‌[حاملان‌ شايسته‌اش‌] جمع‌ است‌، پس‌ شما موظف‌ به‌ طلب‌ آن‌ از اهلش‌ هستيد.
 يا كميل‌ ! لا تاخذ الا عنا تكن‌ منا
ـ اي‌ كميل‌! [علم‌ و معارف‌ و اعتقادات‌ را] جز از ما [اهل‌بيت عليهم السلام] مگير تااز ما باشي‌.
امام‌ باقر عليه السلام:
 لسلمة بن‌ كهيل‌ والحكم‌ بن‌ عتيبة: شرقا وغربا، فلا تجدان‌ علماصحيحا الا شيئا خرج‌ من‌ عندنا اهل‌ البيت(6)
ـ امام‌ باقر عليه السلام به‌ سلمة بن‌ كهيل‌ و حكم‌ بن‌ عتيبه‌ فرمود: به‌ شرق‌ عالم‌ رويديا به‌ غرب‌ آن‌، دانش‌ صحيح‌ را جز در آنچه‌ از سوي‌ ما اهل‌بيت عليهم السلام صادرمي‌شود، نخواهيد يافت‌.
 في‌ قول‌ الله‌ عز وجل‌: فلينظر الانسان‌ الي‌ طعامه‌ قال‌: قلت‌: ماطعامه‌؟ قال‌: علمه‌ الذي‌ ياخذه‌ عمن‌ ياخذه(7)
ـ از امام‌ باقر عليه السلام درباره تفسير اين‌ آيه‌ كه‌ انسان‌ بايد به‌ غذايش‌ بنگرد،سؤال‌ شد، امام عليه السلام فرمود: يعني‌ بنگرد كه‌ علمش‌ را از چه‌ منبع‌ و كسي‌ مي‌گيرد[و آيا آن‌ منبع‌ شايستگي‌ دارد يا نه‌].
 كل‌ ما لم‌ يخرج‌ من‌ هذا البيت‌ فهو باطل (8)
ـ هر آنچه‌ [علم‌ و معرفت‌ و حكمت‌] از خاندان‌ وحي‌: بيرون‌ نيامده‌باشد، باطل‌ و گمراهي‌ است‌.
 من‌ دان‌ الله‌ بغير سماع‌ من‌ صادق‌ الزمه‌ الله‌ التيه‌ يوم‌ القيامة(9)
ـ هر كس‌ براساس‌ چيزي‌ كه‌ از امام‌ معصومي‌ عليه السلام اخذ نكرده‌ باشد،دين‌ورزي‌ نمايد، خداوند او را روز قيامت‌ سرگردان‌ و هلاك‌ خواهد نمود.
امام‌ صادق عليه السلام:
 يا يونس‌ ! ان‌ اردت‌ العلم‌ الصحيح‌ فعندنا اهل‌ البيت‌،فانا ورثنا واوتينا شرع‌ الحكمة وفصل‌ الخطاب(10)
ـ اي‌ يونس‌!اگر طالب‌ دانش‌ و معرفت‌ صحيح‌ هستي‌، منحصراً نزد ما اهل‌بيت عليهم السلام است‌؛ ماوارثان‌ حكمت‌ شرع‌ و فصل‌ الخطاب‌ هستيم‌.
 كذب‌ من‌ زعم‌ انه‌ يعرفنا وهو مستمسك‌ بعروة غيرنا(11)
ـ آن‌كه‌ ادعاي‌ معرفت‌ ما را دارد اما به‌ ريسماني‌ غير از ما [در علم‌ و معرفت‌و حكومت‌ و ولايت‌ و...] چنگ‌ مي‌زند، دروغ‌ مي‌گويد.
امام‌ كاظم عليه السلام:
لاعلم‌ الا من‌ عالم‌ رباني‌(12)
ـ علم‌ جز نزد عالم‌رباني‌ نيست‌.
همان گونه که ملاحظه فرمودید روایات فوق همگی بر خاستگاه و منبع و مأخذ انحصاری علوم که قدر متیقن آن الهیات و علم کلام و توحید و فقه است، تاکید دارند.
علاقه مندان برای بحث کامل در باره حدیث اطلبوا العلم و لو بالصین به آدرس زیر مراجعه فرمایند:
http://www.sematmag.com/index.php?option=com_content&view=article&id=159:-----g----&catid=42:no-2&Itemid=53
-----------------------------------------------------------

1-وسائل‌ الشيعه‌ 28/27- همان/ ‌27

2-همان/ ‌49

3-همان/ ‌77

4-همان/ ‌24

5-همان/ ‌43

6-- همان/ ‌65

7-همان/ ‌75

8-همان/ ‌75

9-همان/ ‌71

10- همان/ ‌129
11- همان/ ‌18
 
**مهدی نصیری

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات

  • انتشار یافته: 25
  • در انتظار بررسی: 0
  • غیر قابل انتشار: 1
  • م.ب ۱۳:۴۰ - ۱۳۹۰/۰۸/۲۹
    0 0
    واقعاً مطلب عجيبي بود! يك سري حرفهاي خوب و درست ولي در موضعي بي‌ارتباط. پيش‌فرض اوليه‌ي غلطي را مي‌گيرند و در تقبيح آن مفصل سخن مي‌گويند و استدلال مي‌كنند. بايد ديد فلسفه‌ي اسلامي و عرفان چه نسبتي دارند با فلسفه‌ي يبونان و عرفان هندو و ... و چه نسبتي دارند با قرآن و سنت؟ حكماي مسلمان چقدر واردات دارند و چقدر ارزش‌افزوده؟! آيا چون علم اصول استفاده‌هايي از منطق دارد، فقه و احكام شرك آلود و الهه پرستانه مي‌شود؟!
  • vahid ۱۳:۵۰ - ۱۳۹۰/۰۸/۲۹
    0 0
    اصلا بر فرض این روایات را هم نداشتیم عقل حکم میکند که انسان معارف معصوم و غذای پاکیزه را رها نکرده و به دنبال پالایش غذاهای آلوده و ارتزاق از آنها نباشد.
  • vahid ۱۳:۵۹ - ۱۳۹۰/۰۸/۲۹
    0 0
    عزیز دل مگر شما نمیدانی موضوع بحث بر سر چیست؟ برادران فلاسفه قائل به این هستند که معارف الهی را از هر کسی میشود اخذ کرد! و این مقال در نقد همین نظریه هست.
  • مرتضی ۱۴:۱۳ - ۱۳۹۰/۰۸/۲۹
    0 0
    بخشی از قوانین منطق قیاس فطری انسان است که هیچ ربطی به یونان و ارسطو ندارد و الا باید قائل شوید که پیش از ورود منطق به عالم اسلام مسلمین منطقی نمی اندیشیدند. بخشی دیگر از منطق هم جزء بافته های یونانی است که آنها هم به مشکل فلسفه دچارند. اصول فقه عمدتا از قوانین فطری منطق استفاده کرده است.
  • مهدی ۱۵:۱۰ - ۱۳۹۰/۰۸/۲۹
    0 0
    آدم به تعجب می افته فقها یک روایت لاتنقض الیقین بالشک را ده جور معنا می کنند و انواع استصحاب را از آن استدلال می کنند حالا آقای نصیری معتقده که یه فهم از روایت هست و آن هم فهم ایشانه و تطبیق کامل داره با آنچیزی که اهل بیت می خواهند. ایشان این روایت حضرت را نمی آورد که ببین چه می گوید و نبین چه کسی می گوید مگر حضرت موسی از شیطان پند نگرفت البته فلاسفه یونانی مخصوصا افلاطون موحد بودن اما اشکالشان این بود که عرب نبودند واین تفسیر از دین آقایان دقیقا رواج نژاد پرستی است . متاسفم
  • طالب ۲۰:۴۷ - ۱۳۹۰/۰۸/۲۹
    0 0
    در جائی که مقام معظم رهبری هم در سفر گذشته وهم در سفر اخیرشان به شهر مقدس قم فراگیری فلسفه را بخاطر دفاع از مرزهای عقیدتی اسلام در دنیای کفر وشرک کنونی درحد وجوب برای طلاب مستعد بیان فرمودند اصرار جناب آقای نصیری در خلع سلاح طلاب از این تراث گرانسنگ حکمای اسلامی آنهم با این دلایل جدلی خیلی عجیب میباشد در ضمن چه کسی گفته معارف الهی را از هر کسی می توان اخذ کرد یک نمونه ارائه فرمایید دوستان در نسبت مطالب به دیگران دقت فرمایند
  • ۲۱:۲۶ - ۱۳۹۰/۰۸/۲۹
    0 0
    در همین زمانه ما شما علمیت امثال حضرات آیات حسن زاده آملی؛ جوادی آملی؛ مصباح یزدی (که اخیراً در جلسه ای در مشهد با چه دردی سخن می گفتند از مخالفان حکمت و فلسفه)؛ صادق لاریجانی؛ هادوی تهرانی و ... را مقایسه کنید با امثال آقایان نصیری و حکیمی و میلانی و سیدان و ...
  • ۲۱:۲۷ - ۱۳۹۰/۰۸/۲۹
    0 0
    جناب حداد عادل که خود از بستگان و همراهان قدیمی مقام معظم رهبری هستند می فرمایند : مقام معظم رهبری با اینکه در مشهد (مهد اخباری گری و مکتب تفکیک) درس خوانده اند شاگرد مکتب فکری علامه طباطبائی هستند نه شیخ مجتبی قزوینی.
  • تیزبین ۲۳:۵۲ - ۱۳۹۰/۰۸/۲۹
    0 0
    برای مشرق که تریبون آقایان متحجر شده متأسفم خوب همین آقایان فتوا دادند که از کوزه ای که فرزند امام اب می خورد نخورید چون نجس است چون ایشان فلسفه می گویند لابد مرحوم سید بحرالعلوم ها و امام ها و شاه آبادی ها که فقیه علی الاطلاق بوده اند روایت نخوانده اند و تربون اهل بیت به دست آقای نصیری است؟؟؟؟
  • سعید ۱۳:۱۳ - ۱۳۹۰/۰۸/۳۰
    0 0
    ممنون از سایت مشرق و آقای نصیری به خاطر بحث مهمی که شروع کردند ان شالله مورد توجه حضرات معصومین علیهم السلام قرار بگیرد و ادامه دار باشد
  • ۱۴:۰۱ - ۱۳۹۰/۰۸/۳۰
    0 0
    اگر روایت اطلبوا العلم ولو بالصین بیانگر فقط بعد مسافت است پس این روایت به چه معناست: اطلبوا العلم ولو من اهل النفاق حتی در جای دیگر که فقط در بحار آمده گفته شده که: اطلبوا العلم ولو من اهل الشرک این که دیگه بیانگر بعد مسافت نیست!!!
  • ۱۹:۰۰ - ۱۳۹۰/۰۸/۳۰
    0 0
    ای برادری که میگی اطلبوالعلم ولو من اهل النفاق اتفاقا بازم بحث سر همینه که تکیه برروی علم است و نه اهل نفاق یعنی تو اول باید علم رو بشناسی که چیه! بعد هر جا بود بری دنبالش نه اینکه هر کسی هرچی داشت و ادعای علم کرد بری ازش یاد بگیری اصل دعوا سر چیستی علمه عزیز من!
  • ۲۰:۴۶ - ۱۳۹۰/۰۸/۳۰
    0 0
    جناب شما با این نظر به نصیری توهین نکرده اید بلکه به ایمه معصومین توهین کرده اید
  • ۲۰:۴۹ - ۱۳۹۰/۰۸/۳۰
    0 0
    اگر اینطوری به قضیه نگاه می کنب در عصر حاضر درخصوص اعلمیت آیات عظام صافی گلپایگانی و وحید خراسانی و در گذشته به شیخ الفقها آیت حق بروجردی که استاد همه بوده چه می گویی!
  • مجتبی ۱۵:۳۵ - ۱۳۹۰/۰۹/۰۱
    0 0
    سلام - تشکر از مشرق به جهت این اقدام ارزنده جزاکم الله خیرا
  • احمد م ۲۳:۴۴ - ۱۳۹۰/۰۹/۰۱
    0 0
    آقای نصیری بهتر است برود درس بخواند و با چند سال درس طلبگی به خود اجازه ندهد که مبانی قطعی علمای بزرگ شیعه را زیر سوال ببرد.
  • ۱۰:۵۳ - ۱۳۹۰/۰۹/۰۲
    0 0
    جواب بدهید و حرف پوچ نزنید. یعنی واقعا یک درس نخوانده این قدر شما را کلافه کرده است که دریغ از چند کلمه جواب منطقی.
  • ۲۲:۳۳ - ۱۳۹۰/۰۹/۰۲
    0 0
    مسأله اين نيس كه آدم بي سوادي به فلسفه و عرفان حرفي پرانده! مسأله به دليل بسيار مهمي است كه تاريخ تمدن و فرهنگ اسلام آنرا حل كرده است و اين ارتجاع به عقب است كه داد خيلي ها را در مي آورد نه عجز از بحث و پاسخ گويي در رسانه، اقتضاء بحث نيست و فقط جاي همين تيكه پراكنيهاي عميق و غير عميق است
  • منصور ۰۸:۳۵ - ۱۳۹۰/۰۹/۰۳
    0 0
    سلام خدمت همه دوستان، اگر ائمه اطهار پیروان خود را به علم اندوزی ولو بالصین تشویق کرده اند، پیش از آن اصول و مبانی معارف حق را به آنان آموخته و عیار نقد علومی را که خاستگاهی دیگر دارد به دستشان داده اند اینطور نیست که صرف اطلاق علم به هر ایده ویا حتی منظومه ی فکری ما را در اخذ آن مجاز نموده و از نقد و حلاجی آن نیز بی نیاز سازد ولو اینکه با آموزه های دین نیز سازگار نباشد.
  • ۱۳:۰۳ - ۱۳۹۰/۰۹/۰۴
    0 0
    در جواب برادری که میگه بحث بر سر چیستی علمه: احسنت...!!! خب حالا اگر چیزی که توی یونان بوده علم باشه چی...؟؟؟ آقای نصیری تا حالا یه مطلب درست و حسابی درباره اینکه آنچه در یونان بوده علم نبوده ننوشتن... بلکه همش متوسل شدن به چیزایی مثل اینکه اینارو اموی ها و عباسی ها ترجمه کردن و از اینجور چیزها... همش هم میگن اینا شبه عقله... شبه عقل یعنی چی... چه فرقی با عقل داره... آقای نصیری باید اینارو جواب بدن
  • ۲۲:۵۵ - ۱۳۹۰/۰۹/۰۴
    0 0
    عجیب نیست که قسمتی از علوم الهی و علوم معمولی با هم مشترک باشند، مثلا منطق. در غرب ریاضیدانی مثل گودل نظریات مهمی در منطق ریاضی دارد. از غرب و یونان و چین هم می توان چیزی آموخت که فهم ما را از الهیات بالا ببرد، بخصوص که جوامع اسلامی غفلتهایی هم دارند. الان رانندگی در سوئد اسلامی تر است یا ایران؟
  • س ۱۶:۱۶ - ۱۳۹۰/۰۹/۰۷
    0 0
    بنده به "اشخاص" نگاه نمیکنم که چه میگویند بلکه سعی میکنم حرف هایشان را گوش و فکر و درک کرده و احسن آنها را برگزینم و به منظومه فکری خودم اضافه کنم و به آن معتقد باشم و طبق آن عمل کنم که در قیامت معذور نباشم
  • ۲۱:۱۸ - ۱۳۹۰/۰۹/۱۳
    0 0
    مثلا می خواید چیو ثابت کنید!!!!!!!!!!!!!!!
  • عبد الله ۱۳:۳۸ - ۱۳۹۰/۰۹/۱۹
    0 0
    آيات عظام وحيد و صافي در مسائل فقهي اعلمند و در مسائل اعتقادي اصلا متخصص نيستند و نظرتان اعتباري ندارد. به زندگي شون نگاه كنين ببينيد چند سال در علوم الهي كار كرده اند. آقاي بروجردي خودشون بروجرد اسفار درس ميدادند و به نقل آقاي دواني: امام گفتند به خاطر فشار مقدسين قم درسشون تعطيل شد. حاشيه بر اسفار هم دارند مصاحبه آقاي منتظري در باره نظرشون راجع به فلسفه خيلي خوبه
  • علی ۱۳:۳۳ - ۱۳۹۰/۰۹/۲۰
    0 0
    فراگیری فلسفه برای دافع از مرزهای عقیدتی اسلام در دنیای فکر چه مغایرتی با مذمت قرار دادن فلسفه به عنوان پایه و اساس علوم الهی داره؟! فلسفه یونانی پایه علوم انسانی غرب هست. فراگیری اش موجب شناخت بهتر تفکرات ضد اسلامی میشه، اما این به معنای آن نیست که تفکرات اسلامی ما هم باید مبتنی بر فلسفه یونانی پایه ریزی بشه!

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس