کد خبر 1612365
تاریخ انتشار: ۲۴ خرداد ۱۴۰۳ - ۰۶:۳۹
مقتول، ‌مرا تبدیل به سارق کرد و من او را کشتم...

مرد جوان که از دوستش کینه به دل گرفته بود، نقشه قتل او را کشید و بعد از دو ماه فرار دستگیر شد.

به گزارش مشرق، یکی از روزهای فروردین امسال، فردی که در حال عبور از خیابان بود، چشمش به مردی افتاد که خون آلود روی زمین افتاده و به سختی نفس می کشید. فرد رهگذر متوجه شد که در آن نزدیکی ها، بیمارستانی وجود دارد. وی فورا به سمت اورژانس بیمارستان رفت و موضوع را به آنها اطلاع داد. هین کافی بود تا مرد زخمی به بیمارستان انتقال یابد و تحت درمان قرار بگیرد. اما شدت جراحات و خونریزی به حدی بود که او به کام مرگ رفت و گزارش این حادثه به قاضی امیرحسین علیمردان بازپرس جنایی تهران اعلام شد. با حضور تیم جنایی در محل و بازبینی تصاویر دوربین های مداربسته ای که اطراف بیمارستان وجود داشت مشخص شد که دو جوان موتور سوار درحالیکه مقتول خون آلود روی موتور قرار داشته را در نزدیکی بیمارستان رها کرده و گریختند.

در گام بعدی شماره پلاک موتورسیکلت استعلام شد و هویت صاحب موتورسیکلت بدست آمد. وی محسن نام داشت که دستگیر شد. محسن در تحقیقات گفت: مقتول را من نمی شناسم اما یکی از دوستانم باربد او را می شناخت. باربد یکی از دوستانم است. او مدتی قبل به جرم سرقت منزل دستگیر و راهی زندان شد. وی ادامه داد: دو روز از آزادی باربد گذشته بود که او با من تماس گرفت. او گفت حالش خوب نیست و از من خواست تا فورا نزد او بروم. من هم خودم را به باربد رساندم که با پیکر خونین مردی مواجه شدم که می گفت از دوستانش بوده است اما چند وقتی می شود با هم دچار اختلاف شده اند. .

او ادامه داد: آنها روز حادثه باهم درگیر شده بودند و باربد با چاقو او را زده بود، من هم با کمک باربد او را به بیمارستان بردیم. من فقط به دوستم باربد کمک کردم و نقشی در قتل ندارم.

با شناسایی هویت عامل اصلی جنایت، بررسی های اولیه نشان می داد که مرد جوان پس زا ارتکاب جنایت متواری شده است. مخفیگاه های مرد جوان در رصد کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی پایتخت قرر داده شد و از سویی هویت و مشخصات متهم فراری به کلیه واحدهای گشت اعلام شد و در سیستم پلیس ثبت شد.

در حالی که تحقیقات پلیسی برای یافتن قاتل فراری ادامه داشت، روز گذشته کارآگاهان پایگاه هفتم پلیس آگاهی، ‌باربد را به جرم سرقت دستگیر کردند. هرچند او خودش را رسول معرفی کرده بود اما خبر نداشت که انگشت نگاری، ‌هویت واقعی او را برملا خواهد کرد. به این ترتیب باربد برای انجام تحقیقات تکمیلی در اختیار ماموران اداره دهم پلیس آگاهی تهران منتقل شد. .

باربد می گوید انگیزه اش انتقام از مقتول بوده است چرا که وی، پایش را دردنیای تبهکاران باز کرده و موجب شده تا تبدیل به سارق شود. گفت و گو با باربد را می خوانید.

چه شد با مقتول درگیر شدی، آن هم دو روز بعد از آزادی؟

از مهران مقتول کینه به دل داشتم. کینه ای که مربوط به سالها قبل بود. دنبال راهی بودم تا از او انتقام بگیرم که در نهایت گرفتم.

چرا از او کینه به دل داشتی و به دنبال راهی برای انتقام بودی؟

چون او مرا تبدیل به یک سارق تبهکار کرد.

خودت مگر اراده نداشتی؟ چرا قبول کردی که دست به سرقت بزنی؟

چون مهران هر شب مرا به بزم های شبانه دعوت می کردم و از من می خواست مواد مخدر مصرف کنم. او تشویقم می کرد به مصرف و در نهایت معتاد شدم. بعد از اعتیاد هم زیر پایم نشست و گفت بیا سرقت کن تا هزینه مواد مخدرت تامین شود. البته در ابتدا شرط بندی بود و من برای اینکه کم نیاورم سرقت کردم اما وقتی به خودم آمدم دیدم معتاد به سرقت هم شده ام تا اینکه پلیس در نهایت دستگیرم کرد و ۵ سال از عمر من در زندان گذشت. همه این اتفاق ها، ‌آتش کینه در دلم را روشن کرد و فکر انتقام به سرم زد.

برگردیم به روزی که مرتکب قتل شدی، از آن روز بگو؟

بعد از آزادی از زندان، تصمیم گرفتم انتقامم را بگیرم. دو روز گذشته بود از آزادی ام که در نهایت پاتوق مهران را پیدا کردم. رفتم پیش او و با هم درگیر شدیم. به او گفتم که مرا بدبخت کردی و زندگیم را به تباهی کشاندی. بگو مگو کردیم و من که به شدت عصبانی بودم با چاقو چند ضربه به او زدم و بعد فرار کردم.

در این مدت کجا بودی؟

از تهران رفتم اما خب برای تامین هزینه موادم نیاز به پول داشتم. به همین دلیل دوباره به تهران برگشتم و سرقت هایم را شروع کردم اما باز دستگیر شدم و ماجرا لو رفت.

منبع: همشهری آنلاین

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات

  • انتشار یافته: 12
  • در انتظار بررسی: 2
  • غیر قابل انتشار: 1
  • IR ۱۰:۰۷ - ۱۴۰۳/۰۳/۲۴
    2 0
    مهران هر شب مرا به "بزم های شبانه"!! دعوت می کرد و از من می خواست مواد مخدر مصرف کنم.// حالا به طناب دار سلام کن بدبخت. مرگ بر اثر خفگی بدترین نوع مرگه. اینه ته "عشق و حال" و خوشگذرونی. البته فلسفه زندگی گاو و گوسفندا چیزی جز "حال و حول" و خوشگذرونی نیست. گاون دیگه.
  • IR ۱۰:۱۲ - ۱۴۰۳/۰۳/۲۴
    2 0
    مقتول تو رو تبهکار و معتاد کرد قبول ،ولی آیا مقتول در توبه و بازگشت بسوی خداوند رو هم به رویت بسته بود ؟ یک توبه مردونه میکردی و یک زندگی تازه و پاک به دور از بدیها رو شروع میکردی ، انرژی که قرار بود صرف انتقام بچگانه و در نهایت قاتل شدن خودت کنی ، صرف خدمت به خودت میکردی
    • IR ۱۳:۴۴ - ۱۴۰۳/۰۳/۲۴
      0 1
      موعظه کردن ساده رو خوب یاد گرفتی.کسی که معتادشددیگه راه برگشتی نداره‌دراین مواقع درمقابل کار انجام شده هم قراربگیری چاره ای هم نمی مونه.درنهایت تبه کاراصلی هم به سزای عملش رسید اینم مصداق عدالته
    • US ۰۰:۲۵ - ۱۴۰۳/۰۳/۲۵
      0 0
      تو کمپ ترک میکنن میان بیرون دوباره فیلشون یاد هندستون میکنه
  • IR ۱۰:۲۳ - ۱۴۰۳/۰۳/۲۴
    2 0
    آره جون خودت!!! تو از سرقت و دزدی بدت می‌آمد رفتی قاتل شدی!!!!! نه عزیزم شما ذاتا بزهکاری !!
  • IR ۱۱:۳۵ - ۱۴۰۳/۰۳/۲۴
    1 2
    افرین خوب کردی کشتی کاش همه شان کشته شوند جوان های مردم را بدیخت کردن
    • IR ۱۴:۱۲ - ۱۴۰۳/۰۳/۲۴
      0 0
      چه راحت قاتل و گناه اورا تایید و تشویق میکنید!! هیچ فکر کردیدآدم کشی جنایت است و واقعا از هر کسی بر نمی‌آید!!!
    • US ۰۰:۳۰ - ۱۴۰۳/۰۳/۲۵
      0 0
      این ارازل از رافت سو استفاده می‌کنند و باعث بدبختی خیلی ها هستند
  • IR ۱۳:۴۳ - ۱۴۰۳/۰۳/۲۴
    0 0
    کسانی که دنبال اخبار حوادث هستن با برچسب‌هایی مثل قتل یا جنایت اخبار خودشونو پیدا میکنن لطفن این اخبار خشن رو در قسمت پربازدید قرار ندین
    • IR ۰۲:۵۹ - ۱۴۰۳/۰۳/۲۷
      0 0
      گمشو ابله مگه مجبورت کردن بخونی؟! شاید یکی بخواد بدونه زیر پوست شهر و کشور چه خبره؟ بهترین درس جامعه شناسی همین اخبار حوادث میده
  • IR ۱۴:۴۶ - ۱۴۰۳/۰۳/۲۴
    0 0
    پنج سال حبس بودی نتوانستی ترک مواد کنی و دوباره سرقت کردی، خیلی ها در زندان توبه میکنند حافظ قرآن میشوند و بعد از آزادی دنبال کار کردن میروند حتی شده کارگر روزمزد میشوند
  • US ۱۹:۰۲ - ۱۴۰۳/۰۳/۲۴
    0 0
    باربد؟! مطمینی اسمش غلام نبود؟

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس