قاتلان آرمان علی‌وردی یا حافظان امنیت؛ کدامیک "مردم" هستند؟! این سؤالی است که همه ما باید به آن پاسخ بدهیم.

سرویس سیاست مشرق - «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابه‌لای اخبار و اتفاقات کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیل‌ها و پیشینه‌هایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم می‌گذاریم. ۷:۳۰ هر روز با بسته ویژه خبری-تحلیلی مشرق همراه باشید.

***

برای کنترل هیولای نقدینگی چه باید کرد؟!

ایسنا گزارش داد: یک مقام بلندپایه اجرایی اخیراً در دیدار با تعدادی از مدیران بخش معدنی کشور گفته است:

"مردم آمادگی دارند در بازار سرمایه حضور جدی داشته باشند که لازم است با معرفی طرح هایی که حاشیه سود بالا دارند، نقدینگی جامعه را به سمت این پروژه ها هدایت و زمینه حضور و مشارکت مردم در فعال سازی ظرفیت های مغفول مانده کشور را فراهم کنیم."

*ما نام این مقام بلندپایه اجرایی را از این حیث ذکر نمی‌کنیم که قصد داریم صرفا محتوای پرتکرار سخن او که تاکنون از لسان تعدادی دیگر هم ابراز شده است را نقد کنیم.

"سوق دادن سرمایه‌های نقدی مردم به سمت سرمایه‌گذاری در پروژه‌های اجرایی" یکی از راه‌هایی است که طی سالیان اخیر بعنوان نوشداروی کنترل نقدینگی در اقتصاد ایران از آن یاد شده است. راهکاری درست به جای انباشت سرمایه‌های مردم در بانک‌ها و در بازار طلا یا مسکن که البته به مسیر رسیدن به آن یعنی قطعی شدن تصمیم مردم برای سرمایه‌گذاری در پروژه اشاره‌ای نمی‌شود.

اگرچه برخی در این زمینه از "تشویق مردم" و یا "ارائه حاشیه سود بالا" گفته‌اند لکن می‌دانیم که گزینه تشویق بسیاری کلی است و اساسا تشویق در علم اقتصاد جای خاصی ندارد. بحث ارائه حاشیه سود بالا هم اولا لزوما اقتصادی نیست، ثانیا برای کنترل تمام نقدینگی ممکن نیست و ثالثا پروژه‌های با حاشیه سودبالا نیز دارای حد اشباع هستند و نتیجتا نمی‌توانند پذیرای همه مردم باشند. ضمن اینکه نباید مسئله "ریسک منطقی" را هم از یاد برد.

بایستی در این زمینه شجاعانه حرف زد و عمل کرد.

عقلانیت می‌گوید هدایت سرمایه‌های سرگردان جامعه به سمت پروژه‌های اجرایی جز با "اجبار مالیاتی" از سوی مجلس و دولت ممکن نیست.

یعنی مجلس باید قانون بگذارد و دولت هم بصورت کارا این قانون را اجرا کند که سرمایه‌های سرگردان و فردی در صورتی که از یک حد معین عبور کند؛ اگر در پروژه‌های اجرایی سرمایه‌گذاری نشود؛ بایستی مالیات بیشتر خود را از بابت انباشت در حساب بانکی یا تبدیل به طلا و مسکن بپردازد.

مالیاتی که البته میزان آن باید از سود سرمایه‌گذاری در پروژه‌های اجرایی بیشتر باشد و عملا فاز انباشت را برای ثروت‌های فردی از هرگونه فائده و سود خالی کند.

به نظر می‌رسد یگانه راه هدایت نقدینگی جامعه به سمت پروژه‌های سرمایه‌گذاری؛ اجرای نظام مالیاتی مناسب برای سرمایه‌های سرگردانِ انباشته است و مادام که مسئولان اجرایی از چنین اجرائیات شجاعانه‌ای سر باز بزنند؛ هیولای بی‌مهار نقدینگی همچنان در اقتصاد ایران جولان خواهد داد.

***

این تحریف تاریخ است

"هاشمیزاسیون" در سالگرد درگذشت هاشمی

جماران گزارش داد: احمد مسجدجامعی، از فعالان اصلاح‌طلب اخیراً در اظهاراتی پیرامون مرحوم هاشمی رفسنجانی؛ صحبت‌هایی را با تصور حضور آن مرحوم در شرایط فعلی مطرح کرده و گفته است:

"اگر آقای هاشمی بود، ضعف عملکرد دستگاههای اجرایی را شفاف می‌کرد تا آنها پاسخ‌گوی گفتار و کردار خود باشند و نوک حمله معترضان به سوی باورهای آیینی و ارکان نظام نرود...اگر آقای هاشمی بود، با گروههای کف خیابان و خانواده‌های آسیب‌دیده از وقایع اخیر ملاقات و گفت‌وگو می‌کرد و ضمن دلجویی از آنها نظراتشان را می‌شنید و انعکاس می‌داد. اگر آقای هاشمی بود، از ظرفیت مجمع تشخیص مصلحت نظام، که در این قضایا، گرفتار بی‌عملی شد، به شیوه‌ای موثر بهره می‌برد."[1]

*اظهارات مسجدجامعی پیرامون تلاش مرحوم هاشمی برای اینکه نوک حمله معترضان به سوی ارکان نظام نرود در حالی است که خوانش پرونده آن مرحوم در فتنه سال 88 نشان می‌دهد که هاشمی نه تنها برای دفاع از نظام سکوت کرد که حتی در طرح دیدار با خانواده‌های دستگیرشدگان امنیتی هم عملا در سمت مقابل نظام قرار گرفت.

ماجرای نامه بدون سلام هاشمی خطاب به رهبر نظام اسلامی هم گزینه‌ای است که مسجدجامعی نخواسته آنرا بازخوانی کند!

ادعای مسجدجامعی مبنی بر بی‌عملی مسجمع تشخیص مصلحت نیز به معنای انتقاد او از مواضع اصولی آیت‌ا... آملی لاریجانی در سمت ریاست مجمع تشخیص است. مواضعی که در دیدار با دانشجویان صراحتا به دفاع از عقلانیت و قانون حجاب پرداخت و ایجاد آشوب و تخریب را قویا محکوم کرد.[2]

مع‌الوصف آقای مسجدجامعی ترجیح داده یاد کسی را گرامی بدارد که برای حضور در انتخابات سال 84 با تعدادی دختر دیدار تبلیغاتی کرد و برای دغدغه‌های غلط برخی از آنان نیز در مقابل دوربین اشک ریخت!

مسئله تلاش هاشمی برای پاسخگوکردن دستگاه‌های اجرایی نیز مسئله‌ای است که ما قضاوت درباره آنرا بر عهده مخاطبان محترم می‌گذاریم لکن محققانِ تاریخ هنوز سوالات زیادی درباره دستگیری منتقدان اقتصادی رئیس‌جمهور وقت در دولت سازندگی توسط وزارت اطلاعات دارند.

سؤالاتی که البته ما نشنیدیم که مرحوم هاشمی پاسخی اقناعی به آنها داشته باشد.

آقای مسجدجامعی که میان اصلاح‌طلبان به عنوان چهره‌ای فرهنگی و اهل کتاب و تاریخ شناخته می‌شود؛ باید بداند که "تحریف تاریخ" یکی از بزرگترین خطراتی است که یک ملت و یک کشور را تهدید می‌کند...

***

قاتلان آرمان علی‌وردی یا حافظان امنیت؛ کدامیک "مردم" هستند؟!

حجت الاسلام حسین طیبی‌فر، جانشین نماینده ولی فقیه در سپاه پاسداران طی سخنانی در آیین معارفه مسئول دفتر نمایندگی ولی فقیه در سپاه امام صادق (ع) استان بوشهر گفته است: امپراطوری‌های خبری دشمن در تلاش است جامعه را به سمت رعب و وحشت بکشاند و همین امر باعث می شود خواص جامعه سکوت کنند.

به گزارش ایرنا، وی افزود: این خواص؛ وقتی درنده‌های وحشی بچه‌های ما را در کوچه و خیابان تکه پاره و قصابی می‌کنند، می‌گویند "با مردم بد رفتاری نکنید" و اینها را مردم می‌دانند.

حجت‌الاسلام طیبی‌فر گفته است: اگر اینها مردم هستند پس افرادی که در گوشه و کنار این کشور شب و روز زندگی خود را برای آسایش مردم گذاشته و در مرزهای جنوب شرق، شمال غرب، مرزهای دریایی و زمینی و کوچه و خیابان‌ها برای امنیت مردم کار می‌کنند، چه کسانی هستند؟[3]

*سکوت برخی خواص (و بلکه اکثر خواص) در قضایای اغتشاشات 70 روزه؛ دردی است عمیق که سابقه آنرا در فتنه سال 88 نیز لمس کردیم.

چه اینکه در قضایای اخیر هم ندیدیم چندان کسی از میان خواص مبرّز به صحنه بیاید و در گرماگرم حوادث به دفاع از رهبری نظام و قانون حجاب بپردازد، به معترضان اثبات کند ولایت فقیه دیکتاتوری نیست و الزام حفظ امنیت را گوشزد کند.

البته حالا که غبارها فرو نشسته است اندک اندک از اطراف و اکناف صداهایی به گوش می‌رسد لکن از یاد نمی‌بریم که در هنگامه‌ی آشوب و بلوا که نیاز بیشتری به این صداها داشتیم اما خبری از همه نبود.

در بحث دوگانگی پیرامون مفهوم مردم نیز سؤال حجت‌الاسلام طیبی‌فر سؤالی است فلسفی و عمیق که لازم است جواب آن حتما از جانب مدعیان مفهوم مردم شنیده شود.

چرا کشتن شهید عزیز، آرمان علی‌وردی به قتل صبر مجاز بود اما برخورد با اغتشاشگران و جلوگیری از ایجاد بلوا از نظر اینان مجاز نبود و چرا عقلانیت امنیتی در بحبوحه آشوب را "خشونت" نامیدند؟!

و چرا از نظر این "مدعیان مفهوم مردم"؛ پلیس خوب یعنی پلیسِ بدون سلاحی که منطقا نمی‌تواند از مردم و قانون دفاع کند؟!

***

1_ https://www.jamaran.news/fa/tiny/news-1579590

2_ mshrgh.ir/1439630

3_ https://irna.ir/xjLp2R

برچسب‌ها